خواندن این مطلب از جناب TURODE خالی از لطف نیست.
از زمانهای بسیار دور همواره انسان فکور در جستجوی علومی بوده که سطح زنگیش را با شناخت و کنترل هر چه بهتر قدرت و تغییرات طبیعت ارتقاء دهد ... در این راستا ثبت نشانه ها و تغییرات از مهمترین مواردی است که برای تحلیل مواضع زیستی خود با محیطی که در آن به زندگی مشغول بوده و بسیار حائز اهمیت مینمود
بهمین خاطر است که درخشان ترین تمدنها را در سرزمینهایی میابیم که انسانهای آنجا سعی در هر چه بهتر شناختن و به خدمت گرفتن طبیعت محیط خود داشته اند ...... مثلا ؛ در مصر یا آمریکای جنوبی یا چین و حتی هند ... بناهایی را مشاهده میکنیم که نتنها دارای زیبایی و عظمت خاص خود هستند که در اصل نوعی گاهشمار یا جهت یاب و یا ابزاری برای رصد نجوم محسوب میشدند ... البته بعدها این بناها ،گاه- محلی برای تجمع و همبستگی و گردهمایی هم - مورد استفاده قرار میگرفته که دلیلش را عارض خواهم شد
در حدود 7000 سال پیش در منطقه بین النهرین و فلات ایران انسانهایی می زیستند که تغییرات مستمر جوی حاصل از تغییرات فصلی وجهت نمایی در تحرکات ترابری( به دلیل پیشه دامپروریشان) و همینطور تغییر مسیر رودهایی پر آب خروشان مانند دجله و فرات و کارون و ...( به دلیل اختلافات سطحی درفلات ایران و آناتولی و...) وجود داشت ، که زیستن در این منطقه از جهان را با شرایط خاص خود ایجاب میکرد ... مردمی که این دیار را برای زیستن بر گزیده بودند برای ادامه حیات و زندگی بهتر نیاز به شناخت اوضاع جوی و تقویم سالی و فصلی و جهت یابی دقیق داشتند
بنا بر این دست به آزمون و خطا زدند و برای اینکه خطایی را چند بار تکرار نکنند ، تجربیات تایید شده را ثبت میکردند ... البته تا مدتها ثبت این تجربیات فردی و قومی در محدوده جوامع کوچک و در دستان بزرگان قبائل بود و هر قومی که در استفاده از این تجربیات بیشتر اهتمام میورزید و به آن توجه بیشتری داشت موفق تر بود ، تا اینکه در حدود 6000 سال قبل قبائل و جوامع بیشتر بهم نزدیک شدند و تجربیات خود را در غالب سنن و به صورت فرهنگ باهم آمیختند ... اما این تجربیات نتنها جنبه شخصی و خام داشت بلکه بصورت مدون و تجمیع شده نبود ، یعنی شاید یک پدیده در چندین مجموعه دارای یک نتیجه بوده ولی تفاسیر فردی بر آن حکومت میکرده و این نتایج منطقی ای را حاصل نمیکرد پس نمیشد بعنوان نسخه ای برای تمام مجموعه تجویز کرد