. ^ far+hud::Farhud || فرهود: فرهوده; هوده=حق; حقیقت Ϣiki-En truthh

اینجا هوده بن کارواژه ی فرهوده است؟


+

. ^ Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense

و اینجا سهیدن در این قسم از صحبتتون:
همه‌یِ پیشه‌هایِ خوب و آسان زنان ٥٠-٥٠ چند سده‌ای میشود سهیم[4] شده‌اند,

اینجا معنای سَهیم (سَهم داشتن از چیزی)هم داره و البته سَهیم بیشتر معنا داره
وقتی اعراب گذاری نشده باشه از کجا بپنداریم سُهیم هست؟