• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 150

    جُستار: فلسفه چیست؟

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی cool نمایش پست ها
      آندد جان پس شما میگی فلسفه میتواند چیزهایی را توجیه کند که علم از آن ناتوان است.
      سوال من اینه که:چه نیازی دارد ما بر فلسفه تکیه کنیم؟چه نیازی هست ما معنای یک نقاشی را بدانیم؟
      لابد میگید "کنجکاوی" باعث چنین چیزی میشود!
      دوباره سوال پیش میاد پس فایده فلسفه چیست؟
      چرا ما معنای نقاشی را با علم نمیتونیم بفهمیم؟!مثلا من میگویم این نقاشی با استفاده از علم باستانشناسی معلوم شده که در چین پیدا شده است و مربوط به فلان پادشاه بوده است و تصویر "شیر" در نقاشی نشان از نماد اقتدار آن پادشاه بوده است.با علم شیمی میگویم رنگ های بکار رفته در ان از عصاره های گیاهی گرفته شده است و......
      خب این وسط تکلیف فلسفه چیست؟این است که بگوید به ما حس خوبی میدهد؟که این سوال رو میشه از نظر روانشناسی توضیح داد.
      جایی که علم نه صلاحیتش رو داره و نه علاقشو:))
      خب برای پاسخ به پرسشت باید اول پرسید ما چه نیازی به علم داریم؟!
      1-فقط افزایش رفاه؟اگر این باشه باید گفت علم در بسیاری از شاخه اصولا یا هیچ ارتباطی با افزایش رفاه ما نداره و در بعضی موارد میتونه پیشرفتش حتی بقای گونه ما رو تهدید بکنه!
      مشکل دوم این هست که چرا باید رفاه داشته باشیم؟!لابد میگی که این یک مسئله "بدیهی" هست ولی من مخالفم.همونطور که کامو میگه"خودکشی مهمترین مسئله فلسفیست" تا زمانی که شما برای خود زنده بودن دلیلی نداشته باشی رفاه اهمیتی نداره،یعنی این جایی هست که پای فلسفه به میون کشیده میشه و اینکه چرا به جای خودکشی باید زندگی کرد.

      علم به شما "دلیلی برای زندگی" نمیده فقط به شما مثل مورد "نقاشی" میتونه زندگی و مرگ رو تشریح بکنه.علم همیشه در اخرین "چرا"ها لنگ میزنه:)

      2-ارضای حس کنجاوی و کاهش نادانی؟این یکی از دلایل گرایش به فلسفه هم هست:)
      Rationalist این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      cool (08-26-2013),sonixax (08-26-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •