از ا بواسیر نقل است که على آب طالبى، که از دسیسه ابن ملجم با خبر بودند، دستور داد که بر روى عبایش آینه بقل نصب کنند.
همینگونه شد و روز 19 رمضان با خیال راحت به مسجد رفت. در حین سجده ابن ملقم را در آینه دید که شمشیرش را بالا برده و آماده ضربه زدن است.
تا خواست بجنبد و جاخالى بدهد ابن ملجم فرق او را شکافت.
ابن ملجم بالاى سر آن حضرت رفته و در گوشش گفت: اجسام از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیک ترند.
على آب طالبى هم به جز قاعدتا نباید اینطور میشد چیزى نتوانست بگوید.






































آغازگر جُستار


پاسخ با گفتآورد