• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 39 1234567891011121314151617181920 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 517

    جُستار: گفتگو پیرامون فمینیسم

    Hybrid View

    1. #1
      سرنویسنده یکم
      Points: 20,328, Level: 89
      Level completed: 96%, Points required for next Level: 22
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      shirin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,006
      جُستارها
      9
      امتیازها
      20,328
      رنک
      89
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,097
      از ایشان 2,534 بار در 930 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      6 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      گفتگو پیرامون فمینیسم

      امیر تو مختاری هر جور دلت میخواد رفتار و یا فکر کنی و کسی هم تقبیحت نمیکنه. دروغگویی و ریاکاری زشت و ناپسند هست. منم معتقدم دختران نباید در مورد رفتار جنسی خودشون دروغ بگن هر چند هزینه گزافی باید بپردازند. معتقدم هر شخصی مسئولیت رفتار خودش رو در هر جامعه ای باید قبول کنه. در یک جامعه بسته با مردان سنتی دختران نباید باکرگیشون رو از دست بدن ولی اگر دختری این طرز فکر رو قبول نداشت باید مسئولیت های ناشی از اون رو بپذیره باید شهامت داشته باشه و خودشو همونطور که هست نشون بده. اگه همه دختران اعتراض دارند به این دیدگاه سنتی جامعه و اگر همه دختران شهامت ابراز اندیشه شون رو داشتن حتما تحولی اتفاق میفته و مردان ناچار بودن در طرز فکرشون نسبت به بکارت دختر تجدید نظر کنن. چون انتخابی غیر از این نداشتن. این دیدگاه کلی من.

      امیر قشر وسیعی از مردان ایرانی طرز فکرشون مثل شما هست که به این طرز فکر میگن طرز فکر مردسالارانه و زن ستیزانه. یعنی کارها و رفتارهایی رو برای خودشون مجاز میدونن ولی برای پارتنرشون غیر قابل بخشش و غیر مجاز. قشر وسیعیشون هم اینو تو زندگیشون عملی میکنن و کسی هم بهشون خرده نمیگیره.
      ولی شرایطی رو برات توصیف میکنم و دلم میخواد خودتو در اون جایگاه بذاری و یه کم فکر کنی و بعد جواب بدی. فرض کن در جامعه ای هستی که مردانی که خود ارضایی میکنن در جایگاه اجتماعی بسیار پایین قرار میگیرن و حق شغل خوب و زندگی خوب داشتن رو ازشون میگیرن و همینطور زن و بچه دار شدن. یعنی اگر بفهمن تو خودارضایی میکنی از همه چی محروم میشی و تا آخر عمرت باید در شرایط بسیار سخت و ناهمواری و در تنهایی بسر ببری و راه امور گذران زندگیت هم مشاغل سطح پایین باشه. و تنها راه فهمیدنش هم این هست که بری در جایی خودتو به عنوان خودارضاگر معرفی کنی. چقدر احتمال داره بری و خودتو تحویل بدی؟
      ویرایش از سوی Mehrbod : 02-17-2013 در ساعت 02:10 PM

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از shirin گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (02-07-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shirin نمایش پست ها
      امیر قشر وسیعی از مردان ایرانی طرز فکرشون مثل شما هست که به این طرز فکر میگن طرز فکر مردسالارانه و زن ستیزانه. یعنی کارها و رفتارهایی رو برای خودشون مجاز میدونن ولی برای پارتنرشون غیر قابل بخشش و غیر مجاز. قشر وسیعیشون هم اینو تو زندگیشون عملی میکنن و کسی هم بهشون خرده نمیگیره.
      ولی شرایطی رو برات توصیف میکنم و دلم میخواد خودتو در اون جایگاه بذاری و یه کم فکر کنی و بعد جواب بدی. فرض کن در جامعه ای هستی که مردانی که خود ارضایی میکنن در جایگاه اجتماعی بسیار پایین قرار میگیرن و حق شغل خوب و زندگی خوب داشتن رو ازشون میگیرن و همینطور زن و بچه دار شدن. یعنی اگر بفهمن تو خودارضایی میکنی از همه چی محروم میشی و تا آخر عمرت باید در شرایط بسیار سخت و ناهمواری و در تنهایی بسر ببری و راه امور گذران زندگیت هم مشاغل سطح پایین باشه. و تنها راه فهمیدنش هم این هست که بری در جایی خودتو به عنوان خودارضاگر معرفی کنی. چقدر احتمال داره بری و خودتو تحویل بدی؟
      یک شرایطی را هم من برای شما توصیف می‌کنم، شاید کمی به کره‌ی زمین برگشتید:
      تصور بکنید به محض تولد آلت تناسلی شما مثله کرده‌اند، هیچکس هم به آن اعتراضی نداشته و اگرهم موضوع را جایی مطرح بکنید که چرا ناقص کردن آلت مردان عادت روزمره است اما ختنه‌ی زنان فاجعه‌ی ضدبشری، مورد ریشخند و هزل قرار می‌گیرید. تمام دوران کودکی، نوجوانی، بلوغ و جوانی خود را درحال کتک‌خوردن، تحقیر شدن، سرکوب شدن و مورد آزار جسمی و روانی قرار گرفتن از سوی والدین، مربیان و همسالان قرار گرفته‌اید تا «مرد بشوید»، زیرا اساسا انسان مذکر مرد به دنیا نمی‌آید، مردی چیزیست که طی پروسه‌ای دشوار و نمادین به آن تبدیل می‌شوید، به قولی، مردی شدنی‌ست نه بودنی. هنوز مانده پسری را ببینم که از دست مادرش کتک نخورده باشد، یا دستکم مورد شکنجه‌ی عاطفی شدیدی قرار نگرفته باشد، و هنوز مانده یک فمینیست را ببینیم که به این موضوعات پرداخته یا اهمیتی برایشان قائل شده باشد. بعد هم می‌شوید برده‌ی سیستم و باید تا پایان عمر خرج زنتان را بدهید، مهم هم نیست که شاغل باشد یا نه، زن ایرانی کار کردن بیرون از خانه را حق خودش می‌داند، اما زمان اجاره خانه که می‌شود می‌گوید «پول من متعلق به خودم است، شوهر کرده‌ام برای چه؟». از مشاغل پست و دشوار گفته‌اید و حسابی مرا خندانده‌اید، مثلا کدام مشاغل پست؟ معدنچی‌گری، سلاخی، قصابی، رفتگری، فعلگی، حمالی، آتش‌نشانی، سربازی یا مسافرکشی؟ ۹۸٪ مرگ و میر ناشی از حوادث محل کار در ایران متعلق به مردان است، در آیالات متحده که نیروی کار دقیقا ۵۰-۵۰ تقسیم شده، هنوز ۹۰٪ به بالای شاغلان در این حرفه‌های پست مردان هستند و هنوز بالای ۹۰٪ از قربانیان صوانح محل کار را آنها تشکیل می‌دهند.

      تصور بکنید از شما می‌خواهند که دو سال از بهترین روزهای عمر خود را جهت آموختن روشهای اصولی برای کشتن دیگرانی که نمی‌شناسید و کشته شدن برای دیگرانی که نمی‌شناسید به «خدمت سربازی» بروید، و اگر سرپیچی کردید از حق ازدواج، استخدام، ثبت سند، اخذ گذرنامه و ورود به دانشگاه محروم می‌شوید. کسی از زنان توقع رفتن به جنگ و کشته شدن برای دفاع از حقوقشان را ندارد. حال آنکه جامعه‌ای در طول تاریخ بشر نبوده که بر اجساد مردان جوان بنا نشده باشد، حتی یکی. شما هم روی کوهی انبوه از لاشه‌های مذکر نشسته‌اید و برایمان از «مردسالاری» سخن می‌گویید.

      اما اینها «مهم» نیستند، مهم نیست که مردان اکثریت قریب به اتفاق اعدامیان سیاسی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند، اما اگر زن ِ قاتلی، که جرم او برای همه اثبات شده را می‌خواهند اعدام بکنند جنبشی جهانی جهت متوقف کردن حکم براه می‌افتد. مهم نیست که مردان از آغاز پدید آمدن «گذرنامه» برای اخذ آن باید از ده‌ها نفر غریبه امضا بگیرند، اما وقتی همان ِ زنان مشروط به یک امضا می‌شود گویی جهان به آخر رسیده. مهم نیست که مردان هم سنگسار می‌شوند، اما همه جا از آن به عنوان حکم ضد زن یاد می‌شود.

      خلاصه آنکه زنی را ندیده‌ایم که به راستی خواستار برابری در مسئولیت‌ها و ریشه‌کنی عینی نابرابری‌ها باشد. آنچه هست مشتی شعار درون‌تهی‌ست که از بس بی‌نقد و سنجش تکرار شده همه آنها را بدیهی تصور کرده‌اند. پس تا آن زمان، شما پروپاگاند ضدمرد خود را پیش ببرید تا ببینیم کار به کجا می‌رسد. به هر حال فمینیسم برای ما چندان بد نبوده و لاشی‌گری دخترها در نهایت به سود مردان است زیرا از زیر بار سنگین این همه مسئولیت نامشروع(بالاخره یک روزی، نه بلادرنگ) رها می‌شوند، من اگر از آن بیزارم صرفا مسئله‌ی سلیقه‌ی شخصی‌ست.
      Mehrbod, Russell, shahin and 1 others like this.
      زنده باد زندگی!

    4. 6 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (02-08-2013),meaning (03-12-2013),Mehrbod (02-07-2013),Russell (07-22-2013),sonixax (02-07-2013),Tinnitus (05-28-2014)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اینجا پیشتر نشان داده‌ایم که زنها در سده‌های گذشته هرگز خودشان نمیخواسته‌اند بیرون کار کنند: آیا زنان براستی می‌خواستند بیرون رفته و کار کنند؟

      کارهای امروزین که نرم و ماشینی شده‌اند و زنها هم تازه منت گذاشته و از خانه بیرون آمده‌اند.
      در اروپا و نیمی از جهان که اکنون حقوق یکسان و برابری با مردان دارند، بماند که هنوز که هنوزه هم کارهای سخت و خطرناک را باز مردان بیچاره انجام میدهند!

      یک نفر به من پاسخ بدهد:
      دقیقا از چه موقع امتیاز ماندن در کنار بچه‌ها در خانه و سپری کردن تمام روز در کنار آنها تبدیل شد به «بار سنگین و تحمیل شده از طرف مردسالاری»؟!
      زنده باد زندگی!

    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-07-2013),Russell (07-22-2013),sonixax (02-07-2013)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      یک شرایطی را هم من برای شما توصیف می‌کنم، شاید کمی به کره‌ی زمین برگشتید:
      تصور بکنید به محض تولد آلت تناسلی شما مثله کرده‌اند، هیچکس هم به آن اعتراضی نداشته و اگرهم موضوع را جایی مطرح بکنید که چرا ناقص کردن آلت مردان عادت روزمره است اما ختنه‌ی زنان فاجعه‌ی ضدبشری، مورد ریشخند و هزل قرار می‌گیرید. تمام دوران کودکی، نوجوانی، بلوغ و جوانی خود را درحال کتک‌خوردن، تحقیر شدن، سرکوب شدن و مورد آزار جسمی و روانی قرار گرفتن از سوی والدین، مربیان و همسالان قرار گرفته‌اید تا «مرد بشوید»،

      اما اینها «مهم» نیستند، مهم نیست که مردان اکثریت قریب به اتفاق اعدامیان سیاسی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند، اما اگر زن ِ قاتلی، که جرم او برای همه اثبات شده را می‌خواهند اعدام بکنند جنبشی جهانی جهت متوقف کردن حکم براه می‌افتد. مهم نیست که مردان از آغاز پدید آمدن «گذرنامه» برای اخذ آن باید از ده‌ها نفر غریبه امضا بگیرند، اما وقتی همان ِ زنان مشروط به یک امضا می‌شود گویی جهان به آخر رسیده. مهم نیست که مردان هم سنگسار می‌شوند، اما همه جا از آن به عنوان حکم ضد زن یاد می‌شود.

