اتفاقا دشواری شماست، دشواری ما نیست، حرف شما را کسی نمیفهمد، اگرنه من هرچه مقرمطبافی عربی بکنم بازهم اینجا همه(یا دستکم بیشینه)میدانند چه میگویم: جواب حضرتعالی اینست که ما اجوبت کلامی از متن مزدک محترم حاصل نکردیم بغیر ِ مقادیر زیادی سفسطهی مزدکی که ولو باعث تذکار خاطر شد، جوابی در آن نبود. همانطورکه قبلا مطرح کردم حذف شعرا و ادبا و علمای این قرون ِ بعد اسلام به معدومیت تمام زبان فارسی منجر خواهد شد. تعلیل میشود اینکه زبان یعنی خاطرهی مکتوب، و در غیاب این خاطرات مکتوب زبانی وجود ندارد. اولا این کلام به معنی ِ «بیعربی زبان برهنه و الکن است» نیست، ثانیا جواب لایق آن «نه اینطور نمیشود» نیست.
ملاحظه میفرمایید؟
برای آنکه همه آنرا میشناسند، برای بیکنشی که دلیل و انگیزه لازم نیست. شما که خواستار دگرگون کردن قرنها پشتوانهی زبانی هستید باید تا پسفردا صبح دلیل و شاهد بیاورید..بفرمایید ما برای چه باید این واژه زمخت "یوکاریوت" که هیچ چَمی ندارد و هیچ چیزی به ذهن نمیاورد را، در برابر واژه زیبایی همچون «هوهسته» فرابگیریم!؟






































 
			
				 
			
			 
		 
		 
		
 
 
 آغازگر جُستار
آغازگر جُستار
 
					
						 
					
						
 نوشته اصلی از سوی Mehrbod
 نوشته اصلی از سوی Mehrbod
					









 
					
					
					
						 پاسخ با گفتآورد
  پاسخ با گفتآورد