همچنان که ساد می‌گفت شیفته‌ی انسان بودن بی‌ پذیرش دوزخی‌ترین تمناهای وجود بیمار و رذایل طبع او میسر نیست. او از این استدلال بهره می‌برد تا اصالت آن تماناهای دوزخی را توجیه بکند، گویی عشق به انسان چنان اهمیتی حیاتی دارد که ما برای پایبندی به اصول آن حاضر به پذیرش هر رذیلتی خواهیم شد، من از آن بهره می‌برم برای تشکیک در انسان‌گرایی!