      تصور بکنید از شما می‌خواهند که دو سال از بهترین روزهای عمر خود را جهت آموختن روشهای اصولی برای کشتن دیگرانی که نمی‌شناسید و کشته شدن برای دیگرانی که نمی‌شناسید به «خدمت سربازی» بروید، و اگر سرپیچی کردید از حق ازدواج، استخدام، ثبت سند، اخذ گذرنامه و ورود به دانشگاه محروم می‌شوید. کسی از زنان توقع رفتن به جنگ و کشته شدن برای دفاع از حقوقشان را ندارد.

      well said :)
      زیرا اساسا انسان مذکر مرد به دنیا نمی‌آید، مردی چیزیست که طی پروسه‌ای دشوار و نمادین به آن تبدیل می‌شوید، به قولی، مردی شدنی‌ست نه بودنی.
      کلا بین sex و gender تفاوت هست،فرقی نداره که زن یا مرد باشه،نقش جنسیتی ساخته جامعه هست:)
      ، و هنوز مانده یک فمینیست را ببینیم که به این موضوعات پرداخته یا اهمیتی برایشان قائل شده باشد.
      خلاصه آنکه زنی را ندیده‌ایم که به راستی خواستار برابری در مسئولیت‌ها و ریشه‌کنی عینی نابرابری‌ها باشد. آنچه هست مشتی شعار درون‌تهی‌ست که از بس بی‌نقد و سنجش تکرار شده همه آنها را بدیهی تصور کرده‌اند.
      ولی من فمنیست اینطوری دیدم:))
      اووم؛این قسمت به نظر من چیز طبیعی هست،همونطور که یک همجنسگرا،اقلیت مذهبی و... به ندرت فرصت،میل یا آگاهی برای دفاع از حقوق دیگرانی که تحت ستم هستند داره چه برسه به اینجا که نوعی دشمنی هم نسبت به گروه یا بخش بزرگی از مردان احساس میشه.
      بعد هم می‌شوید برده‌ی سیستم و باید تا پایان عمر خرج زنتان را بدهید، مهم هم نیست که شاغل باشد یا نه
      زن ایرانی کار کردن بیرون از خانه را حق خودش می‌داند، اما زمان اجاره خانه که می‌شود می‌گوید «پول من متعلق به خودم است، شوهر کرده‌ام برای چه؟»
      خب فکر میکنم اینجا باید حرف از اختلاف طبقاتی بردگان سیستم زد:)بلاخره کمی از محتوای فرگشتی میخوام بیام بیرون:))
      اولین نکته اینه که باید دید آیا وابستگی اقتصادی زن به مرد سودی برای مرد نداره؟خب من با توجه به اصول اقتصادی(و البته تجربه های ناخوشایند شخصی)میتونم بگم نتنها سود خواسته یا ناخواسته داره بلکه حتی ابزار قدرته.
      پولی که مرد به زن در این پرتکل میده(و البته هر نوع سرمایه ای که در اختیار زن میزاره) به نوعی دستمزد برای به دنیا اوردن و نگه داری از بچه (تا حدی) و سکس و در موارد سنتی تر تمیزکردن خونه و غذا پختن و... هست(البته شخص به شکل دستمزد نمیبیندش)
      خب ما اینجا محیط اجتماعی و قانونی رو هم نباید نادیده بگیریم،جو قانونی در ازدواج به سود مرد هست،بنابراین با دادن پول و سرمایه به زن(که همیشه هم زیاد نیست)، تا حدی حق مالکیت نسبت به زن رو هم به دست میاره(که وقیحانه ترینش این هست که در قوانین ایران چیزی به نام تجاوز در ازدواج نداریم!)این قوانین مالکیت شامل حق های زیادی منجمله حق جدایی،حق نگه داری بچه و لیست بلندبالایی میشه که وجودشون به نظر من خیلی آشکاره و قانون به مرد ایرانی داده.(حتی مهریه هم باز جز بهای مالکیت حساب میشه!)
      اهرم اقتصادی دیگه اینه که وابستگی حتی اگر مالکیتی در کار نباشه باعث میشه زن نتونه بدون مرد زندگی کنه و در بهترین حالت بعد جدایی اگر بدون مهارت شعلی باشه، یا باید فاحشه بشه یا زن یکی دیگه!(که جفتش از نظر من شباهت زیادی دارند)
      با اینکه در یک شرایط برابر کار کردن مرد برای رفاه زن مسخرست ولی در این مورد اتفاقا منبع درآمد مستقل راهکار دفاعی خوبیه.چون مرد به جز رفاه زن برای مالکیتش هم کار میکنه.
      شاید یک دیدگاه بدبینانه به نظر برسه ولی اینجا جایی هست که اگر در شروع این ستیزجنسی، طبیعت رو میشد مقصر قلمداد کرد اینجا مردها در نقش برده داران رو واقعا پیدا میکنند،اینکه یک برده دار از حق قانونیش استفاده نمیکنه موردی هست.
      اگر مردی از این نقش جنسی ناراضی هست ولی در برابر حاضر نیست از این حق های مالکیت بگذره پس مثل نمونه زن های"تنگ" فریبکار و دروغگو هست:)

      حال آنکه جامعه‌ای در طول تاریخ بشر نبوده که بر اجساد مردان جوان بنا نشده باشد، حتی یکی. شما هم روی کوهی انبوه از لاشه‌های مذکر نشسته‌اید و برایمان از «مردسالاری» سخن می‌گویید.
      البته آغازکننده، فرمانده و سرباز تقریبا هر جنگی مردان بودند.این وسط اگر جوامع بدوی رو فاکتور بگیریم(چون کشتار فردی دلایل شخصی داره) بیشتر مواقع بخشی از مردان مقصر این بودند که جون بسیاری از مردها(و گاهی هم زن ها) رو گرفتند و زن های وابسته و بدون مهارت شغلی اونها رو بیوه کردند :)
      مثلا اگر یک زن بخواد به جایگاه هیتلر برسه باید حسابی فرگشت پیدا که:)) (البته جدای از شوخی با حذف محتوای اجتماعی، فیزیولوژی مرد و زن و فاکتورهای بیولوژیکشون در این موارد تاثیر کمتری دارند)

      مردان بیش از ۹۸٪ کشته‌شدگان در محل کار را در ایران تشکیل می‌دهند(منبع)، در هفت ماه نخست سال جاری از ۱۱۰۰ نفری که بر اثر حوادث کاری جان خود را از دست داده‌اند فقط ۱۵ نفر زن بوده‌اند، به عبارتی دیگر، هرچند زنان ۲۰٪ نیروی کار در ایران هستند(منبع)، سهم آنان از مرگ و میر ناشی از صوانح محل کار کمتر از ۲٪ بوده. در ایالات متحده‌ی آمریکا نیز با آنکه سهم زنان بیش از 49% بازار کار است، تنها 8% از آمار مرگ مربوط به دلایل کاری را تشکیل می‌دهند(منبع)، این آمار برای زنانی که بر اثر حوادث در محل کار کشته می‌شوند حتی کمتر هم هست(منبع).
      با اینکه با همه موارد همدردی قابل توجهی داشتم این یک مورد به نظرم چندان چیز دندون گیری نداره.
      اینکه مردان مشاغل خطرناک تر(نمیگم کم درآمد،چون میانگین حقوق مردان از زنان بالاتر هست) رودارند به این خاطره که مردان توانایی بیشتری در این شغل ها دارند و استخدام میشند و از بخت بدشون شغل های خطرناکی هستند.در مقابل مشاغل پستی یا کم درآمدی هم هستند که زنان درصد قابل توجهی رو در اونها دارند که ایران بانو چندتاییش رو مثال زد.

      یعنی یک قرارداد اجتماعی نیست که مردها کارهای سخت و خطرناک و با دستمزد پایین رو انجام بدند!بلکه فقط در مورد مشاغل خطرناک و مواردی که نیاز به نیروی بدنی بیشتر هست مردان بیشتر هستند.اینجا عوامل اقتصادی خیلی بیشتر تاثیر دارند.(یعنی چیزهایی که ذاتا به جنسیت مرتبط نیستند)

      هر کس از کره ی دیگری بیاید و غم نامه ی شما را بخواند به راستی با خود خواهد گفت که کاش زن بود و مردانگی عجب معضلیست....
      انسان بودن در جوامع، مخصوصا کشورهایی مثل ما معضله:))ولی از حق نگذریم جفاهای زیادی در حق مردان هم میشه.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (02-09-2013),Mehrbod (02-08-2013),nirvana (02-09-2013)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      کلا بین sex و gender تفاوت هست،فرقی نداره که زن یا مرد باشه،نقش جنسیتی ساخته جامعه هست:)
      برای زنان اینگونه نیست. در تمامی فرهنگ‌های جهان یک «مناسک گذر» برای مردان وجود دارد، که طی آن با انجام/اخذ یکسری افعال و اصول بسیار پیچیده و نمادین‌شده، تعلق و پایبندی خود را به جامعه‌ی مورد نظر خود اعلام می‌کنند، و پس از سالها تلاش و سرسپردگی ِ مطلق به آن آرمان‌ها، تبدیل به «مرد» می‌شوند. زنان اما زن به دنیا می‌آیند و هرچه مناسک احتمالی هم برای پذیرفتن آنها در جامعه وجود دارد در نهایت به سود خود آنهاست. مثل حجاب، که به سمبولیزه کردن موجودیت جنسی زن و تخفیف ِ بسیار شدید رقابت جنسی میان ماده‌ها و تشدید آن میان نرها می‌انجامد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      اووم؛این قسمت به نظر من چیز طبیعی هست،همونطور که یک همجنسگرا،اقلیت مذهبی و... به ندرت فرصت،میل یا آگاهی برای دفاع از حقوق دیگرانی که تحت ستم هستند داره چه برسه به اینجا که نوعی دشمنی هم نسبت به گروه یا بخش بزرگی از مردان احساس میشه.
      هیچ طبیعی نیست، فمینیسم این ایده‌ی شگفت و نادرست را مطرح می‌کند که تنها با پرداختن به مشکلات و دشواری‌ها و مصائب یک جنسیت، می‌توان تضادها و نابرابری‌های جنسیتی را برطرف کرد. که بطور عینی یعنی پدید آمدن نابرابری در جهتی مخالف(و خودابطال‌گری در بازه‌ی زمانی مشخص)، و بطور ضمنی یعنی «زنان مشکل دارند و مردان مشکل هستند».



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب فکر میکنم اینجا باید حرف از اختلاف طبقاتی بردگان سیستم زد:)بلاخره کمی از محتوای فرگشتی میخوام بیام بیرون:))
      اولین نکته اینه که باید دید آیا وابستگی اقتصادی زن به مرد سودی برای مرد نداره؟خب من با توجه به اصول اقتصادی(و البته تجربه های ناخوشایند شخصی)میتونم بگم نتنها سود خواسته یا ناخواسته داره بلکه حتی ابزار قدرته.
      پولی که مرد به زن در این پرتکل میده(و البته هر نوع سرمایه ای که در اختیار زن میزاره) به نوعی دستمزد برای به دنیا اوردن و نگه داری از بچه (تا حدی) و سکس و در موارد سنتی تر تمیزکردن خونه و غذا پختن و... هست(البته شخص به شکل دستمزد نمیبیندش)
      چند مغلطه‌ی فمینیستی در این چند خط نوشته به چشم می‌خورد. اول آنکه هیچ کجا قدرتی مستقل از مسئولیت در هیچ کجای تاریخ به مردان داده نشده. هرجا به من حق اداره‌ی زندگی یک زن را داده‌اند، مسئولیت دفاع از جان و مال و امنیت و ژن‌های او در برابر مردان کم‌کیفیت‌تر را هم داده‌اند. همین امروز که زنان را به زور وارد کارزار اقتصادی و علمی و اجتماعی کرده‌اند و ادعای «قدرتمند» کردن آنها را می‌کنند، شما به عنوان یک مرد در هرکجای دنیا، با هر زنی که باشید، فارغ از شرایط و موقعیات، در صورت مورد حمله قرار گرفتن او تمامی ارزشها و ضدارزشهای موجود شما را موظف به دفاع از او می‌داند. از نظر عینی و تاریخی هم می‌بینیم که «کنترل» مورد ادعای شما به سود زنان(=تداوم بقای آنها)و به زیان مردان(=مردن فله‌ای اکثریت بزرگی از آنها)تمام شده. شاخص تناسب میان مسئولیت و قدرت در «زن‌ستیزترین سیستم‌ها» هم به سود زنان و به زیان مردان بوده.

      دوم: پیشتر هم طرح کردیم و پاسخی نگرفت که به دنیا آوردن و مراقبت و نگهداری و ماندن در خانه کنار بچه‌هایتان «بار سنگین و کمرشکنی که مردسالاری بر گرده‌ی نحیف زنان گذاشته» نیست که کسی بخواهد بابت آن به شما دستمزدی بدهد، «امتیازی»ست که به شما امکان سپری کردن وقتتان را در کنار کسانی که بیش از هرکس دیگر دوست می‌دارید، بدون ِ دغدغه‌ی تامین مخارج آنها و الزام روبرو شدن با نوسانات و طوفان‌های سهمگین و بی‌رحم بازار بهتان می‌دهد. به نظرتان کمی مشکوک نیست که به محض نیاز سرمایه‌داری به زنان جهت تبلیغ کالاها از طریق سکس ناگهان خانه‌داری زنان عملی شد پست، و کلفتی آنها برای ده‌ها مرد غریبه در کارخانه‌ها و شرکت‌ها نشانه‌ی «استقلال مالی»؟ چنانکه انگار مردان در تاریخ استقلال مالی داشته‌اند!

      سوم: هیچ اهرم قدرتی در جامعه وجود ندارد که مهم‌تر و کلیدی‌تر و عینی‌تر از توانایی اداره‌ی زندگی خود شخص باشد. ۹۹٪ مردان تاریخ این توانایی را نداشته‌اند، و ۱٪ به راستی توانایی کنترل زندگی خود و دیگران را داشته‌اند. پس پرسش درست اینست که کنش اجتماعی در آن جوامع در نهایت به سود چه کسانی تمام می‌شده، و جواب درست اینست که هیچکس و همه کس. نقوش سنتی زن و مرد هرچند نادرست و ناعادلانه و بدوی بوده که در آنها هر دو طرف از برخی جهات برده‌ی طرف دیگر محسوب می‌شده‌اند. اما برای «بقای» انسان کافی بوده‌اند و پاسخگوی نیازهای عینی ما محسوب می‌شده‌اند، این مُدلی که امروز به جای آن نشسته، افزون بر آنکه هیچ برتری اخلاقی ندارد(و شاید حتی پست‌تر باشد زیرا بطور علنی و رسمی یک طرف را به دروغ غالب و یک طرف را مغلوب جلوه می‌دهد)، کار هم نمی‌کند و به سایش هرچه بیشتر اعضای جامعه‌ی انسانی انجامیده.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب ما اینجا محیط اجتماعی و قانونی رو هم نباید نادیده بگیریم،جو قانونی در ازدواج به سود مرد هست،بنابراین با دادن پول و سرمایه به زن(که همیشه هم زیاد نیست)، تا حدی حق مالکیت نسبت به زن رو هم به دست میاره(که وقیحانه ترینش این هست که در قوانین ایران چیزی به نام تجاوز در ازدواج نداریم!)این قوانین مالکیت شامل حق های زیادی منجمله حق جدایی،حق نگه داری بچه و لیست بلندبالایی میشه که وجودشون به نظر من خیلی آشکاره و قانون به مرد ایرانی داده.(حتی مهریه هم باز جز بهای مالکیت حساب میشه!)
      اهرم اقتصادی دیگه اینه که وابستگی حتی اگر مالکیتی در کار نباشه باعث میشه زن نتونه بدون مرد زندگی کنه و در بهترین حالت بعد جدایی اگر بدون مهارت شعلی باشه، یا باید فاحشه بشه یا زن یکی دیگه!(که جفتش از نظر من شباهت زیادی دارند)
      با اینکه در یک شرایط برابر کار کردن مرد برای رفاه زن مسخرست ولی در این مورد اتفاقا منبع درآمد مستقل راهکار دفاعی خوبیه.چون مرد به جز رفاه زن برای مالکیتش هم کار میکنه.
      شاید یک دیدگاه بدبینانه به نظر برسه ولی اینجا جایی هست که اگر در شروع این ستیزجنسی، طبیعت رو میشد مقصر قلمداد کرد اینجا مردها در نقش برده داران رو واقعا پیدا میکنند،اینکه یک برده دار از حق قانونیش استفاده نمیکنه موردی هست.
      اگر مردی از این نقش جنسی ناراضی هست ولی در برابر حاضر نیست از این حق های مالکیت بگذره پس مثل نمونه زن های"تنگ" فریبکار و دروغگو هست:)
      نه، نه، و بازهم نه. اول آنکه مالکیت مرد بر زن مثل تمام دیگر انواع مالکیت، به معنای سلب ِ آن از دیگر مردان بوده نه خود او. مالکیت به معنای مسئولیت بوده که زنان آنرا نمی‌خواسته‌اند، تلاشهای فمینیستی برای تاریخ‌سازی نتوانسته «نبرد زنان برای برابری» را به تاریخی قدیمتر از صد و پنجاه سال قبل برساند، دلیل آنست که زنان نیازی به پذیرفتن این مسئولیت‌ها نداشته‌اند چراکه از منظر طبیعی مفید تلقی می‌شده‌اند و این مرد بوده که باید فایده‌ی خود را اثبات می‌کرده. اگرنه دردسر این «ملک» بسیار بیشتر از فواید آن بوده. هرجا مردی به این مالکیت تحمیلی و ضدمرد نه گفته، بلادرنگ ناپدید شده و مورد تمسخر، تحقیر و تشکیک هر دو جنس قرار گرفته، یعنی هرجا مردی فاقد فایده‌ برای زنان تشخیص داده می‌شده، در دم جایگاه اجتماعی خود را از دست می‌داده: مثل مردان همجنسگرا(حال آنکه همجنسگرایی زنان بسیار بیشتر تحمل می‌شود)، مردان بی‌غیرت(حال آنکه زنان با وجود داشتن همان اندازه یا حتی مقدار بیشتری از حس تعلق به مرد، ذره‌ای از آنرا ندارند)، مردان شکست خورده در جنگ(با آنکه زنان اغلب به «کنیزی» می‌رفته‌اند، هیچکس نمی‌پرسد بر سر مردانشان چه آمده بود و سرنوشت شوم‌تر آنها فراموش می‌شود) و ...

      اینکه اگر برده‌ها پس از قرنها بردگی به نقوش اجتماعی خود خو گرفته‌اند و راه دیگری برای آزادی نمی‌شناسند، پس خاک بر سر احمقشان همین که هست حقشان است به این می‌ماند که من بگویم چون زنان توانایی جسمانی کمتری دارند و عرضه‌ی دفاع از خودشان را ندارند، پس کتک زدن آنها حق طبیعی و بدیهی منست و کتک خوردن ایشان تقصیر خودشان.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      البته آغازکننده، فرمانده و سرباز تقریبا هر جنگی مردان بودند

      خیر نیازهای عینی جوامع به منابع ِ بیشتر جهت رشد بوده. مردها را شیفته‌ی نبرد و جنگ بار می‌آورده‌اند زیرا جنگ پدیده‌ای بدیهی برای بقای هر جامعه‌ای محسوب می‌شده و زنان توانایی جسمی برای شرکت در آنرا نداشته‌اند. کمبود منابع تا همین صد سال پیش مشکلی بسیار واقعی و مهم بوده، امروز را نگاه نکنید که مشکل از تقسیم منابع است.. یک زمانی به راستی منابع کمتر از ادمها بوده‌اند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      با اینکه با همه موارد همدردی قابل توجهی داشتم این یک مورد به نظرم چندان چیز دندون گیری نداره.
      اینکه مردان مشاغل خطرناک تر(نمیگم کم درآمد،چون میانگین حقوق مردان از زنان بالاتر هست) رودارند به این خاطره که مردان توانایی بیشتری در این شغل ها دارند و استخدام میشند و از بخت بدشون شغل های خطرناکی هستند.در مقابل مشاغل پستی یا کم درآمدی هم هستند که زنان درصد قابل توجهی رو در اونها دارند که ایران بانو چندتاییش رو مثال زد.

      یعنی یک قرارداد اجتماعی نیست که مردها کارهای سخت و خطرناک و با دستمزد پایین رو انجام بدند!بلکه فقط در مورد مشاغل خطرناک و مواردی که نیاز به نیروی بدنی بیشتر هست مردان بیشتر هستند.اینجا عوامل اقتصادی خیلی بیشتر تاثیر دارند.(یعنی چیزهایی که ذاتا به جنسیت مرتبط نیستند)
      درآمد بیشتر یا کمتر مردها مهم نیست، اگر همه‌ی درآمد هم در اختیار مردان باشد اهمیتی ندارد زیرا در نهایت این زنان هستند که صاحب دستمزد مردان می‌شوند. قدرت خرید در اختیار زنان است و پولی را که ما در می‌آوریم، آنها خرج می‌کنند. رقابت زنان برای رسیدن به مشاغل کم‌خطر و پردرآمد، و چنگ زدن به پیشداوری‌های اجتماعی برای توجیه بی‌میلی یا ناتوانی آنها از مشارکت در مشاغل پست و پرخطر در میان وقیحانه‌ترین حقایق روزگار ماست، و هرگز هم محدود به ایران نیست.

      پس مردان کمتر عمر می‌کنند، بیشتر کار می‌کنند، اختیار کمتری یا اساسا هیچ اختیاری بر آنچه در می‌آورند ندارند و در مشاغل سخت‌تری مشغول به کار هستند.
      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Nevermore (02-08-2013),Russell (02-08-2013)

    11. #6
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      از دیدگاه نازنازی‌نگرانه‌ی شما شاید! ولی از دیدگاه برآختی (=objective) روشنه که مردان
      هم از سوی طبیعت و هم از سوی فرهنگ، دستکم ده برابر زنان سرکوب شده‌اند و میشوند، بیچاره‌ها دشواری
      اینجاست که خودشان هم این را مانند این دوستمان nevermore در بالا نمیدانند و می‌گمانند که دارند حق زنان را میگیرند!!
      ده برابر؟!:))
      اینجا پیشتر نشان داده‌ایم که زنها در سده‌های گذشته هرگز خودشان نمیخواسته‌اند بیرون کار کنند: آیا زنان براستی می‌خواستند بیرون رفته و کار کنند؟
      البته من نظر خاصی در این مورد ندارم به یک دلیل مهم"نا آگاهی زنان"شاید تشبیه خیلی افراطی به نطر بیاد ولی من وضعیتشون رو مثل بردگانی میبینم که فکر میکنند برده بودنشون خیلی طبیعی هست و اصلا جای پرسش و تلاش برای رهایی رو ندارند(البته برای آدم هایی مثل من که خود کار کردن رو چیز دلچسبی نمیبینند باید بگم رابطه اگاهی و وضعیت منظورمه نه لزوما شباهت بردگان و زنان!)
      البته این فرایند ناآگاهانه تر از این حرفاست که من بخوام مردها یا زن ها رو برای آغازش محکوم کنم:)
      کارهای امروزین که نرم و ماشینی شده‌اند و زنها هم تازه منت گذاشته و از خانه بیرون آمده‌اند.
      در اروپا و نیمی از جهان که اکنون حقوق یکسان و برابری با مردان دارند، بماند که هنوز که هنوزه هم کارهای سخت و خطرناک را باز مردان بیچاره انجام میدهند!
      در قرن 20 رویدادهایی مثل جنگ جهانی که جمعیت مردان رو به شدت کاهش داد(چه به دلیل درگیری در جنگ و چه کشته شدن) و باعث شد مثلا در آمریکا زنه های شاغل افزایش قابل توجهی رو پیدا کنند به نظرم نشون میده که یکی از مهمترین عوامل موثر بر ترکیب و درصدهای جنسیتی در مشاغل عوامل صرفا اقتصادی هستند که توضیحات زیادی لازم دارند:)
      در واقع باید مزیت های فرگشتیک+مزیت های اقتصادی+مزیت برای رسانه ژن(شخص) و... رو کنار هم گذاشت تا بشه مقایسه خوبی کرد.
      دقیقا از چه موقع امتیاز ماندن در کنار بچه‌ها در خانه و سپری کردن تمام روز در کنار آنها تبدیل شد به «بار سنگین و تحمیل شده از طرف مردسالاری»؟!
      موندن کنار بچه ها=هزینه فرگشتیک=حفظ کردن نیمی از ژن های زن
      کار کردن=هزینه فرگشتیک=حفظ نیمی از ژن های مرد(به شرطی که تک همسری برقرار باشه و همه درآمد صرف خانواده بشه)
      اگر مرد بخواد ژنش رو انتقال بده فقط لازمه مقداری اسپرم ارزون!(باز هم به قول داوکینز)رو مصرف کنه ولی زن نتنها باید تخمک باارزش رو وسط بزاره بلکه با 9 ماه بارداری عملا هزینه های فرگشتیک خیلی بیشتری میده،بنابراین رها کردن بچه برای مرد خیلی راحت تر هست.(باز هم از لحاظ هزینه ها)
      بنابراین مراقبت از بچه ها در ابتدا(هنوز بحث میم ها رو وارد نکردم) از طرف طبیعت تحمیل شده نه مردان بخت برگشته ولی در هر حال هزینه هست نه مزیت(در نظر بگیر که حتی اگر شخص رو در نظر بگیریم نداشتن مسئولیت خیلی سودآور تر از مسئولیت هست و آزادی بیشتری داره)

      تنها تفاوتش این هست که به دلایل فرهنگی یا فرگشتیک در تک همسری مردها بر خلاف زن ها مردها مزیت های بیولوژیک خودشون رو رها میکنند(یا مجبور به رها کردنش میشند)در حالی که زن در هر حال برای انتقال ژنش محدودیت داره و حربه تک همسری راهکاری هست تا مرد رو وادار کنه در هزینه های فرگشتیگ سهم بیشتری داشته باشه(البته راهکار فرگشتیک دیگه ای هم در کاره که در جواب مهربود میگم)
      در واقع اگر تک همسری فرهنگی نباشه،راهکار ژنتیکی هست برای برابر کردن هزینه های بارداری و مراقبت از بچه بین زن و مرد.

      نگرش طبیعت به مردان را من برایتان میتوانم اندکی روشن کنم، از دید طبیعت مردان یک مشت مهره‌های بازی هستند
      که باید تا میتواند آنها را زیرفشار گذاشته و تا میتوان به جان یکدیگر انداخته و سپس از میان گرد و خاک و مهره‌های
      خرد و از هم پاشیده شده، آن چندتایی که پیروز از میدان بیرون میایند
      و البته زنان هم مهره ای بیش نیستند، همگی در خدمت ژن های خودخواه ما!:))
      را به مهره‌های گران‌بهایش که زنها باشد داد.
      اتفاقا زن ها ارزشمند نیستند،تخمک هاشون ارزشمند هستند.اینجا بین رسانه ژن و خود ژن باید تفاوت گذاشت.
      اگر در طبیعت زن ها ارزشمند بودند به جای "انتخاب طبیعی"باید انتخاب زنانه" داشته باشیم!:)))
      در فَربود هتا پیکر (تن) پیش‌انگاشت همه ما مادینه است
      ماده و نر که اصلا واژگان دست ساز ما برای نام گذاری طبیعت هست،مگرنه وقتی تولید مثل غیر جنسی باشه اصلا نر و ماده معنا نداره:)
      چرا نگیم طبیعت همه ما نرینه هست؟:)))
      ویژگی‌های نرینگی (یا همان مردانگی) یک مشت افزونه‌های افزوده
      یا همان راهکار کثیف و تند طبیعت برای شتاباندن فرایند فرگشت بوده‌اند که روی کالبد مادینه سوار کرده و یک نام "مرد" هم رویش نهاده‌ شده(:
      البته تولید مثل جنسی کاملا در سرعت فرگشت تاثیر میزاره ولی هیچ نیازی به وجود اسپرم و تخمک نیست،کافیه دو جنس در کار باشند.
      نرها چیترها و جرزن هایی هستند که باعث شدند در یک ستیز جنسی فرگشتی اسپرم ها ارزون تر و کوچیکتر بشند و تخمک ها بزرگتر و باارزش تر.
      جایگزین‌پذیری بسیار بالا: از دید طبیعت شما مفت هستید! یک مرد میتواند هزار زن را بچه‌دار کند، پس یکی‌اش هم بسنده و هتا فزون است!
      راهکار پایدار فرگشتیک دوم(در برابر تک همسری)که مثلا در سیل ها مشاهده میشه یا همون He-Man.وجود یک ابر نر که که حرمسرایی از ماده ها رو داره ولی خب انتخاب طبیعی ترکیب جنسیتی رو به هیچ وجه به هم نمیزنه به این دلیل که مساوی بودن ترکیب جنسیتی یک ESS هست،بنابراین در هر حالی ارزش مردها و زن ها برابره. هرچند کارخونه اسپرم سازی مردها خیلی قویه:))

