• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 5 از 5

    جُستار: فرگشت و احساس

    Threaded View

    1. #3
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      یک چیزی هم مطرح است باسم Emotional Intelligence که بیربط نیست اینجا بحث کنیم.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      احساس‌های ما چگونه فرگشته‌اند و اینکه آیا میتوانیم "احساس" را جدا از خود "هوش" بدانیم که بگوییم یکی بی دیگری نمیتواند فرگشته باشد؟
      آره من هم بگمونم جدا نیستند.
      من یکم دراینباره خوندم بنظرم موضوع خیلی جالبی اومد احساسات جالبه که خیلی تا همین قرن پیش در فلسفه هم روی احساسات و چیستی اون کار نشده.خیلی چیز پایه ای هست و باصطلاح bed rock بوده و بعد او بحث نبوده.
      یک جنبش خیلی تاثیر گذار قرن بیستم جنبش مثبتگرایی منطقی بوده.معروفترین فرد اون هم میشه گفت A.J.Ayer بوده.که هنوز هم کتابش از پر ارجاعترین کتابهاست.
      در این جنبش سعی کردن منطق رو از احساسات جدا کنند.کاری که خیلی جالبه و در واقع علم هم همین کارو میکنه در جدا کردن Fact و Value.که البته نشد اینکار رو بکنند و امروز خیلی با این جنبش مهربون نیستند ولی بنظر من خیلی خیلی جالب هست.در این کاری که جناب Ayer کرد اخلاق هم رفت جزءی از دسته احساسات.در این دید یک کاری خوبه یعنی بقول خودشون "هورا" و یکاری بده یعنی "اَه".
      از اینجا بفکر میافتند که احساسات ما چقدر مهم هست و همینطور ناشناخته،بقول نیچه میگه انسان به اونچیزی که از همه بهش نزدیکتره بیتوجه تره.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-13-2012),iranbanoo (06-10-2013),Mehrbod (08-13-2012),sonixax (08-13-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •