گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
چرا «کوکاکولا دلاور است» "منطقی" نیست؟ شما توضیح نمی دهید که منطق چگونه سلامت ِ یک گزاره را بدون ِ رجوع به خارج از آن برسی می کند.
منطق یک گزاره را بدون رجوع به جهان بیرونی نمی‌تواند بررسی کند.

اما اینکه چرا «کوکاکولا دلاور است» منطقی نیست از اینرو است
که ویژگی‌های دلآوری و شهامت در چیزی به نام «کوکاکولا» یافت نمی‌شود.


منطق از نگره گردآیه‌ها (set theory) برای توضیح این دسته از چیزها سود می‌گیرد.

اگر شما همه اجزای خرد‌ناپذیر (atomic) زابِ (صفت) دلاوری را در یک گردآیه
(مجموعه) داشته باشید، تنها زمانی می‌توانید این صفت را به چیزی بچسبانید
که همه این اجزای خرد‌ناپذیر در گردآیه آن چیز دیگر یافت شود (هموند آن باشد).

اکنون، یک «آدم» می‌تواند «دلاور» باشد، «گرسنه» باشد، «بیمار» باشد، چرا که در گردآیه‌ اجزای آدمی،
همه هموندهای (اعضا) این زاب‌ها یافت می‌شوند، هنگامیکه هیچ‌کدام از آن‌ها در یک «کوکاکولا» پیدا نمی‌شود!



گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
و من مایلم اینرا یک گام پیشتر برده، بگویم که منطق بنیاد ِ زبان نیز هست. بدون حضور منطق، چگونه گفتگو میان ِ من و شما ممکن می بود(1)؟ و اگر اینرا بپذیرید(با توجه به باور ِ شما مبنی بر میزان بودن منطق در برسی ِ درستی/نادرستی ِ گزاره ها)چگونه ممکن خواهد بود که فقط دیدگاه یکی از ما درست باشد؟ و باز این فراتر، اگر من حتی معنای منطق را نمی دانم، چگونه است که از اولین پست ِ خود در اینجا از آن برای اثبات موضع خود استفاده می کنم؟
من با این سخن شما هم‌نگرم، ولی منطق ترازی هم دارد. اگر ما
بخواهیم می‌توانیم زبان پارسی خودمان را بسیار منطقی‌تر در بیاوریم، برای نمونه
کارواژه‌های بی‌قاعده را با باقاعده جایگزین کنیم و .. تا زبان منطقی‌تری داشته باشیم.


گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
1)منظورم اینست که بدون ِ حداقلی که من و شما در آن توافق داشته باشیم، آن نقطه ی ِ آغازین، بوم ِ خالی ِ نقاشی، یا به کلام ساده تر، توافق بر سر ِ معنی واژگانی که به کار می بریم، چگونه می توانستیم سخن یکدیگر را بفهمیم؟
خوب اینکه ما آگاهانه بدانیم «منطق» چیست و چگونه کار می‌کند
با اینکه به شیوه ضمنی از آن سود ببریم تضاد چندانی ندارد.

همه ما می‌دانیم احساس درد برای نمونه چیست، ولی اینکه
چگونه کار می‌کند را لزوما نمی‌دانیم، اگرچه به خوبی آن را درک می‌کنیم!

اندکی منطق نیز خواه ناخواه در روند فراگشت در همه ما پایه‌ریزی شده است و
ما کم و بیش سخن یکدیگر را (به ویژه اگر زبان مادری‌امان یکی باشد) می‌فهمیم،
ولی اگر نگر مرا بخواهید، گفتگوی همین جستار آن اندازه هم منطقی پیش نرفته است.

به نگر من، اگر می‌خواستیم این جستار را منطقی پیش ببریم، کاربر
کوروش نخست تعریف خود از منطق را در برابر پاسخ من می‌دادند سپس
ما تعریف ایشان را با تعریفی که از منطق داشتیم بررسی می‌کردیم و در
می‌آوردیم که کدامیک تعریف درست‌تری است و سپس به پرسش
جستار که آیا آفرینش یک امر منطقی است یا نه می‌توانستیم پاسخ بدهیم.