• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 130

    جُستار: گفتمانهای پیشرفته پیرامون پارسیک

    Threaded View

    1. #3
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      زبان پارسی زبانی ساده است، ولی همه ویژگی آن در سادگی‌اش کوتاه نمیشود!

      ما میتوانیم با یک واکاوی رویه‌ای ویژگی‌های پارسی یا هر زبان زنده‌ای را به اینها ببخشیم:

      1- سادگی:
      1. روالمندی (قاعده‌مندی)
      2. هنجارمندی
      3. پیشبینی‌پذیری
      4. ...
      2- زیبایی (آواییک + پراکندگی واک‌ها + ...)
      3- فرنودمندی (منطق بودن)
      4- خمپذیری (flexibility)
      5- فشردگی (compaction)
      5- ...


      ویژگی شگرف پارسی یا بهتر بگوییم، تنها چیزی که آنرا از دیگر زبانها می‌جداید داشتن یک همسنگی (equilibrium) میان همه‌ی این فاکتورهاست

      برخی زبانها مانند انگلیسی در فرنودمندی (منطق) و سادگی بس پیشرو هستند، برخی مانند فرانسه و اندکی آلمانی در زیبایی پیشرو هستند و ...

      پس روی هم رفته خواسته شما در روالمند کردن که خود زیرگردآیه (subset) ساده کردن زبان است، تنـها تا
      جایی پذیرفتنی است که مایه‌ی از میان رفتن همسنگی میان دیگر بخش‌های زبان نشود، اگر نه که به درد نمیخورد.
      بر منکرش لعنت!!! :) ولی ساده تر از این ها هم می تواند باشد! باور نداری؟!
      نمونه بیشتر نیاز داریم. برای نمونه چه کارواژه‌ای نیاز به دوگذرا بودن دارد که اکنون نداریم؟
      نمونه را در همان فیسبوک بهت گفتم دوست من. برای نمونه، چه ایرادی (پارسی؟!) دارد اگر به جای اینکه بگوییم من او را رَواندَم (روانه کردم) بگوییم من او را رفتم. نخند! خنده دار نیست! زبان باسک این چنین است! به جای اینکه بگوییم آن را به بچه بخوران ، بگوییم آن را به بچه بخور! و....

      فروکاهی دیگر چیست؟
      چم آن را در کمانک نویسیده ام (نوشته ام)، به چم "زدایش تدریجی یا ناپدید کردن تدریجی، همان Evanescence خودمان است!!!!! :)

      کارواژگان آموزیدن و .. هم همیشه بوده‌اند، ولی گاه آموختن و گاه آموزیدن در بافتار (context) سخن زیباتر میایند.

      داشتن کارواژگان چندچهره‌ای یکی از بهترین ابزارهای زبان ما در راستای زیبایی
      سخن و آوای آن است و در کنار آن، به زایایی زبان نیز هر چه بیشتر یاری میرساند:

      شنفتن، شنیدن:

      شنیداری
      شنفتاری
      -> ابزار شنید
      -> ابزار شنفت

      برای نمونه این را در ساختن داریم:

      ساختن / سازیدن:

      ساختمان
      سازمان
      ساختار
      سازگار
      سازوار
      ..

      پس با کار شما نیمی از واژگان خوب زبانمان را هم باید دور بریزیم!
      یکی از سودمندی های زدایش کارواژه های بی روال از زبان ما این هست، برادر خوب من، من و تو که زبان مادریمان پارسی ست می دانیم که برای نمونه، بن کنونه ی (بن مضارع) کارواژه ی "ساختن" می شود "ساز" برای اینکه از بچگی این کاروازه ها رو آموزیده ایم ولی آن بیگانه ی بدبخت باید بیاید و همه ی این کارواژه های بی روال را از بر کندو همچنین درهم آمیزش (صرف فعل conjugation) را هم بیاموزد که می شود گوژ بالای گوژ! شاید بگویی خُب همه ی زبان ها کارواژه ی بی روال دارند هتا انگلندی! سخنت درست است ولی زبان انگلندی به اندازه ی زبان پارسی، inflectional (پارسی؟!!) نیستپ. برای نمونه ما اگر بخواهیم به پارسی بگوییم "سوختم" باید نشانه ی بُنواژه (مصدر) را برداریم و آنگاه نشانه های شخص (؟!!) را بیافزاییم که در اینجا "اَم" می باشد ولی در انگلندی تنها می گوییم "I burned یا I burnt" دیگر نشانه ی شخص در آن نیست که این خود یکی از شوندهای سادگی یادگیری و فراگیر شدن این زبان به شوند سادگی دستور زبان آن است.
      سوختی you burned
      سوخت he/she/it burned
      سوختیم we burned
      سوختید you burned
      سوختند they burned
      اکنون بیا زمان کنونه ی این کارواژه را درهم آمیزیم!!
      1. نخست باید از کارواژه ی "سوختن"، کارواژه ی دستور (امری) به دست آوریم --> بسوز
      2. سپس باید "ب" را برداریم --> سوز
      3. سپس باید "می" را به آغاز آن بیفزاییم --> می سوز
      4. در پایان باید شناسه های شخص را بیفزاییم (م،ی،د،ایم،اید،اَند) --> می سوزم

      سخن من این نیست که بایدشناسه های شخص را از زبان بزداییم (دست کم برهه ی کنونی!! ;) ) ولی می توانیم که به جای کارواژه های بی روال در زبان خود، از کارواژه ی روالمند بهره ببریم، برای نمونه کسی دیگر در زمان کنونی، از کارواژه ی "خُسپیدن یا خُسبیدن" بهره نمی برد. زیرا کارواژه ای آرکئیک و باستانی ست و تنها در نوشته های ادبی دیده می شود. بدینسان، اندکی از دشواری های فراگیری های پارسی برای دیگران (نه تنها برای بیگانگان بلکه برای فرزندان خودمان!!) کاسته می شود.
      شاید پیش خود بپنداری که من تنها به پارسی گیر می دهم!! نه چنین نیست، من با یک آلمانی زبان نزدیک به 1 ماه روز و شب درباره ی دشواری های زبان آلمانی و دستور زبان ناجور آن سخن گفتم (بخوان جنگ کردم!!! :) ) البته گفتگوی ما به زبان انگلندی بود.

      خیر، این هم باز یکی از ویژگی‌های پارسی است که زبان گفتاری آن بی‌اندازه ساده و فشرده است، ولی همچنان روال‌مند مانده و دستور زبان خود را داراست.

      تنها کاری که ما باید بکنیم جا اندازی فرهنگ نگارش درست است.
      در نگارش نباید اینجور نوشت: «این یه نوشته برا نمایشه» بجای آن باید «این یک نوشته برای نمایشه» نوشت، ولی اگر خواستیم (که اندیشه خوبی است) بمانند یکمی خواند.
      دوست گرامی، نباید خود را گول بزنیم! یکی از دشواری های فراگیری زبان پارسی برای ناپارسی زبانان، همین دگرسانی بسیار زبان گفتار با زبان نوشتار است!! برای نمونه: "یارو نمی دونه کدوم زبونو یاد بگیره!!! عامیانه یا نوشتاری؟" --> "آن کس نمی داند کدام زبان را فراگیرد؟! گفتار یا نوشتار!!" بسیاری از همین پان عرب ها و یا پان تورک ها، همین "مورد" را چکش می کنند و بر سر ما می زنند! می گویند دگرسانی زبان نوشتار با زبان گفتار شما بسیار است به گونه ای که گویی زبان گفتار، زبانی دیگر است!

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-27-2012),sonixax (11-27-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. بحث پیرامون دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران
      از سوی ramin12345 در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 95
      واپسین پیک: 08-18-2016, 06:58 PM
    2. نگرشی پیرامون جنس ''زن''
      از سوی Rationalist در تالار زنامرد
      پاسخ: 387
      واپسین پیک: 04-25-2013, 06:06 PM
    3. پاسخ: 44
      واپسین پیک: 03-20-2013, 11:51 PM
    4. پاسخ: 0
      واپسین پیک: 07-12-2011, 04:30 PM
    5. کار گروهی پیدا کردن دلایل عقب ماندگی ایران
      از سوی sonic در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 21
      واپسین پیک: 01-24-2011, 04:03 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •