شما بی‌اندازه عاطفی با موضوع برخورد می‌کنید. اینکه پس از بیست صفحه تلاش برای اثبات مشروعیت اسرائیل می‌گویید ما بمب اتم داریم و ارتش قدرتمند داریم و متحد نیرومند داریم پس برحقیم، و گور پدر هرکس با اسرائیل مشکلی دارد، نوعی خودابطال‌گری ِ خنده‌دارست.. ولی من به شما نمی‌خندم، این موضوعات اگر به نحوی گسترده با عواطف و احساسات درآمیخته نبودند تا این حد طولانی و پرهزینه نمی‌شدند. اما ای کاش یک‌دهم، یک‌صدم یا چه بسی یک هزارم ِ آن نگاه ِ انتقادی که ما در اینجا به کشورمان داریم را شما به کشورتان داشتید.

امیر گرامی موافقم تا حد زیادی با پستت،ولی اینکه تروریسم اسلامی و همینطور یهودستیزی فقط نتیجه اسرائیله رو درک نمیکنم.
این ایده بازگشت خلافت اسلامی پس چی میشه،ماشالاسپاگتی این کمپ تروریستی از زمان خود محمد تا ترور کسروی تا بخیار و اینها براه بوده که.بعد هم بسیاری از این تروریستها مثل برای ایران و افغانستان اصلا ربطی با فلسطین و اسرائیل پیدا نمیکنند.
این بحثی‌ست گسترده و دشوار، اینکه اسلام بخشی از مشکل است، و چه بسی بخش بسیار مهمی از آنست را من انکار نمی‌کنم. مسئله‌ی من اینست که اسلام هرگز تمام مشکل نبوده و نیست. اینجا یک بی‌عدالتی بسیار گسترده و بنیادین درحال اتفاق افتادن است، وجود اسرائیل چنانکه هست بی‌عدالتی در حق میلیون‌ها فلسطینی‌ست. این بی‌عدالتی، و از آن بدتر برخورد احمقانه‌ی غرب با آن باعث ِ بی‌اعتباری جملگی ارزشهای غربی، از سکولاریسم گرفته تا دموکراسی و حقوق بشر شده. حق ازدواج به گی‌ها دادن و بعد صدها غیرنظامی را در یک صبح شنبه کشتن یعنی جک وقیحانه‌، نه نظام دموکراتیک!

من هرگز نگفتم که اسرائیل دلیل اصلی یا از آنهم بدتر تنها دلیل یهودستیزی یا بنیادگرایی اسلامی‌ست، من گفتم یکی از دلایل همدردی اکثریتی از مسلمانان با آنست. آمارهای وحشتناک همدلی با بن‌لادن را بخاطر دارید؟ از چنین چیزی صحبت می‌کنم.