Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
طنز و جوک امام نقی
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 1823

    جُستار: طنز و جوک امام نقی

    Threaded View

    1. #11
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      وارد مسجد سامرا شدم، نگاهی‌ به اطراف انداختمو در گوشه‌ای هردو را دیدم که روی زمین نشسته بودندو با دودولهاي خود بازی‌ میکردند، تا نور چهره را دیدم به آنی‌ فهمیدم که خود تخم سگشان هستند. برقی در چشمم افتاد. آرام آرام از کنارشان رد شدم به سمت حوضِ گه گرفتهٔ وسط مسجد. توجه هر دو به من جلب شده بود. زیر چشمی نگاهی‌ به هر دو انداختمو شروع به وضو گرفتن کردم. با خودم گفتم این دفعه وضو را اول از پا شروع می‌کنم.

      برگی از خاطرات کاظم ابن قاقي ملغب به "نور العین الاسلام( کسی‌ که برق چشمی اسلامی داشت)



      *****************************


      روزي حسنين كه كلاً هيچ كار ديگه اي نداشتند وارد همون مسجد معروف شدند و ديدند يك پيرمردي داره به طرز فجيعي اشتباه وضو ميگيره. تا رفتند نزديك كه بهش پيشنهاد بدن كدومشون بهتر وضو ميگيره يهو پيرمرده يه دست حسن و يه لنگ حسين رو گرفت و سوت زد: بچه ها، بدويين كه گرفتمشون! بعدش سي چهل تا پيرمرد چوب مسواك به دست از پشت ديوارها و ستون هاي مسجد ريختن بيرون و ...


      *****************************



      "به اعتقادات من توهين نكنيد!"
      امام نقي بعد از دستگيري به جرم تجاوز به يك دختر 9ساله



      *****************************


      بی ناموس بی غیرت هفت رنگ (دو کلمه حرف حساب از امام نقی بعد از دیده شدن ممد خاتمی در سر صندوق رای )

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2012),sonixax (03-08-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •