
نوشته اصلی از سوی
Nâxodâ
تاریِ آن را خودم دادهام تا کارکرد نمایاریک[2] بیابد, که تنها فرتور از یک چهرهیِ دیگر نباشد و بتوان با اندکی پنداشت نویسندهیِ زنده را آنسو دید.
چنانکه از گفتآورد هم بالا میبینید, این آراستگی نوشتاری مرا به هیچ روی نمیتوان به بیرون هم گستراند, من خودم را ساختارشکن و آشوبدوست میبینم و
از چیزهای منظم (سامانمند[3]) و دفتر و دستکی و ماشینوار بی اندازه بیزارم; بوروکراسی را نمونهوار دست من بود همراه با کاغذهایش به آتش میکشیدم!
David Bowie را هم بجدا از سدایش برای همین سرشت ساختارشکنانهاش میپسندم.