عجب اوضاعی شد امروز...
هم مهدی و هم امیر به «ناجوانمردانه»ترین شکلِ ممکن با من بازی کردند! هر چه این دو به دست آوردند با سرمایه‌گذاری ِ بی‌شرمانه روی زمان بود! مهدی که در بازی با من هیچ حرفی برای گفتن نداشت و اگر این چتراندازهایی که خانه‌ام را امروز اشغال کرده‌اند نبودند که امکانِ مدیریتِ زمان را از من بگیرند، قطعا با اقتدار او را می‌بردم. بازی با امیر هم تقریبا همینطور بود با این تفاوت که باز بازی در اختیار من بود اما او تقریبا دو برابر من زمان داشت (12 به 6) و من می‌دانستم با روند فرسایشی‌ای که بازی پیدا کرده بود، در حالتِ عادی زمانِ زیادی نیاز دارم که بازی را ببرم(از برد خودم کاملا مطمئن بود)، اما میترسیدم امیر از اعتماد به نفس متزلزلِ من در موردِ زمان باخبر شوند؛ اینجا بود که امیر با یک عملیاتِ روانی، مرا متقاعد کردند که دکمه‌ی پیشنهاد مساوی را بفشارم و من با سفاحتِ تمام، آن را فشردم...
وقتِ آن رسیده که به طور جدی فکری به حالِ والامنشی و جوانمردی خودم بکنم...
arthur_sa vs Ouroboros in 42CXrmTw : B30 Sicilian Defense, Old Sicilian, General • lichess.org
پاسخ با گفت‌آورد