نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
ینی تو یک تئوری داری که معتقدی کوشش و خطا هم نیست و نتیجهی یقینی داره.
ما داریم در مورد یک حرکت اجتماعی صحبت میکنیم. هیچ فرمول یکسانی برای حرکت های اجتماعات مختلف وجود نداره. هر موردی که نام ببری میشه یک مثال نقض ازش پیدا کرد. همین بهار عربی در همه کشورهای عربی نتیجه داد ولی در سوریه موند زمین. همین تئوری تو ممکنه جواب نده و بی ثمر بمونه. بنابر این ناگزیر از کوشش و خطا میشیم. اصلن خود به خود میبینی که تئوری های گوناگون نتیجش کوشش و خطا میشه. تو معتقدی به عمل x، من معتقدم به y و داریوش به z. حالا کی راست میگه؟ بنابر این ناچاریم کوشش و خطا کنیم.