      نکته نهایی در مورد HE-Man و تک همسری اینه که این دو به صورت ترکیبی میتونند باشند ولی وجود اقلیت های فریبکار دیگه هم ممکنه و میتونند بدون منقرض شدن وجود داشته باشند.
      عمر کوتاه‌تر: هم فیزیلوژیک هم پرگیریک (environmental)؛ پرگیریک که روشنه، همان داستان مهره‌ها، فیزیولوژیک هم از این نوشته‌ فراتر میرود، همین بس که مردها میانگین 7 سال کمتر عمر میکنند، هتا امروز.
      این یکدونه به زیان ژن ها نیست ولی خب رسانه بدبخت که اینجا مرد باشه تاوان میده:))
      داشتن دستِ پایین در سکس: هر زنی هتا زشت‌ترین زن میتواند یکی را بیابد که بچه‌دارش کرده و زادمانش را نگه دارد، ولی یک مرد وابسته خواه ناخواه وابسته به زنان است.
      اینقد نزن توی سر مال:))اگر راهکار تک همسری فراگیر باشه شانس مردان و زنان برای گسترش ژن یکسانه(و تقریبا شانس سکس)اگر He-Man فراگیر باشه تعداد قابل توجهی از مردها ناکام از دنیا میرند!:))
      اگر خود سکس منظور باشه و رسانه رو در نظر بگیریم،باز هم شانس برابری برای سکس وجود داره(این رو حالتی در نظر میگیرم که رسانه هایی مثل ما بدون هم آوری رابطه جنسی برقرار کنند)چون اینجا دیگه ژن مطرح نیست و وابستگی دوطرفست.

      همین امروز هم 98% مردان از زنان حقوق کمتری دارند
      فاک می!:))
      حسابی زدی توی خط آمار و ارقام فضایی:))
      البته فاکتورهایی که در نظر گرفتی منطقیه ولی چون به نظر من محدود و یک طرفست اصلا قابل اطمینان برای داوری نیست.
      ما هم خواستار همین هستیم که زیست انگلی زنان را برطرف بکنیم
      بی خی بابا:))اینطورباید بریم از پی ژنتیک خودمونم دست کاری کنیم:))
      بر اساس تئوری اثر فنوتایپیک ما موجودات پیچیده در اصل انگل هایی(زن هایی)هستیم که در نهایت هدف مشترکی پیدا کردند:)
      آری، من هم میدانم در سده بیست و یکم و سده رایانه و رایانش و اینها شما کار بیرون را بیشتر میپسندید! که نمیپسندد!؟
      من!:))اگر کار بیرون رو توی خونه انجام بدی زحمت و دردسرشم کمتره:)) (البته نه در مقایسه با کار خونه)

      نکته:در مورد حقوق از دست رفته مردها حرفی ندارم توی کمپ شماهام:))
      یعنی مجبورم میکنید 10 برابر علاقم به فرگشت از فرگشت مایه بزارم:))
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (02-09-2013)

    13. #7
      سرنویسنده یکم
      Points: 20,328, Level: 89
      Level completed: 96%, Points required for next Level: 22
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      shirin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,006
      جُستارها
      9
      امتیازها
      20,328
      رنک
      89
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,097
      از ایشان 2,534 بار در 930 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      6 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      مهربد کار زنان هم چندان راحت نبوده. کارای خونه. بچه داری و کشاورزی رو زنان انجام میدادن. و بسیاری از زنان هم در هنگام زایمان میمردن. چون اون موقع وسایل جلوگیری از بارداری نبوده و نه ماهی یه بار زایمان داشتن. مرگ و میر بچه ها هم زیاد بوده. شما اول باید بری یه دوره کامل از تاریخ انسانهای اولیه تقسیم وظایفشون بخونی.
      در مورد کار کردن که گفتم که اگه آمار کارکردن حتی برابر هم باشه بازم کارهای مکانیکی به مردان سپرده میشه.این کار رو هم مردان انجام میدن. فقط کارهای پیش پا افتاده مثل کارمند جز یا منشی گری رو میدن به زنان. خب معلومه که ریسک مرگ این شغلها هم کمتر هست.
      مردسالاری خیالی نیست. یه واقعیت مبرهن هست در طول تاریخ. حالا عاملش هر چی میخواد باشه. مشخصه که زنان همیشه جنس ضعیفتر بودن. همیشه توسرخور مردان بودن و حقوقشون هم کمتر بوده و حتی حقوقی نداشتن اصلا تحت مالکیت مردان بودن. اینا واقعیتهای تاریخی هستن . شما هم انکارش کنی چیزی از واقعی بودنش کم نمیشه.

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از shirin گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (02-09-2013),Mehrbod (02-08-2013)

    15. #8
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      نکته:بخشی از پست های منتقل شده من من مربوط به سکسولوژی و مباحث علمی مربوط به جنسیت بود،لزوما مطالبش با این تاپیک نمیخونه:)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    16. #9
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      نکته:بخشی از پست های منتقل شده من من مربوط به سکسولوژی و مباحث علمی مربوط به جنسیت بود،لزوما مطالبش با این تاپیک نمیخونه:)
      جدا بفرست آندد جان! (:

      کارزایی نکنید!

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    17. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (02-08-2013),Russell (02-08-2013)

    18. #10
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      جدا بفرست آندد جان! (:

      کارزایی نکنید!
      دیشب نوشته بودم دیگه دقت نکرده بودم تاپیک ها جدا شده الان بخوام جداشون کنم شالودش از بین میره:)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 6 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 6 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
      از سوی Mehrbod در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 2182
      واپسین پیک: 08-12-2018, 12:19 AM
    2. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار هماندیشی
      پاسخ: 161
      واپسین پیک: 03-15-2013, 08:51 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •