• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 6 از 6

    جُستار: دادگاه دکتر مصدق

    Threaded View

    1. #1
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      دادگاه دکتر مصدق

      دادستان- این عجیب است که مردی پس از 70 سال عمر..
      مصدق- ببخشید ,بیشتر دارم (خنده ی شدید حضار)
      دادستان- بله,هفتاد و چهار سال عمر ,این کار ها را بکند و بعد نتواند بگوید که یک تیر تفنگ در کجا خالی شده است. به هر حال همه ی کارهایش از همین قبیل است.هم اکنون ملاحظه فرمودید که بیانات من هر شنونده ای را مجذوب می کند.نه به لحاظ نحوه ی بیان که از لحاظ اینکه چرا باید در این کشور مردی پیدا شود که فرمان شاه را اجرا نکند!!
      مصدق- از بس که ناجنس است (خنده شدید حضار و خود دکتر مصدق)

      متن بالا قسمتی از شرح دادگاه دکتر مصدق در محکمه ی نظامی جلسه ی 25 آبان ماه سال 52 که در روزنامه ی اطلاعات,تالیف سرهنگ جلیل بزرگمهر وکیل تسخیری دکتر مصدق است.

      مداخله های گاه و بی گاه مصدق در جریان سخنرانی دادستان ارتش و نکته گیی های طنز امیز او که خواه ناخواه همه را میخنداند,شاهکار بود.
      حاضر جوابی ,موقع شناسی و تسلط او بر اعصاب خود در میان آن غوغا و در آن حالت بیماری خستگی,خیره کننده بود.
      اما اتهام دکتر چه بود؟
      اتهام انان خیانت و اقدام برای به هم زدن اساس حکومت و ترتیب وراثت تخت و تاج و تحریص مردم به مسلح شدن بر ضد قدرت سلطنت بود که کیفر مجازات اعدام برای آن صادر شده بود.
      این محاکمه بزرگترین محاکمه ی تاریخ ایران بود.
      شرایطی نا عادلانه و مغرضانه...
      دکتر مصدق خود چند ایراد اساسی به صلاحیت این دادگاه داشتند:
      اول آنکه ایشان نخست وزیر بودند و و طبق قانون اساسی اتهامات نخست وزیران باید بعد از موافقت مجلس در دیوان کشور رسیدگی شود نه محکمه ای نظامی!
      دوم اتهام بر اندازی و تغییر رژیم سلطنتی به وضوح یک اتهام سیاسی بود و رسیدگی به جرای سیاسی مستلزم حضور هیئت منصفه بود .
      و....
      با این وجود که شرایط همه بر ضد دکتر بود باز ایشان با سیاست و زیری ها ی خاص خود توانسته بودند در برابر این ناعدالتی ها بایستند.
      هرچه عربده کشی ها ی دادستان خامی و درشتی و فقرو خساست او را برملا میکرد پاتک های مصدق نشان از پختگی و ورزیدگی و فرهیختگی وی داشت.
      پاینده باد نام و راه او....

    2. 6 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (08-22-2013),Angela (11-23-2012),ixzee (01-23-2013),sonixax (11-23-2012),undead_knight (11-23-2012),viviyan (11-23-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •