اتفاقا این مصاحبه رو خونده بودم اما میدانستم ترجمه ابتدایی این مصاحبه مشکل دار بود و شما هم بدون تحقیق باز همون ترجمه رو گذاشتید.در ادامه ترجمه رو خواهم گذاشت...هر چند در همون مصاحبه هم چیزی در تایید حرف های شما نبود!!
باز هم قیاس مع الفارق...وقتی قیاس درستی نیست توضیح اضافه هم به نتیجه گیری شما کمکی نخواهد کرد!! ضمنا مستند شما کاملا بر ضد ادعای شما هست گرامی...
شاه اشتباهاتی داشت اما تبلیغات دروغ هم در مورد اون دوران زیاد شده...یکی مثلا داستان اینکه شاه مشروطه هیچ کاره هست...قانون اساسی مشروطه رو مطالعه بفرمایید تا ببینید اختیارات شاه چه بوده!! داستان انقلاب ایران هم جمع شدن چندین فاکتور در کنار هم بود نه اینکه فقط مردم به قول شما عصبی بودند...
در مورد سیستم ایده آل هم دقت کنید که گفتم ادعای ایده آل بودن داشت ولی حقوق مردم رو زیر پا گذاشت...مهم محتوای سیستم هست!! نمونه اون همین جمهوری اسلامی..
شما دقیقا میخواهید ایشون چه حرفی بزنن؟ حق و حقوق مردم یعنی چه؟ بالاتر از اینکه بگوید هر چیزی که مردم انتخاب کردند؟ حالا باز هم میگید شاهکار کردند این حرف رو زدن...شما بفرمایید چی بگن خوبه؟
مصاحبه فوکوس هم که گفتم با ترجمه صحیح در ادامه میذارم...
در مورد تره خرد کردن هم احساس میکنم به شیوه استقرایی در محیط هایی نظر سنجی کردین که دید خوبی نداشتن...من چیز دیگه ای دیدم!! ولی در نهایت شما از الان این سخنگوی همه مردم نشید...در بهترین حالت باید بگویید مردمی که من دیدم برای ایشون تره خرد نمیکنند...
چی رو با چی قیاس کردم که مع الفارق شد؟ من گفتم بر خلاف نظر شما که نباید به حکومت پیشینی برگشت برای مثال دوران هخامنشیان ایران دارای سیستم منظمی بوده و بسیاری از مسائل در اون رعایت میشده و از اون دوران به نیکی یاد میکنیم...یعنی همه اون چیزی که به قول شما پیشینی هست رو نباید رد کرد!! سیستم و محتوا مهمه...(منظورم این نبود که برگردیم به دوران هخامنشیان و چاپارخانه راه بندازیم)
چه ایرادی در این حرف هست؟ شما میدونید در زمان به قدرت رسیدن رضا شاه و بعد محمدرضا شاه چند درصد مردم سواد خواندن و نوشتن داشتن؟
چرا شما به هر بهانه ای میخواهید با نظام پادشاهی مخالفت کنید حتی اگه اون حرف زده شده کاملا منطقی باشه؟
متن کامل ترجمه جدید بدون ترجمه قبلی و توضیحات:
سیروس رضا پهلوی: پادشاهی من به اراده مردم بستگی دارد
• سیروس رضا پهلوی ولیعهد ایران بود تا اینکه در سال 1979 ملایان پدرش را از ایران راندند. در این مصاحبه او از ماجرایی که بر خانواده اش رفته و هدفش برای شاه شدن سخن می گوید.
فوکوس آنلاین: آرزو دارید روزی دوباره تاج شاهی ایران را بر سر بگذارید؟
سیروس رضا پهلوی: البته. برای من چیزی زیباتر از این نمیبود که میتوانستم با تمام آنچه در توان دارم به کشورم خدمت کنم. وگرنه این همه را نمیپذیرفتم و داوطلبانه خودم را در معرض خطر قرار نمیدادم.
فوکوس آنلاین: منظورتان از خطر چیست؟ آیا تهدید می شوید؟
اوه بله! همیشه اینترپل یا سیا به من زنگ میزنند و میگویند در کدام گوشه باز یک کماندوی مرگ از تهران در کمین من است.
فوکوس آنلاین: زمان کوتاهی پس از درگذشت پدرتان شما در مصر به جانشینی او برگزیده شدید.
پهلوی: این مراسم در بیستمین سال تولدم برگزار شد. طبق قانون اساسی ما میبایستی من به این سن رسیده باشم تا بتوانم پادشاه شوم. البته بعد میبایست در مجلس ایران نیز سوگند پادشاهی یاد میکردم. بنابراین میتوان گفت که من «بالقوه» پادشاه کشور هستم.
فوکوس آنلاین: ایا خودِ شما خودتان را به عنوان پادشاه تعریف میکنید؟
پهلوی: در روستاها هنوز مرا «ولیعهد» مینامند. اما من همیشه به هوادارانم میگویم که آنها نباید در من چیزی بیش از فردی که برای آزادی ایران مبارزه میکند ببینند. اینکه آیا روزی پادشاه خواهم شد بستگی به اراده مردم دارد. هیچ کس نمیداند چند درصد از جمعیت در یک انتخابات آزاد ممکن است به نظام پادشاهی رأی دهد.
فوکوس آنلاین: ایا امروز هنوز هم نظام پادشاهی را مدل حکومتی مناسبی برای میهن تان میدانید؟
پهلوی: بله. شخص پادشاه مهم است. زیرا ایران کشوری چند قومیتی است که به شخصیتی بی طرف برای وحدت نیاز دارد. در دیگر کشورهایی هم که جامعه یکدستی ندارند، سلطنت توانست در تأمین ثبات نقش بازی کند. برای نمونه در اسپانیای بعد از فرانکو.
فوکوس آنلاین: در سنجش با اسپانیا البته ایران در زمان حکومت پدر شما کشورِ چندان دمکراتیکی نبود.
پهلوی: پدرم بر این باور بود که نخست باید حدی از آموزش را در اختیار مردم قرار دهد تا بتوان دمکراسی را تحقق بخشید. او میخواست ابتدا یک جامعه شهروندی بسازد. نظام وی اصلاح پذیر بود و در پایان نیز با اصلاحات موافقت کرد.
فوکوس آنلاین: آنگونه که بسیاری از هموطنانش در آن زمان فکر میکردند دیگر خیلی دیر شده بود.
پهلوی: فراموش نکنیم: پدرم در آن زمان داوطلبانه کشور را ترک کرد. او قذافی نبود، صدام حسین نبود، بشارالاسد نبود که به قدرت بچسبد. او همیشه خیر و صلاح کشور را در نظر داشت. بسیاری از انقلابیهای آن موقع نزد من میایند و میگویند: «بهتر بود پدرت ما را بازداشت و اعدام میکرد. ما واقعا نمیدانستیم داریم باعث و بانی چه مصیبتی میشویم.
فوکوس آنلاین: یک خواهر و برادرتان خودکشی کردند. چه چیزی آنها را به این اقدام جدی واداشت؟
پهلوی: آن دو نتوانستند با ضربه روحی که خانواده ما تجربه میکرد کاملا کنار بیایند. من نمیدانم وقتی انسانهایی تصمیم میگیرند به زندگی خود پایان دهند در سرشان چه میگذرد. این وضعیت روحی را نمیشناسم. اما مطمئن هستم که آدم چنین کاری را به دلایل سطحی انجام نمیدهد. تراژدی آنها برای من نشانه یک نسل کامل است که من آن را نسل از دست رفته مینامم. نسلی که سوخت: نسلی که مانده بود به صحنه بیاید ولی همه چیزش را از او گرفتند.
فوکوس آنلاین: این درباره شما هم صادق است.
پهلوی: اوه بله. من نیز به همین نسل تعلق دارم. هفده ساله بودم که مجبور به ترک کشور شدم و در اکتبر 52 ساله میشوم. بیش از سه دهه است که مجبور به زندگی در تبعید هستم. فکر میکنم دلیل اصلی اینکه توانستم تندرستی و عزم راسخ خود را حفظ کنم، میهندوستی و احساس مسئولیتم بوده است. البته که من شوق وطنم و رنگها و بوهایش را دارم.
فوکوس آنلاین: دوست دارید به ایران سفر کنید؟
پهلوی: معلوم است! من متعلق به آنجا هستم.
فوکوس آنلاین: اولین کاری که پس از رسیدن به تهران انجام خواهید داد چیست؟
پهلوی: همان کاری را خواهم کرد که مهاتما گاندی وقتی از آفریقای جنوبی برگشت انجام داد: به هر گوشه ایران سفر خواهم کرد تا خوب آن را بشناسم. البته من در تمام این سالها با مردم در تماس بودم ولی هنوز خیلی از استانها را ندیدهام.
فوکوس آنلاین: در سایه مذاکرات اتمی، شما در برلین و پاریس گفتگوهایی انجام دادید. چه هدفی داشتید؟
پهلوی: موضوع حقوق بشر برایم خیلی مهم است. در گفتمان (دیسکورس) این موضوع تقریبا همیشه به سود برنامه اتمی فراموش میشود. این اما برای ایرانیها نشانه مهمی است که مسئله حقوق بشر هم در مذاکرات لحاظ شود. متحد طبیعی در مبارزه علیه یک ایران هستهای مردم هستند. اما در طول 33 سال همواره با نمایندگان حکومت گفتگو شده و هرگز بامخالفان صحبتی نشده است. این حکومت را نمیتوان با تحریمها به زانو در آورد بلکه با آنچه بیشتر از همه از آن میترسد: با خیزش مردم.
فوکوس آنلاین: بنابراین منظورتان این است که غرب باید برای تغییر رژیم فشار بیاورد تا دولت ایران را از ساختن سلاح اتمی باز دارد؟ این راه حل است؟
پهلوی: حتما. زیرا مسئله اصلی نه برنامه اتمی بلکه رژیم است. سعودیها و بحرینیها و قطریها این را میدانند. ظاهرا فقط غرب این را فراموش کرده است. این حکومت بهترین پوکرباز دنیاست. پوکر میزند تا بقای خود و یک برتری تحت رهبری کنونی را تضمین کند. برای این کار به سلاح نیاز دارد.
فوکوس آنلاین: بسیاری از کارشناسان بر این گمانند که هر مداخله غرب محکوم به شکست است و نظام را احتمالا بیشتر تقویت خواهد کرد.
پهلوی: این الزاما درست نیست: بسیاری از ایرانیها برای خلاصی از حکومت حتا طرف مهاجمان خارجی را ممکن است بگیرند. وقتی مردم بعد از انتخابات تقلبی سال 2009 به خیابان رفتند و «اوباما- اوباما» سر دادند و پلاکاردهایی به زبان انگلیسی رو به دوربین گرفتند، این کار را نکردند که تمرین زبان کنند: آنها به غرب یک پیام فرستادند!
فوکوس آنلاین: چه نقشی خود شما در این روند بازی خواهید کرد؟
پهلوی: من در ماههای گذشته روی این کار کردم که اپوزیسیون ایران را متحد کنم: تمام طیف هم سلطنت طلبان و هم جمهوری خواهان. در عمل امروز حتا بیشتر جمهوری خواهان از من پشتیبانی می کنند تا سلطنت طلبان. طرح های ما با هم تفاوت دارند اما همه ما یک سلسله ارزش های مشترک داریم: ما دمکرات های سکولار هستیم و خواهان انتخابات آزاد در ایران هستیم.
فوکوس آنلاین: موضع شما در مورد «جنبش سبز» دموکراتیک چیست؟
پهلوی: من با رهبرانش در تماس هستم. البته من با موسوی شخصا تلفنی صحبت نکردهام. اما شبکههایی وجود دارد که از طریق آنها ارتباط داریم. بسیاری از «اصلاحطلبهای» سابق در این فاصله متقاعد شدهاند که رژیم از درون اصلاح شدنی نیست. امید داشتن به آن وقت تلف کردن است.
فوکوس آنلاین: ایا هستند گروه هایی از اپوزیسیون که از شما پشتیبانی نمی کنند؟
پهلوی: فقط با مجاهدین خلق و افراد حزب الله که همچنان از نظام حمایت میکنند هیچ گفتمانی [دیسکورس] نداریم. وگرنه، با همه. حتا با «ملی- مذهبیها». پایه مشترک ما باور به یک نظام سکولار است.
فوکوس آنلاین: پروژه مشخص شما چیست؟
پهلوی: یک کمپین برای انتخابات آزاد. گام نخست به آن سو، تشکیل یک شورای ملی خارج از ایران است. از این راه ما میتوانیم یک ساختار مرکزی متشکل از پانزده گروه اپوزیسیون به وجود آوریم که مستقل از یکدیگر کار میکنند.
فوکوس آنلاین: چرا این شورا باید خارج از ایران به وجود آید؟ آیا نباید روند تغییر در داخل آغاز شود؟
پهلوی: داخل کشور نمیتوان سازمانی را ایجاد کرد که از رژیم علنا انتقاد کند. با این همه معلوم است که این شورا حمایت دگراندیشان و فعالان را در داخل ایران خواهد داشت.
فوکوس آنلاین: چگونه قرار است این شورای ملی تشکیل شود؟
پهلوی: هر گروهی یک نماینده به یک کمیته مرکزی میفرستد. این کمیته به نوبه خود دسترسی اجرایی به هیئتهای مختلف دارد که وظیفههای مختلف بر عهده دارند. برای نمونه کمیسیونی که موضوع نافرمانی مدنی را در داخل ایران سازماندهی و هماهنگ میکند. یا کمیسیون دیگری که به راههای ارتباط با داخل و تأمین اطلاعات از خارج برای مردم میپردازد. و باز کمیسیون دیگری که امور مالی و وظیفه گردآوری کمکهای مالی را بر عهده میگیرد. آنچه مشخص است: تا زمانی که این رژیم وجود دارد، انتخابات آزاد نمیتواند برگزار شود. از همین رو ما در فاز نخست هر اقدامی انجام میدهیم تا از این رژیم خلاص شویم. بعد فاز انتقالی میرسد که در آن تشکیل یک دولت انتقالی ضروری خواهد بود.
فوکوس آنلاین: بر اساس این حرفها گویا شما تشکیل یک دولت در تبعید را برنامه ریزی می کنید.
پهلوی: ما آن را دولت در تبعید نمینامیم. ما فقط می گوییم که با این سازمان می خواهیم از مبارزه داخل پشتیبانی کنیم. ما همه می دانیم مشکل در لیبی و سوریه چه بود: اینکه غرب به دلیل پراکندگی اپوزیسیون، طرفی برای گفتگو نداشت. ما می خواهیم از این اجتناب کنیم. می خواهیم با یک صدا صحبت کنیم.
فوکوس آنلاین: آیا خودِ شما این صدا هستید؟
پهلوی: اگر این کار از من خواسته شود شاید موافقت کنم. خودم داوطلبانه پیشقدم نمیشوم. اما به دلیل نامم، سرمایه سیاسیام و تجربه بین المللیام مطمئنا میتوانم از عهده این نقش به خوبی بر آیم. نام مرا هر کسی در ایران میشناسد. اگر من از شما الان خواهش کنم با موبایل خود شمارهای را در ایران بگیرید، مردم در آن سوی خط مرا میشناسند. ایا این یک امتیاز سیاسی بزرگ نیست؟ من به راستی نمیخواهم تخت پادشاهی را پس بگیرم. اما من یک رهبر ملی هستم. چه بسا بتوانم یک نلسون ماندلا، یک گاندی باشم.
فوکوس آنلاین: ایا می توانید تصور کنید که از چشمانداز سیاسی خود صرف نظر کنید و یک فرد عادی باشید؟
پهلوی: مگر فکر می کنید هوادارانم چنین چیزی را خواهند پذیرفت؟ آنها زندگی را بر من جهنم خواهند کرد و مرا به نام خائن ناسزا خواهند گفت! من بر خلاف برادر و خواهرانم هیچ چاره دیگری ندارم. و به همین دلیل تصمیم گرفتم نقشی را که سرنوشت مرا به ان پرتاب کرده است، بسیار جدی بگیرم. وگرنه نمی توانستم خودم به چشمانم نگاه کنم.
توضیحات داده شد میتونید مطالعه کنید.
اصلا ضدش نبود بستگی داره شما چجوری بهش نگاه کنید مقایسه در زمان شاید درست نباشه اما اینکه یک نفر چقدر میخواد روی حرفش بمونه یا نه دیگه ربطی به زمان نداره این یه جور حس همیشگی و شخصیه که با ادمیزاده
از شروع سلطنت رضاخان در قوانین اساسی دست برده شد و عمل نشد رضاخان هم میانه خوبی با مجلس نداشت محمدرضا هم راهش رو ادامه داد گرامی از شما بعیده این حرفا رو بزنید احترام به قانون اساسی یکی از وظایفی بود که ایشون انجام نداد.
جمهوری اسلامی کجاش ایده آل بود شما از لحظه ی ورود خمینی رو حساب کن ؟
به هر حال شما یا حرف رو میخوای بگی یا عمل اگر حرف هستش که اون دیگه کلا کنسل میشه چون توی حرف میشه هر ایده الی رو در نظر گرفت من منظورم در عمله
مصاحبه که گذاشته شده و مشخصه
حتی اینقدر ایشون بعدها فهمیده پرت وپلا گفته که اومده بود نوشته بود نامه زدیم و اعتراض کردیم و میخوام فوکوس انلاین رو به دادگاه بکشونیم که فوکوس انلاین هم گفته هیچ کاغذی یا احضاریه یا هیچ چیز دیگه ای از طرف ایشون یا دادگاه یا وکلا به ما ارجاع داده نشده معلوم شد اونم یه دروغ بوده.
در مورد تره خورد کردن هم اصطلاح بود میتونیم بگیم کسی به حرفشون گوش نمیکنه باز میگم باید در ایران بین مردم ادم باشه تا متوجه بشه.
منم منظورم این نبود که باید چاپارخونه دایر بشه اینقدر سطحی نیستیم
من منظورم این بود که مقایسه کردن قبل از انقلاب با اون زمان نابرابره به دلایل خیلی خیلی زیاد
اولا ما اصلا از نوع برخورد ها همچین تاریخ صریحی نداریم و تاریخه خب اما دوران این اقا مستند و غیرقابل رد هستش بعدشم ما باید طبق امروز بتونیم قیاس کنیم نه گذشته بر ایران تاریخ گذشته و داستان عوض شده اینجورمقایسه ها نابرابره.
پس بفرمایید اون مردمی که بیرون اومدن برای چه چیزی بیرون اومدن غیر از ازادی و دموکراسی مضاف بر این این اصلاحات که میگه دیگه خنده داره
اصلاحات بعد از 17 شهریور رو میگه!!
واقعا ادم باید یه روی زیادی داشته باشه از این حرفا بزنه
---------- ارسال جدید اضافه شده در 05:12 pm ---------- ارسال قبلی در 05:08 pm ----------
درود مهربد گرامی
اسلام که تکلیف مشخصه
نابودی و به صورت خیلی بدی در انتظارشه بچه های امروز هم دیگه روشن شدن و این یه مورد رو واقعا نمیخوان
جمهوری اسلامی تنها کاری که درست انجام داد این بود که چهره ی واقعی اسلام رو به همگان نشان داد این دین خونخوار و مانده در بربریت و تحجر
درود گرامی،
شما چگونه مطمئن هستید؟ من به چیزی که روی اینترنت که شاید 10 تا 20 درسد مردم ایران، آنهم قشر فرهیخته! باشد را آنچنان استنادپذیر نمیبینم.
تازه در همین بگوییم 20 درسد هم یک شمار چشمگیری همچنان بدنبال "اسلام راستین" هستند و ورد زبانشان است که "اسلام به ذات خود ندارد عیبی و ...".
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
برای نمونه در مصاحبه شما به جای بالقوه ترجمه شده قانونا...خب این خیلی فرق میکنه!!! اون در جواب سوال تاجگذاری این جواب رو داده...به نظر من شما با دید خیلی منفی دارید نگاه میکنید و کلمه به کلمه رو دارید ایراد میگیرید و میگید رضا پهلوی سودای پادشاهی داره...ایشون که خودش داره میگه به مردم بستگی داره...بیان اینکه دوست دارم پادشاه شوم به خودی خود ایرادی نیست!!
اول اینکه در مورد مع الفارق بودن قیاس رضا پهلوی و خمینی شما به ایدئولوژی این دو نفر نگاه کنید...سواد و منش و ...!! انقدر تفاوت فاحش هست که نیازی نیست بیشتر از این توضیح بدم.در مورد مصاحبه هم بالا اشاره کردم که رضا پهلوی گفته مردم هر چه تصمیم گرفتند.یعنی شما مستندی ارائه ندادید که ایشون میگن پادشاهی و لاغیر....
دست برده شد یعنی چی؟ منظور اضافه شدن متمم هست؟ من نگفتم قانون اساسی 100% رعایت میشد...خب ایران تمرین دموکراسی نداشت و زیاد هم چیز عجیبی نبود!! منظور این هست که شاه هم بدون اختیارات نبود طبق قانون اساسی مشروطه
دوست عزیز من در جواب شما که سیستم پادشاهی رو نارکارآمد میدونی گفتم مهم نیست جمهوری باشه یا پادشاهی,ادعای کامل ترین رو هم داشته باشی مهم نیست...میشه مثل جمهوری اسلامی ادعای آزادی کرد ولی در نقطه مقابلش بود!! حکومت فعلی جمهوری هست دیگه...ولی تو هر سیستمی محتوا مهمترینه.اولین شرط هم داشتن یه قانون اساسی منطبق با منشور جهانی حقوق بشر هست!! همه حرفم این بود..اصل چهل و سیم: شخص پادشاه نمیتواند بدون تصویب و رضای مجلس شورای ملی و مجلس سنا متصدی امور مملکت دیگری شود.
اصل چهل و چهارم: شخص پادشاه از مسئولیت مبری است وزراء دولت در هرگونه امور مسئول مجلسین هستند.
اصل چهل و پنجم: کلیه قوانین و دستخطهای پادشاه در امور مملکتی وقتی اجراء میشود که به امضای وزیر مسئول رسیده باشد و مسئول صحت مدلول آن فرمان و دستخط همان وزیر است.
اصل چهل و ششم: عزل و نصب وزراء به موجب فرمان همایون پادشاه است.
اصل چهل و هفتم: اعطای درجات نظامی و نشان و امتیازات افتخاری با مراعات قانون مختص شخص پادشاه است.
اصل چهل و هشتم: انتخاب مامورین رئیسه دوائر دولتی از داخله و خارجه با تصویب وزیر مسئول از حقوق پادشاه است مگر در مواقعی که قانون استثناء نموده باشد ولی تعیین سایر مامورین راجع به پادشاه نیست مگر در مواردی که قانون تصریح میکند.
اصل چهل و نهم: صدور فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است بدون این که هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نمایند. در قوانین راجع به امور مالیه مملکت که از مختصات مجلس شورای ملی است چنان چه اعلیحضرت پادشاه تجدید نظری را لازم بدانند برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی ارجاع مینمایند. در صورتی که مجلس شورای ملی به اکثریت سه ربع از حاضرین در مرکز نظر سابق مجلس را تایید نمود اعلیحضرت شاهنشاه قانون را توشیح خواهند فرمود.
[* اصل چهل و نهم متمم در جلسه روز پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۶ شمسی به تصویب مجلس واحد که طبق قسمت اخیر اصل الحاقی به متمم قانون اساسی از مجلس سنا و شورای ملی تشکیل شده بود رسیدهاست.
اصل چهل و نهم (منسوخ) صدور فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است بدون این که هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقف نماید.]
اصل پنجاهم: فرمانفرمایی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است.
اصل پنجاه و یکم: اعلان جنگ و عقد صلح با پادشاه است.
اصل پنجاه و دویم: عهدنامههایی که مطابق اصل بیست وچهارم قانون اساسی مورخه چهاردهم ذیقعده یک هزار و سیصد و بیست و چهار استتار آنها لازم باشد بعد از رفع محطور همین که منافع و امنیت مملکتی اقتضاء نمود با توضیحات لازمه باید از طرف پادشاه به مجلس شورای ملی و سنا اظهار شود.
اصل پنجاه وسیم: فصول مخفیه هیچ عهدنامه مبطل فصول آشکار آن عهدنامه نخواهد بود.
اصل پنجاه و چهارم: پادشاه میتواند مجلس شورای ملی ومجلس سنا را به طور فوق العاده امر به انعقاد فرمایند.
اصل پنجاه و پنجم: صرب سکه با موافقت قانون بنام پادشاه است.
اصل پنجاه و ششم: مخارج و مصارف دستگاه سلطنتی باید قانونا معین باشد.
اصل پنجاه و هفتم: اختیارات و اقتدارات سلطنتی فقط همان است که در قوانین مشروطیت حاضره تصریح شده.
حداقل به یه مورد اشاره کردم که بالقوه رو ترجمه کرده بودن قانونی!!! این فرق داره...البته اهمیتی هم نداره آنچنان!!! خود من هم خیلی خود رضا پهلوی رو سیاستمدار پخته ای نمیدونم...صرفا میگم تمام نیروها رو متمرکز کنیم!!!
من هم بین مردم هستم و به هر حال عده ای طرفدار سلطنت هستن و بازمانده شاه یعنی همین رضا پهلوی رو قبول دارن..
من در جواب اینکه حکومت پیشینی به صرف اینکه پیشینی هست مشکل داره خواستم بگم گاهی در گذشته سیستم مناسب هم داشتیم!! یعنی تنها استناد به گذشت زمان برای ناکارآمد دونستن سیستم رو درست نمیدونم...فقط در همین حد خواستم قیاس کنم نه بیشتر!!! دوران این آقا هم نکات منفی داره اما من ایراد رو در عملکرد فردی میدونم و عدم تمرین کافی دموکراسی در ایران نه اینکه قانون اساسی مشروطه به عنوان زیر بنای سیستم مشکل داشته!!
من این جور مثل شما واژه مردم رو به کار نمیبرم...گروه های مختلف با انگیزه های مختلف بیرون اومده بودن!!! همه هم برای آزادی و دموکراسی این کار رو نکردن...از آدم مست که برای هیجان بیرون اومده بود بگیر تا افرادی که میومدن ببینن چه خبره تا کمونیست و مجاهد و ملی...عده عمده و اصلی هم به فتوای امامشون اومدن بیرون چون ویروس 1400 ساله اسلام مغزشون رو تسخیر کرده بود!! هیچ کس به اندازه خمینی توان بسیج نیرو رو نداشت...حالا به نظر شما هدف اون مجاهد یا کمونیست با اون پیرو خمینی یکی بوده؟ خمینی که اساسا دموکراسی رو چیز بدی میدونست و میگفت حکومت خدا بر روی زمین...حالا پیروان ایشون وقتی عمدا یا سهوا میان بیرون یعنی درک درستی از آزادی ندارن...
انصافا من کمی برام سخته درک کنم مردم برای چی بیرون اومدن؟ اونها به قول میلاد نه میدونستن چی میخوان نه میدونستن چی نمیخوان...
من افراد زیادی رو دیدم که میگن اون زمان واقعا نمیدونستیم چرا میریم بیرون و یه جورایی سرگرمی و بازی بود برامون و جو گیری خالص(درست مثل بخش زیادی از مردم در سال 88 که خوشحال شدم به جایی نرسید) و بعد از اون هم از همه پرسی و جمهوری اسلامی درکی نداشتن!! پس من بیخودی کردیت و اعتبار به همه مردم نمیدم که خیلی سطح درک و معلومات بالایی داشتن...شاید رهبران گروه ها میدونستن دارن چیکار میکنن که در نهایت دو دستی همه چیز رو تحویل آ سد روح الله دادن...تازه همون گروه ها هم مثل کمونیست ها یا مجاهدین فقط تشنه قدرت بودن نه آزادی و دموکراسی!! بخونید نامه ها و درخواست هاشون برای اعدام انقلابی ارتشی ها و به اصطلاح طاغوتی ها و چاپلوسی هاشون رو به درگاه خمینی ...
sonixax (08-08-2012)
دوست عزیزم در مورد اینا فکر کنم به اندازه کافی بحث شده بخوایم دوباره برگردیم تکرار مکررات میشه
دموکراسی ربطی به اختیارات شاه نداشت قانون اساسی که در زمان مظفرالدین شاه به امضا رسید بسیار زیبا بود هرچند که تکامل نداشت اما با همون اصول 40 و اندی کامل به نظر می رسید از طرفی محمدعلی میرزا برنتابید رضاخان میرپنج هم هیچ احترامی بهش نذاشت سال 1324 هم باز درش تغییرات انجام دادن اگر هم چیزی بر عهده سنا میذاشتن باز شاه دخالت میکرد اینکه در قانون اساسی دخالت میشد وشاه اون رو اجرا نمیکرد این که دیگه جای بحث نداره و مشخصه همین چند اصل که گذاشتید نشون میده شاه چه کارهای در مملکت میتونسته بکنه البته بازم دارم میگم این قانون الان دیگه مشروطیت نداره چون شاه بنا به قانون همه کاره هستش چون درش تغییر ایجاد شد پس با این وجود به این نتیجه باید برسیم که اصلا مشروطیتی در کار نبوده پس ما همش دارم داد چی رو میزنیم ؟
نخیر حکومتی امروز اسم جمهوری رو داره کجاش مثل جمهوریه تازه اسلام بربریت هم پشتشه دیگه هیچی
ولی در مورد محتوا سیستم نظام پادشاهی خیلی متفاوته با جمهوری حالا توجیحاتی در این میان است اما من نظارتم رو گفتم و گفتم هر چی مردم بخوان اما شخصا فعالیت میکنم تا جمهوریت به سر کاربیاد نه پادشاهی.
عیزم کلمه قانونا رو ما هم به دیکشنری دادیم هم دادیم به ادم ها معنی کردن حالا اینا مهم نیست
اما اینی که در مورد ایشون میگید درسته و الان این شد حرفنه یکی بیاد بگه شاه جنایت نکرده و مدام در حال ماله کشی چیزی باشه که اصلا نمیشه روش ماله کشید .
خب ببینید اینکه زمانی کشورهای کنار ما غرق در بدختی و پادشاهی حاکم بودن کشور ما تحصن کرد برای مشروطیت امضاشو گرفت رفت مجلس تشکیل داد محمد علی میرزا برنتابید از بین بردش اما بازم مردم ساکت نشدن دوباره قیام کردن همچین هم مردم بیسواد نبودن درسته یه قشری بودن اما به نمایندگی از توده ی خودشون که بودن همین هی ادامه هی ادامه داشت تا سال 57 اون حرکت رستاخیزی به ثمر نشست حالا بعدش که وحشی گری هایی اتفاق افتاد بماند این این دوستمون سونیکس میاد بدون اطلاع به برهه ای از زمان گیر میده این درست نیست منم منظورم اینه .
بله درسته اما نه همش
به هر حال تعداد خیلی زیادی با خمینی بودن در ضمن خیمین توی فرانسه از حکومتی مثل فرانسه سخن میگفت من دوستمون رو ارجاع دادم به حرف های بنی صدر زمانی که در فرانسه پیش خمینی بوده دیگه هیچکس نزدیکتر از بنی صدر پیش خمینی نبوده تا زمانی هم پیشش بود نطق ها رو اون براش تنظیم میکرد بعلاوه درسته همه شعارشون یکی نبود اما شعار رفتن شاه همه یکی بود حالا با ارزوها و امال مختلف منم بحثی در این نمیبینم طبیعتا توی هر جنبشی توی یه کشور همه جور قشری هست اما اون نهایت چی هست اون مهمه حالا توده بود چریک فدای ، مجاهدین ، فدایی ، پیرو خط خمینی و بقیه ماجراها من پیامی رو دارم میگم که خود شما توی رادیو و تلویزیون اذعان کرد اونو منظورمه
Anarchy (08-08-2012)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)