گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حسین
گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی شیرین
حسین یه مسلمان رو در نظر بگیر که به خدا ایمان داره. به پیغمبر هم همینطور. در انجام عباداتش هم کوتاهی نمیکنه. این مسلمان یه موقعی میاد که شک میکنه به اعتقادات خودش و سعی میکنه که حقیقت رو بفهمه و میره تحقیق میکنه و کلی کتاب تاریخی و مذهبی و قرآن و ... میخونه و در اخر به این نتیجه می رسه که خدا وجود خارجی نداره و صرفا یه موجود تخیلی که از ذهن انسانها نشأت گرفته هست و بالطبع دین اسلام هم نه دین خدا بلکه دین محمد هست. البته در این کشفیاتش یقین داره نه هیچ شکی. حالا با توجه به این شرایط شما بگو این مسلمان ملحد شده کجا تابع احساسش شده که به چنین نتیجه ای رسیده؟
شیرین خانم چرا یک مسلمان را در نظر بگیرم ؟ خودم را در نظر میگیرم ! این که شما میفرمایید تقریبا خود من هستم .منتها با این تفاوت که هرچی مطالعه میکنم (البته براساس وقتی که دارم ) نتیجه برایم به مسلمانی بیشتر منجر میشود . اخیرا یک کامنتی در وبلاگ آرش بیخدا خواندم که برایم آموزش داشت که برایتان میاورم .
...
...
...

پرسش این بود: «آیا چنین مسلمان پیشینی، ملحد شناخته شده و شایسته کشتن هست یا خیر؟».

نیازی به اینچنین داستان‌سرایی نبود، در یک واژه آری/نه پاسخ به آن روشن می‌شد.



همچنین، اینجا هم از پاسخ دادن فرار کردید:

گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد
گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حسین
سلام شیرین خانم . منظور از زدن اینجا چی هست ؟ مثلا مرد میتواند به قصد کشت زن را بزند ؟! ضمنا منظور از اطاعت چی هست ؟ مثلا اگر خانم خانه داری حاضر نشد برای شوهر و بچه هایش آشپزی کند باز هم میشود او را کتک زد ؟ در صورت عدم اطاعت آیا باید از همان ابتدا کتک زد یا مراتبی را باید رعایت نمود ؟
در نهایت ولی می‌شود زد؟



اسلام و هر دین دیگری همین رفتار را می‌طلبد.
جاییکه نیاز به شفاف‌سازی و پاسخ قطعی می‌‌رود، دست به خود-سانسوری و ندیدن بزنیم