• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 2 12 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 21

    جُستار: پارسیک: کارواژگان نا/روالمند

    Hybrid View

    1. #1
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      پارسیک: کارواژگان نا/روالمند

      خب از همان نخست می گفتی نگرت چیست!!! چرا می پیچانی؟! :)
      یهویی اومدی می گی باریک بینی نداری. سپس میگویی ژ با ژ برابر نیست!!
      می گمانم اگر انگلیش بسخنیم بهتر نگر همدیگر را درمی یابیم!!!!! :)
      دارم بر روی دبیره ی سپارشی (سفارشی شده) خودم می کارم (کار می کنم!!)
      خودم بیشتر دوست دارم نویسه ای که برای "ذ" از آن می بهریم (بهره م بریم)، از نگر ریخت با "د" همسان باشد. زیرا واژه های بسیاری داریم که "د" باشنده در آن ها با گذر زمان به "ذ" دگریده شده و وارون.
      کنون اندیشه ات را از این سخن ها بِرَهان (رها کن، ول کن)، بوی گل و سوسن یاسمن آمد!! :)
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      خب از همان نخست می گفتی نگرت چیست!!! چرا می پیچانی؟! :)
      یهویی اومدی می گی باریک بینی نداری. سپس میگویی ژ با ژ برابر نیست!!
      می گمانم اگر انگلیش بسخنیم بهتر نگر همدیگر را درمی یابیم!!!!! :)
      دارم بر روی دبیره ی سپارشی (سفارشی شده) خودم می کارم (کار می کنم!!)
      خودم بیشتر دوست دارم نویسه ای که برای "ذ" از آن می بهریم (بهره م بریم)، از نگر ریخت با "د" همسان باشد. زیرا واژه های بسیاری داریم که "د" باشنده در آن ها با گذر زمان به "ذ" دگریده شده و وارون.
      کنون اندیشه ات را از این سخن ها بِرَهان (رها کن، ول کن)، بوی گل و سوسن یاسمن آمد!! :)
      کاریدن پیشتر گرفته شده: کاشتن —> کار.

      یک کارواژه برای to work می‌نیازیم (:

      باریکبینی (=دقت) نداری دیگر، برایت واژه «مانند» را آبی کرده‌ام دیگر ستوده! واژه "یکسان" که چم برابری با "مانند" ندارد!

      بوی گل و سوسن یاسمن چیه دیگر؟ بهار را میگویی؟

      من که اینجا امروز چند ساعتی بیرون بودم، برف و کوران و تندباد و اینها بود و انگار نمیخواد کوتاهم بیاد!!

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    3. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (02-08-2013)

    4. #3
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      کاریدن پیشتر گرفته شده: کاشتن —> کار.

      یک کارواژه برای to work می‌نیازیم (:

      باریکبینی (=دقت) نداری دیگر، برایت واژه «مانند» را آبی کرده‌ام دیگر ستوده! واژه "یکسان" که چم برابری با "مانند" ندارد!

      بوی گل و سوسن یاسمن چیه دیگر؟ بهار را میگویی؟

      من که اینجا امروز چند ساعتی بیرون بودم، برف و کوران و تندباد و اینها بود و انگار نمیخواد کوتاهم بیاد!!
      اتفاقا با آگاهی سره (کامل)، کارواژه ی "کاریدن" را بهریدم (بهره بردم). در بسیاری از زبان ها، کارواژه هایی داریم که دو (هتا بیشتر!) چم مانند هم (هتا دگرسان با هم) دارند!!!
      نمونه ی خوب آن واژه ی sound که از آن کارواژه ی to sound هم ساخته شده:
      :to sound

      چم اول: به نگر رسیدن
      چم دوم: سداییدن (سدا دادن)
      چم سوم: واگوییدن، واگفتن، واخواندن (pronounce)
      چم چهارم: سدا ساختن
      و...
      خود من تا چندسال پیش می گمانیدم !sounds great به چم "سداهای خوبیه"! است ولی پس از اندک زمانی دریافتم این گزاره، کوتاه شده ی It sounds great می باشد به چم "(چیز، انگاره،ایده) (بسیار) خوبی به نگر می آید" می باشد.
      به گفته ی خودت چه دشواری ای دارد؟!! از خود گزاره و فرداشت (مفهوم؟) آن می توان دریافت که نویسنده/گوینده کدام چم را درنگریده است!! داستان، همان داستان "شیر" است که پبشتر درباره ی آن سخنیدیم!
      شگفت است!! شما بوی گل و سوسن و یاسن را نمی سهید؟!!!
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    5. #4
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      اتفاقا با آگاهی سره (کامل)، کارواژه ی "کاریدن" را بهریدم (بهره بردم). در بسیاری از زبان ها، کارواژه هایی داریم که دو (هتا بیشتر!) چم مانند هم (هتا دگرسان با هم) دارند!!!
      نمونه ی خوب آن واژه ی sound که از آن کارواژه ی to sound هم ساخته شده:
      :to sound

      چم اول: به نگر رسیدن
      چم دوم: سداییدن (سدا دادن)
      چم سوم: واگوییدن، واگفتن، واخواندن (pronounce)
      چم چهارم: سدا ساختن
      و...
      خود من تا چندسال پیش می گمانیدم !sounds great به چم "سداهای خوبیه"1 است ولی پس از اندک زمانی دریافتم این گزاره، کوتاه شده ی It sounds great می باشد به چم "(چیز، انگاره،ایده) (بسیار) خوبی به نگر می آید" می باشد.
      به گفته ی خودت چه دشواری ای دارد؟!! از خود گزاره و فرداشت (مفهوم؟) آن می توان دریافت که نویسنده/گویند کدام چم را درنگریده است!! داستان، همان داستان "شیر" اسن که پبشتر درباره ی آن سحنیدیم!
      شگفت است!! شما بوی گل و سوسن و یاسن را نمی سهید؟!!!

      با همه اینها «کاشتن» هم کم کاربرد نیست، یک کارواژه دیگر خواستنی‌تره، کاریدن به دل من نمینشیند.

      من ایران نیستم اگر گل و سوسن و یاسمن و اینها را میگویی

      جدای اینها، اگر پارسیگویی واپسین پست این جستارو دریاب: پادشکنندگی - Antifragility - صفحه 2

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (02-08-2013)

    7. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      راستی بجای "بسندیدن" همان "بسیدن" را میشود به کار برد، که بسنده مانند "راندن —> ران، راننده"‌ی آن میشود.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (02-08-2013)

    9. #6
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      درست می گویی، برای کارواژه ی بیخود "کافی بودن"، از "بسیدن" هم می توان بهرید (بهر برد) ولی به نگر من، "بسندیدن)" زیبا تر است. همچنین از نگر ریختواژه ایک، بسیار همانند "پسندیدن" است.
      پسندیدن (to like) --> بن گذشته: پسندید (liked) --> بن کنون: پسند (like)
      بسندیدن (to suffice, to be enough, to be sufficient) --> بن گذشته: بسندید (sufficed) --> بن کنون: بسند (suffice)
      بسیدن (to suffice, to be enough, to be sufficient) --> بن گذشته: بسید (sufficed) --> بن کنون: بس (suffice)
      می توان هردو از هردو بهرید (بهره برد) ولی من بسندیدن را بیشتر می پسندم!
      زیرا اینگونه می توان یک نامواژه هم برای "کافی" داشت، زیرا "بسنده" زاب است و (هرچند که پارسی خمشپذیر است) تاکنون ندیده ام کسی از "بسنده" همچون نامواژه ببهرد (بهره ببرد).
      ناموازه از بسندیدن --> بن کنون "بسند" + پسوند "ش": بسندش /Basandesh/ (با بفرستش لغزش نکنید!) :)
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    10. یک کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-08-2013)

    11. #7
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      Thumbs up پژوهشی زبانشناسانه پیرامون زبان پارسیک

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      با همه اینها «کاشتن» هم کم کاربرد نیست، یک کارواژه دیگر خواستنی‌تره، کاریدن به دل من نمینشیند.

