آنچه دوستان گفتند چه مایه درست است، وانگهی من برخلاف راکتور باورم اینست که محمد به دنبال متحدی در خارج از منطقهی تحت نفوذ قبایل قدرتمند عرب میگشته تا از این طریق اندکی از فشار دشمنان متعددی که دائم درپی نابودی او بودند بکاهد(چنانکه میدانید هیچ مردمی بیش از اعراب در برابر اسلام مقاومت نورزیدند)، اما از آنجاکه عربستان اهمیتی برای هیچکس نداشته کسی به وی محل نگذاشته!
بازهم برخلاف دوستمان راکتور برای من در هوشمندی و زیرکی محمد کمترین شکی نیست، چنانکه از درهم آمیختن مقداری افسانههای یهودی و میانرودی با عقاید خرافی عرب، اساسنامهای پدید آورد که زیر بیرق آن مشتی قبیلهی بدوی و لاشخور که بر سر یک زن یا یک شتر یکدیگر را میدریدند متحد شده، بیشتر جهان شناخته شدهی دوران را فتح و بیش از دو قرن به تهدیدی عینی و مداوم برای باقی آن تبدیل شدند. هرچند شانس رکنی بسیار مهم و کلیدی در داستان شکلگیری، تکامل و پیروزی نهایی اسلام و پیامبرش محسوب میشود، و هرچند بزرگترین پیروزی نظامی او در زمان حیات فتح شهر بیاهمیت و ارزش مکه است، با این وجود فرماندهی و هوشمندی محمد در تاریخ به فاتحان بزرگ تنه میزند.

















































پاسخ با گفتآورد