Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
فرتورهای برخورد با بدحجابی - برج میلاد
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 23

    جُستار: فرتورهای برخورد با بدحجابی - برج میلاد

    Threaded View

    1. #18
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      حتی اگرهم این داستان‌ها حقیقت داشته باشند(که ندارند)شما حق ندارید خواستار بدبختی و فلاکت بیشتر مردم بشوید، یا به هر دلیلی از آن دفاع بکنید، یا تصور بکنید که از غرقه‌ گشتن کشتی ِ جامعه در گندزار ِ فقر و گرسنگی می‌توان به جزیره‌های سرسبز روشنگری رسید... گذشته از این، چیز دیگری که من نمی‌فهمم اینست که شما به چه چیز غره شده‌اید و چرا گمان می‌کنید تافته‌ی جدا بافته‌ای هستید مستقل و متفاوت از باقی مردم ایران؟ وجود خود شما منکر جمله ادعاهایتان است! چرا تصور می‌کنید که تغییرات و دگرگونی‌های فکری شما در بخش بزرگی از جامعه‌ی جوان ایرانی اتفاق نیافتاده و منحصر به من و شما بوده؟ آنهم در حالی‌که تمام شواهد چیز دیگری می‌گویند. همینکه ما می‌توانیم به زبان فارسی این حرفها را راجع به مذهب اسلام بزنیم می‌دانید چه مایه‌ پیشرفت بزرگی‌ست؟ متفکران و اندیشمندان و روشنفکران و فرهیختگان ِ ترک و عرب و افغان و پاکستانی آرزوی ِ چنین روزی را در سر می‌پرورانند!

      این توهین‌ها به مردم ایران چنان‌که شما شهروند ِ چه می‌دانم سوئیس یا خراب‌شده‌ای مشابه آن هستید که در آن همه دلنگران مرام و معرفت و انسانیت و آزاداگی و آزادی هستند به راستی زننده است، و گیر افتادن در حلقه‌ی آدمهایی شبیه خودتان باعث شده زشتی و زنندگی این موضع را درنیابید. می‌دانید مطرح کردن این ادعاها پس از وقایع پس از انتخابات، پس از لاله‌ها، پس از کهریزک‌ و پس از آنهمه بهایی که همین مردم ِ فکر ِ نان عادی ِ کوچه و بازار برای دفاع از رای خودپرداخت کردند تا چه اندازه ثقیل است؟ در آن روزها هیچ صحبتی از مرغ و نان نبود و مردم نمی‌گفتند ما زولبیا می‌خواهیم، با آنکه وضع بهتر از امروز نبود، شعار می‌دادند برعلیه دیکتاتوری، و در دفاع از دموکراسی. از این گذشته، باز هم مایه‌ی تاسف و تنفر در من است که حتی اگر این‌ها حقیقت داشته باشند اتخاذ این لحن ِاز بالا به پائین ِ بیزاری‌برانگیز بخاطر چیست؟ ولو سرکوب‌ها و آزار و فلاکت در ایران به حدی رسیده باشد که همه انسانیت و اخلاقیات و آرمان‌گرایی را فراموش کرده باشند، این چه جایی برای چیزی بجز مخالفت بیشتر با بدتر شدن اوضاع باقی می‌گذارد؟ از شما می‌پرسم، آیا این مواضع خودابطال‌گر ِ سطحی بیش از دو دقیقه اندیشه در خود دارند؟


      به هر روی اگر چنین رویکردی بگوییم کار میکرد، از دید منطقی نادرست نیست که با پذیرفتن رنج و درد امروز، به سرخوشی و کامروایی فردا برسیم.

      آنچه بدید من شاید در زمان خودش مایه کار کردن آن میشد این بود که نمیتوان برای نمونه ایران را یک شبه افغانستان کرد، ولی اگر فشار زیاد شود گِرایند (احتمال)
      اینکه خشم مردم سر باز کرده و دولت را سرنگونه کند نیز بهمچنین زیاد خواهد شد.

      نمیدانم شنیده‌اید یا نه که اگر چند وزغ را درون یک دیگ پر از آب انداخته و آب را کم کم داغ کنید همگی از گرما میمیرند، ولی اگر آنها را درون یک دیگ آب جوش بیاندازید تندی بیرون پریده و خود را نجات میدهند.

      چنین چیزی برای ایران نیز دور از باور نیست، با افزایش آشوب بسیار تند و نابهنگام کنترل از دست همه سامانه و نهاد‌های دولتی بیرون
      رفته و گرایند زیر و رو شدن دولت نیز میافزاید. در پس فروریزی نیز برآیند خرد همگانی میگوید که آیا به دولتی بهتر میرسیدیم یا نه و بسا بدتر.

      هر آینه فراموش نشود که همه اینها در گروی این بود که رویکرد کار کند.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-31-2012),Russell (08-24-2012),sonixax (08-24-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 2
      واپسین پیک: 11-02-2010, 11:22 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •