در این جستار میخواهم تجربیاتمان در رویاها را به اشتراک بگذاریم.
آیا کسی از دوستان رویای روشن (رویایی که در آن میدانیم بیدار نیستیم) می بیند؟
در این جستار میخواهم تجربیاتمان در رویاها را به اشتراک بگذاریم.
آیا کسی از دوستان رویای روشن (رویایی که در آن میدانیم بیدار نیستیم) می بیند؟
یک مورد معمول در رویاهای من، تغییر پیوسته مکانها و اشخاص است، بدون اینکه در رویا متوجه آن باشم. برای نمونه، وقتی ابتدای یک رویا را به یاد می آورم، آنجا میدانستم که اکنون در خانه شخص x هستم، اما در انتهای رویا این آگاهی را دارم که در خانه شخص y هستم. آیا این مورد در رویای دوستان هم رخ می دهد؟
رخ دادن که در رویا همه چیز رخ میدهد
ولی رویاهای خود من بیشتر زمانها روند داستانی دارند و در خواب بیشتر زمانها هم این چیزهای نامنطقی را دریافته و برایم پرسش میشوند.
بدید من با همه گفتگوهایی که اینجا « http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A...623/#post15480 » داشتهایم، بسیاری زمانها با اندکی نگرش و اندیشیدن به به خواب میتوان سر از پیامهای ناخودآگاه و خوداگاه خود در آورد.
خوابها بیشتر زمانها نمادین (symbolic) هستند و به مانند الگوشناسی (pattern recognition) میتوان آنها را تعبیر و بازگویی کرد.
برای نمونه چیزهای بسیار سادهای مانند 7 تا بودن یک چیز میتواند بگونهای به سپنتایی و مقدس بودن آن چیز برای ما برگردد.
یا کشتن یک چیز میتواند به چم برداشتن نگرش و focus از آن چیز باشد.
یک نکته کناری درباره روشن خواب دیدن یا همان lucid dreaming "خوابیدن در خواب" است! از آنجاییکه گویا خواب دیدن بیشتر هنگام REM رخ میدهد
و اینها بازههای زمانی مرزمندی دارند، برای نگهداشتن خودآگاهی در خواب میشود در پایان این بازه خوابید و در بازه دیگر دوباره بیدار شد و خودآگاه بود.
این یکی چند روزی براستی مایه آزار من شده بود، خوابهای روشن براستی آرامبخش نیستند و بیشتر خودشان به کار میمانند تا آسودن!
ویرایش از سوی Mehrbod : 01-03-2013 در ساعت 08:51 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
همین طور است؛ رویاها جلوه کاملی از ضمیرناخودآگاه می باشند و بررسی و تحلیل آنها در پژوهش پیرامون ضمیرناخودآگاه بسیار موثر می باشد. البته جناب Ouroboros در جستار "روانکاوی" حق داشتند که نسبت به تعبیرهای یونگ بدبین باشند! به باور من ، نباید به سادگی و با سطحی نگری رویاها را تعبیر نمود.
همان طور که بیان نمودید؛ خواب چند مرحله دارد و در دوره های زمانی نسبتا یکسان مراحل آن تکرار می شوند؛ شوربختانه اکنون به طور دقیق به یاد ندارم که در REM ، چه بازه زمانی رویا دیدن اتفاق می افتد؛ شما به طور دقیق آگاهی دارید؟ من اگر دوباره آن را در نسکی مشاهده نمودم؛ تلاش می شود اینجا هم بیان کنم.
همین طور است؛ من در این پژوهش گاهی تا سه مرتبه خود را بیدار می کنم تا رویاها را همان هنگام بنویسم! براستی که کار بسیار دشواریست!
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
خواب دیدن بسیار دور از باور است که ریشه در فربود نداشته باشد. چیزهایی که خواب میبینیم پراکنده و بی و سر و ته نیستند، ولی از هر کس به هر کس گوناگون هستند.
آنجاییکه یونگ و فروید بسختی بیراهه رفته بودند این گستراندن نمادهای خواب به همگان بود.
اگر من خواب موز خوردن ببینم، فرایند «موز خوردن» برای من یک چم دارد، برای دیگری نیز یک چم دیگر.
REM نمایانگر خواب دیدن است، زمانیکه خواب میبینیم و در خواب برای نمونه بالا را نگاه میکنیم، چشمهای بیرون از خواب ما هم بالا را نگاه میکنند!
این در کمابیش همه فرایندهای پیدانش (neuroscience) آدمی به چشم میخورد. هنگامیکه یک واژه را در ذهنمان میخوانیم، در واقعیت آنرا با زبانمان هم میگوییم، ولی بسیار آهسته جوری که خودمان هم نمیشنویم.
Rapid eye movement sleep - WiKi
According to "scanning hypothesis" the directional properties of REM sleep eye movements are related to shifts of gaze in dream imagery. Against this hypothesis is that such eye movements occur in those born blind and in fetuses in spite of lack of vision. Also, binocular REMs are non-conjugated and so lack a fixation point. In support, research finds that in goal-oriented dreams, eye gaze is directed towards the action described by the dreamer.
Leclair-Visonneau L, Oudiette D, Gaymard B, Leu-Semenescu S, Arnulf I (2010). "Do the eyes scan dream images during rapid eye movement sleep? Evidence from the rapid eye movement sleep behaviour disorder model". Brain 133 (6): 1737–46. doi:10.1093/brain/awq110. PMID 20478849.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (11-11-2012),Rationalist (11-12-2012),Russell (11-11-2012),sonixax (11-11-2012)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
یکی از تکنیکهای Lucid Dreaming بهره جستن از شیوه Reality Testing می باشد ، RTآیا کسی از دوستان رویای روشن (رویایی که در آن میدانیم بیدار نیستیم) می بیند؟
این شیوه کارامدترین راه می باشد ، به این گونه که شما در درازای روز با برنامه ریزی (برای نمونه هر پنج دقیقه یک بار) این پرسش را از خود میکنید : "من بیدار هستم یا خواب؟" سپس پاسخ میدهید ، و پس از مدتی تمرین و بازگویی این پرسش ، یک بار در رویا این پرسش را از خود میکنید !
ولی ، باید در نظر داشته باشید که ممکن است از روی عادت (در زمانی که بیدار بودید) پاسختان این باشد که "خب ، من بیدارم" ، از این رو در درازای روز هنگامیکه از خود می پرسید "من بیدار هستم یا خواب؟" یک آن باید به همه چیز شک کنید و سپس پاسخ دهید !
این "شک" باعث میشود مرز بین رویا و واقعیت در خواب برایتان روشنتر باشد ،
این گام نخست بود !
تقریباً هر فردی رویای روشن را برای چندین بار تجربه میکن ؛ کسانی که ناشی ترند به محض آگاه شدن در خواب به گونه ای خود را بیدار میکنند ، یا با کشتن خودشان در رویا ، یا ضربه زدن (Kick) و ... !
سپاس!
تایید میشود، من هم چندباری با این شیوه آزموده و کار میکند؛
این کار درست بردن یک پرسش آگاهنده «آیا من خواب میبینیم یا بیدارم؟» به درون خواب است.
درباره شیوههایی که خودآگاهی خود را از دست ندهیم یا فراموش نکنیم چه راههای میدانید گرامی؟
پ.ن.
یکی از نکتههای کناری درباره همین شیوه که درخور یک جُستار دیگر است فرایند «پرسش» است.
مغز ما گویا نمیتواند هیچ پرسشی را نادیده بگیرد، هتا اگر آگاهانه بکوشیم آنرا نادیده بگیریم.
برای نمونه اگر کسی از آدم بپرسد «ساعت چنده» هتا اگر پاسخ وی را ندهیم ناخودآگاه به اینکه ساعت چنده اندیشیده و پاسخ آن را درمیاوریم.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (09-28-2012),Rationalist (11-10-2012),Russell (09-19-2012),sonixax (09-20-2012),Unknown (09-20-2012)
اگر این پرسش در طول روز تکرار شود ، از روی عادت ممکن است پاسخ "بیدار هستم" را به آن بدهیم ؛ و این عادت در خواب نیز تکرار شود ؛ برای همین در هر پرسش باید به همه چیز "شک" کنیم ؛
هنگامیکه در خواب آگاه شدید ؛ با این پیشفرض که خواب هستید آن را دنبال میکنید !
از این رو برای من تا به حال پیش نیامده که خودآگاهی ام را از دست دهم...
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)