Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
داستان به پارسیک
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 20

    جُستار: داستان به پارسیک

    Threaded View

    1. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      بره و گرگ

      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 224727_198665630168643_5152523_n.jpg
دیدن: 363
حجم: 27.1 کیلو بایت


      داستان زیر كه به پارسی سره برگردانده شده، از ا ِز ُپ [١] چامه سرای یونانی است. او نزدیك به ٢۶۰۰ سال پیش می زیست. داستان های او در خاور و باختر زمین شناخته شده اند. داستان بر ّه و گرگ یكی از آن داستان های زیباست. امیدوارم كه خوشتان بیاید.



      بره ای تشنه در كنار جویی آب می نوشيد. از او دورتر نزديك چشمه گرگی هم داشت آب می نوشيد كه ناگهان چشمش به بره افتاد و فرياد برآورد: "چرا آبی را كه من می نوشم، گِل آلود می كنی؟"

      بره پاسخ داد: "چگونه چنین چیزی شدنی ست؟ من در اينجا پايين جوی و تو در آنجا بسيار دورتر در بالای جوی هستی و آب از سوی تو به سوی من روان است. باور كن، پليدی و نابكاری در برابر تو را هرگز در انديشه نداشتم. "

      ببين، هنوز هم همان كاری را می كنی كه پدرت شش ماه پيش كرد. آن زمان را درست به ياد دارم كه تو هم در آنجا بودی و پدرت را كه ناسزا و بد گفته بود، پوستش را كشیدم، ولی تو جان بدر بردی.

      بره لرزان و درمانده گفت: "سَروَرَم، من تازه چار هفته پيش زاده شدم و پدرم را نشناختم. او ديرگاهی ست كه مرده است" ۰

      گرگ برای وانمود كردن خشم خود دندان هايش را به هم سابيد و گفت: "بی شرم، مرده باشد یا نباشد، نيك می دانم كه نژاد تو از من بيزار است، از اينرو بادافرهی سزای تست" و بی هيچ رودربايستی بره را دريد و خورد.

      *
      از او "دلیل" نباید "سوال" كرد كه گرگ
      به هر "دلیل" كه شد بر ّه را "مجاب" كند
      ایرج میرزا
      ---
      ١- Aesop
      دهخدا:
      بادافره . [ اَ رَه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف بادافراه . مکافات بدی . (فرهنگ نظام ): بمعنی بادافراه است که مکافات بدی باشد. (برهان ). مکافات بدیست . (آنندراج ). عقوبت و مکافات و انتقام و سیاست . (ناظم الاطباء: بادافراه. (ناظم الاطباء: بادافراه ) :
      ببادافره این گناهم مگیر
      تو ای آفریننده ٔ ماه و تیر.
      فردوسی
      ...
      ...
      mm

      ***

      داستان بالا پس از ویرایش دوست گرامی FMM
      با سپاس فراوان
      ---
      بره‌ای تشنه كنار جویی آب می‌نوشيد. دورتر، نزديك سرچشمه گرگی نیز سر به جوی داشت كه ناگهان سر بر کرد و چشمش به بره افتاد. فرياد برآورد: «چرا آب مرا گِل آلود می‌كنی؟»

      بره پاسخ داد: «این چگونه شدنی ست؟ من اينجا پايين جوی و تو آنجا، دور از من، بالای جویی. آب از سوی تو به من روان است. باور كن، پليدی در کار تو در اندیشه‌ی من نیست.»

      گرگ گفت: «می‌بینم تو نیز همان می‌كنی كه پدرت شش ماه پيش كرد. آن زمان را خوب به ياد دارم. تو هم آنجا بودی و دیدی چگونه پدرت را كه ناسزا گفته بود، کشتم و پوستش را برکندم. هرچند تو جان بدر بردی.»

      بره لرزان و درمانده گفت: «سَروَرَم، من چهار هفته پيش زاده شدم. پدرم را نمی‌شناسم. ديرگاهی ست كه او درگذشته.»

      گرگ برای نمود خشمش دندان به هم سایيد و گفت: «بی‌شرم! مرده باشد یا نباشد، نيك می‌دانم كه نژاد تو از من بيزار است، از اينرو مرگ سزای توست»

      و بی‌درنگ بره را دريد و خورد.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-22-2012),Dariush (04-22-2014),Russell (09-30-2012),sonixax (06-22-2012),کافر_مقدس (09-30-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    2. پاسخ: 20
      واپسین پیک: 08-11-2012, 10:58 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •