گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Secular نمایش پست ها
این بیم داشتن خب نظر شخصی شماس و لزومی هم نداره که حتمن درست باشه. برای من مرگ یعنی خواب بی پایان!
واقعیت به هر روی این است که مُردن همان خوابیدن نیست زیرا در پس هر خُفتنی یک بیداری نهفته است, ولی در پس مرگ هیچ و نیست.

بیم از مرگ هم نظر شخصی نیست بساکه زابی (trait, صفت) ناگسستنی است که روند فرگشت (تکامل)
پدید آمده است و کسیکه از مرگ بیم نداشته باشد نداریم, چه که خود به خود بسویی میرود که میمیرد.

رویکرد منطقی اینجا پذیرفتن این واقعیت است که مرگ پایان خودآگاهی‌ست,
چه که جازدن مرگ با خواب شیرین و جزآن تنها یک خودفریبی خواهد بود.



پ.ن.
اینجا شاید این پرسش به میان بیاید که این "خودفریبی" چه اشکالی دارد اگر به کسی آسیبی نرساند,
پاسخ آن از دیدگاه منطقی باز روشن است, در هر جایی که خودفریبی انجام شود, هزینه‌یِ پنهانی نیز پرداخت خواهد شد که
شاید در نگاه نخست به چشم نیاید. برای نمونه ملموس‌ترین آن این است که مغزی که خو میگیرد به پذیرفتن دروغ
و خودفریفتن, در جای دیگر نیز احتمال بالایی میرود بجای رویارویی با واقعیت‌ها از ابزار خودفریبی بهره بگیرد.