      من ایران نیستم اگر گل و سوسن و یاسمن و اینها را میگویی

      جدای اینها، اگر پارسیگویی واپسین پست این جستارو دریاب: پادشکنندگی - Antifragility - صفحه 2

      آیا من سخنی از کم کاربردی کارواژه ی "کاشتن/کاریدن" زدم؟! گفتم می توانیم هردو چم را در این کارواژه بگنجانیم یا درنگریم. پیرامون گفتمان خسته گر (خسته کننده boring) روالمندی/ناروالمندی برخی کارواژه های پارسیک، من به شما خواندن پژوهش و جستار زیر را پیش می نهم (پیشنهاد می کنم).
      فایل پیوست را فروبارید (فروببارید-->داونلود کنید!):
      فایل های پیوست شده فایل های پیوست شده
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    12. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      آیا من سخنی از کم کاربردی کارواژه ی "کاشتن/کاریدن" زدم؟! گفتم می توانیم هردو چم را در این کارواژه بگنجانیم یا درنگریم. پیرامون گفتمان خسته گر (خسته کننده boring) روالمند و ناروالمند بودن برخی کارواژه های پارسی، به شما خواندن پژوهش و جستار زیر را پیش می نهم (پیشنهاد می کنم).
      فایل پوست را فروبارید (فروببارید-->داونلود کنید!):
      کسیکه نام پرونده‌اش را میگذارد: تجزیه و تحلیل واج¬شناختی افعال بی¬قاعدة زبان فارسی

      تجزیه و تحلیل -> واکاوی!
      شناخت -> شناسیک!
      افعال -> فعل‌ها -> کارواژگان!
      بی قاعده -> ناروالمند
      زبان فارسی -> زبان پارسیک

      روشنه همچین کسی که تنها یک واژه‌ی «زبان»‌ش آنجا پارسیک بود ارزش خواندن و زمانگذاری ندارد ((:

      دیگر اینکه تو کله شقی ستوده جان + اینکه نوشته‌ها را هم درست نمیخوانی،

      اگر نه روالمند فرنودین‌وار کران‌نمودن‌اش ساده است؛ هر چیز که روال ویژه‌ای دنبال میکند:

      آمودن —> آمای
      نمودن —> نمای
      فرنودن —> فرنای
      هنودن —> هنای
      ...


      اگر نمیگیری که این «-ودن» روالمنده دیگر من نمیدانم چجوری باید بگویم! (:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    13. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (02-08-2013)

    14. #9
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بباور اگر آن پژوهش را بخوانی خدای (یا به گفته ی خودت سپاگتی) نکرده چنگار (سرطان؟!!) نمی گیری!!
      زبان و ادبیات فارسی - در جست و جوی قاعده های ساحتن ماده ی مضارع فعل های فارسی
      فعل ساده - WiKi
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    15. یک کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-08-2013)

    16. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      بباور اگر آن پژوهش را بخوانی خدای (یا به گفته ی خودت سپاگتی) نکرده چنگار (سرطان؟!!) نمی گیری!!
      زبان و ادبیات فارسی - در جست و جوی قاعده های ساحتن ماده ی مضارع فعل های فارسی
      فعل ساده - WiKi
      نون زمان و انگیزه شد میخوانم، ولی در فرنودسار (logic) که نیازی به بُن‌مایه و بازبُرد (reference) نیست!
      فرنودِ روالمندی را من گفتم، اکنون بیا و این را هم بگو خواندیم، میخواهد فرنود را بدگراند یا چه؟ (:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    17. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (02-08-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •