• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 3 123 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 27

    جُستار: ابرانسان چیست و چگونه تولید میشود؟

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      ابرانسان چیست و چگونه تولید میشود؟

      بنظر بنده امروز که شرایط جهان و زندگی اینقدر عوض شده، خود انسانها بقدر کافی تغییر و تطابق و ارتقا پیدا نکردن؛ و این منجر به مشکلات جدی میشه!

      دین و مذهب هم که به تاریخ پیوستن یا درحال پیوستن هستن.
      البته بنظر بنده میاد که دین و مذهب از همین مشکلات و ناکامی ها و خلاء استفاده میکنن و سعی دارن خودشون زنده نگه دارن و حتی دوباره قوی کنن و گسترش بدن.
      اما بنظر بنده این دین و مذهب هم به درد جهان و شرایط امروز نمیخوره.
      بلکه ما نیاز به ابرانسان ها و انسانهای برتر داریم.
      یه چیزی مثل موجودات فضایی برتر.
      انسانهایی خردمندتر و قوی تر.
      انسانهایی که اینقدر هم دنبال چرت و پرت هایی مثل شهوت رانی و بی بند و باری و حرص و طمع خودشون در پی قدرتهای برونی و دست دوم نباشن.
      چون حقیقتش رو بخوای حساب کنی اینا چیزهای چندان مفیدی نیستن؛ بلکه مضر هستن.
      یعنی میخوام بگم افراط در اینها منجر به خسارت های بسیار شده و خواهد شد، که هیچ راه دیگری برای حل این معضل نیست چون تغییر دادن و ارتقای خود انسانها.

      چرا مثلا انسانهای زیادی هستن که بجای اینکه ورزش کنن و با قدرت و قابلیت جسمی خودشون حال کنن، فقط به خوردن و تن آسایی و الکل و سیگار و مواد مخدر و شهوت و چرت و پرت های دیگه میپردازن و جسم و مغز خودشون رو ضعیف و ناراکار میکنن؟ و شکم میارن

      منم گاهی خوش گذرانی میکنم. بالاخره آدم نیاز غریزی داره و تفریح هم میخواد. ولی خب ورزش هم میکنم بطور جدی. دنبال علم و فناوری و افزایش روزمره دانش و توانایی خودم هستم.
      درحالیکه اکثر بقیهء آدمها اصلا انگیزه و ارادهء این روش زندگی رو ندارن.
      طرف میبینی میگه بابا دوران درس ما دیگه گذشت، و دیگه حال نداره چیزی بخونه و یاد بگیره!
      درحالیکه بنظر من انسان امروز باید همیشه درحال یادگیری و قوی کردن خودش باشه.
      چون ما امروزه از نظر منابع رایگان و در دسترس دانش جهانی کمبودی نداریم. ولی کسانی باید باشن که ظرفیتش رو داشته باشن و از این منابع عظیم حداکثر استفادهء ممکن رو ببرن.
      ولی چه شده که انسانها همه دنبال قدرتهای برونی و دست دوم هستن؟
      چرا قدرتهای اصیل و درونی که اینقدر ارزشمند و مفید هستن و اینقدر خواص استثنایی دارن، خیلی کمتر مورد توجه قرار دارن؟
      اکنون زمان زاده شدن ابرانسان های واقعیست!
      زمان ممتاز شدن آنها.
      و من دوست دارم یک ابرانسان باشم.
      و فکر میکنم که برای نجات بشریت از شر مصرف گرایی شدید، جنگ، فساد، تعصب و دین و مذهب زدگی، ما نیاز به ارتقای انسانها و بردن آنها به سمت مسیر ابرانسان داریم.

      پیشرفت روز افزون علم و فناوری، بدون ارتقای خود انسانها، بازدهی بهینه ندارد و بلکه ممکن است خطرناک باشد.

      حال شما بفرمایید تعریف خود از ابرانسان را، و اینکه چطور میتوان بشریت را بدان سو هدایت کرد.

      البته یک بحث/مشکل دیگر هم باقی میماند که بحث تولید و تداوم نسل آدمیست.
      چراکه من فکر میکنم، ابرانسان های مورد نظر بنده تمایلی به تولید بچه و مراقبت از آنها ندارند.
      ابرانسان آنقدر شیفتهء ارتقای خودش و تلاش بی پایان در این راه است، که فرصت و اولویتی برای پرداختن به اینطور مسائل ندارد. علاقه و انگیزه ای ندارد. مانند خودم!
      ابرانسان میخواهد هرکاری با حداکثر سرعت و کمترین هزینه باشد.
      بنابراین ممکن است در دنیای ابرانسانها، نسل بشریت رو به کم شدن و افول برود، یا اینکه تولید نسل در قالب آزمایشگاهها و کارخانه های تولید انسان صورت پذیرد (که این هم بنظر میاید از نظر اخلاقی مشکل اساسی دارد).
      این مسئله ایست که من نتوانستم حل کنم و بدان پاسخ بگویم. هرچند بهرحال برایم مهم هم نیست. چراکه برای من اهمیتی ندارد که نسل بشریت از بین برود. من دنبال راه حلی هستم که با اومانیسم عصر جدید هم بقدر کافی سازگار باشد. اگر راه حلی نبود، پس تکامل به پایان رسیده است، و گریزی از خاموشی نیست...

      همانا تحقق یک ابرانسان را برتر از بقای نسل میلیاردها انسان میدانم!

      و این است آیات وجود من که بر شما نازل میشود!
      آنچه وجود من میخواهد.
      قدرت! برتری! کمال.
      یک موجود.
      تنها یکی.
      برتر از میلیاردها.

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از folaani گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-07-2014)

    3. #2
      سخنور سوم
      Points: 9,693, Level: 66
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 357
      Overall activity: 57.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      شاد
       
      مهربون
       
      homayoun آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Apr 2013
      ماندگاه
      به تازگی مسکو
      نوشته ها
      443
      جُستارها
      14
      امتیازها
      9,693
      رنک
      66
      Post Thanks / Like
      سپاس
      136
      از ایشان 336 بار در 250 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      11 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      تولید؟ کارخانه اش رو باید بسازن پس

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      و من دوست دارم یک ابرانسان باشم.
      و فکر میکنم که برای نجات بشریت از شر مصرف گرایی شدید، جنگ، فساد، تعصب و دین و مذهب زدگی، ما نیاز به ارتقای انسانها و بردن آنها به سمت مسیر ابرانسان داریم.
      زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
      انتونیو ویوالدی

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از homayoun گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (01-07-2014)

    5. #3
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی homayoun نمایش پست ها
      تولید؟ کارخانه اش رو باید بسازن پس
      منظورم از طرقی مثل فرهنگ سازی و آموزش بود. حتی شاید مهندسی ژنتیک.
      البته یک منظور دیگرم هم فرایندی بود که ابرانسان ها بطور طبیعی تولید میشن یا میتونن خودشون رو بسازن.
      برای من راهش مهم نیست، مهم ابرانسان شدنه.
      حالا میخواد محصول فرگشت و تصادف باشه، یا خودمون خودمون رو تغییر بدیم حتی با علم و فناوری مدرن.
      محدودیتی نیست. چون دلیلی نداره باشه.

      ضمنا ابرانسان ها لزوما آدمهای بد و خطرناکی نیستن.
      مثلا شما ببینید آیا رزمی کارها و جنگنده های شائولین، در تاریخ آدمهای بد و خطرناکی بودن؟
      آیا به مردم خیلی آسیب زدن؟ یا این دیگران و افراد معمولی و کسانی از بین اونها که به قدرت رسیدن و دنبال قدرتهای برونی و دست دوم بودن بودند که ظلم و جنایت کردن؟

      البته اینکه دیگران رو عمدا و از راههای مصنوعی و اجباری دستکاری کنیم احتمالا از نظر اخلاقی قابل توجیه نیست.
      ولی حداقل میشه این تفکر و واقعیت ها رو علمی و تحلیل کرد و در دسترس مردم گذشت و از بچگی آموزش داد، تا افراد مستعد بتونن زودتر و راحتتر آگاه بشن و انتخاب درست رو بکنن. افراد دیگر هم احتمالا حداقل مقداری روشون تاثیر میذاره، که این تاثیر میتونه درکل برای جامعه بسیار سودمند باشه.

    6. #4
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      دوست عزیز از استدلال و سند چیزی داری مطرح کن.
      وگرنه من از شکلک های جنابعالی چیزی دستگیرم نشد!
      احتمالا فقط توی مخیله خودت یه چیزی بوده و فکر میکردی روشن و بدیهی هست که بجاش شکلک زدی واسه بقیه!

    7. #5
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ابرانسان ها اتفاقا کمتر از انسانهای دیگر نیاز به درگیری و خشونت با دیگران دارن، چون بیشتر دنبال قدرتهای اصیل و درونی هستن و بخش قابل توجهی از منشاء قدرت و خوشبختی و لذت اونا همینه، که درمورد خواص استثنایی و عالی قدرتهای اصیل و درونی درمقابل قدرتهای برونی و دست دوم قبلا صحبت کردم در تاپیک مخصوص خودش.

      یک دلیل عمدهء درگیری انسانها با همدیگر و نیازشون به دستکاری و کاربرد زور در محیط جاندار و بیجان طرافشون اینه که دنبال قدرتهای برونی و دست دوم هستند که این قدرتها محدودیت های طبیعی زیادی دارن و سرشون درگیری و تضاد منافع پیش میاد.
      اما از قدرتهای اصیل و درونی همه میتونن بصورت نامحدود و بدون تداخل با هم بهره مند بشن و حتی با همکاری با هم میتونن بازهم بیشتر ازش بهره مند بشن (یک مثال امروزی و مدرنش فکر میکنم جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن باشه که افراد علاقمند به یادگیری و علم و فناوری آزاد با همکاری همدیگر بوجود آوردن و خیلی هم موفق و پردستاورد بوده).

      ولی شما تصور کنید مثلا ثروت رو. آیا میشه همه ثروتمند باشن؟ آیا ثروتمندان دوست دارن همه مثل خودشون ثروتمند باشن؟ آیا یک ثروتمند دوست داره زنان زیبا و درجه یک مال خودش باشن، یا اینکه بین اون و دیگران در این بین تفاوتی نباشه و هیچ برتری و شانس بیشتری نداشته باشه؟ آیا اصلا منابع طبیعی زمین اجازهء این همه ثروت و اینکه همه هواپیمای شخصی و ویلاهای آنچنانی با استخر و تشکیلات و غیره و غیره رو داشته باشن و مدام چیزهای گران قیمت و پرهزینه مصرف کنن و مسافرت خارجه برن رو میده؟ در دنیایی که دیگه کسی نیاز به کار کردن زیاد و ارزان نداشته باشه اصلا این نظام ثروت و قدرتهای برونی و دست دوم آیا از اساس دچار مشکل نمیشه؟

      درواقع انسانها باید به یک زندگی و ساختار طبیعی تر که کمتر به کار و تولید و روابط طبقاتی و غیره وابسته باشه برگشت کنن. و این قطعا نیازمند انسانهای قوی، ابرانسان ها، انسانهای مجهز به قدرتهای درونی و اصیل است.

      ابرانسان یعنی انسان قوی واقعی.
      انسانی که وابستگی های برونی اون به حداقل رسیدن و از گنج های درونی و منابع قدرت و انرژی بالقوه نامحدودی میتونه بعنوان جایگزین خیلی از قدرتها و منابع برونی، حداقل تاحد قابل توجهی، استفاده کنه.
      من دنبال ایدئال و مطلق نیستم. آرمانگرایی غیرعملی و غیرواقعگرایانه نمیکنم. بلکه اینها چیزهایی هست روشن و شدنی بنظرم و در تاریخ هم نمونه و نشانه هاش هست به گمانم. بشر قبلا در این مورد کشفیات و راه و روش و آزمون های قابل توجهی ارائه کرده و برای خودش علم و هنری است.
      علم که فقط علوم مدرن نیست.
      علوم و فناوریهای مدرن هم لزوما تضادی با قدرتهای اصیل و درونی ندارن.
      میتونیم از هردو در کنار هم استفاده کنیم و از هرکدام حتی برای تقویت و افزایش دیگری بهره بگیریم.

    8. #6
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      شما کمونیست ها ظاهرا دنبال هدف عدالت و بهره مندی عمومی هستید، اما اشتباه بزرگ شما همینجاست که هر نظامی در دنیا هست یک دلیلش ماهیت و برآیند کلی خود انسانهاست.
      و حتی اگر در ظاهر نظام کمونیستی رو سرکار بیارید، از این ماهیت و برآیند کلی خود انسانها نمیتونه به کلی مصون باشه و دچار ناکارایی و مشکلات و فساد ناشی از اون خواهد شد.
      کمونیسم یک راهکار اساسی نیست.
      راهکار اساسی جز با تغییر اساسی خود انسانها شکل نمیگیره.
      البته منهم زیاد امیدی ندارم که این مسئله بتونه بصورت فراگیر در دنیا عملی بشه، اما حداقل میشه وضع رو بهتر کرد و این دانش رو منتشر کرد تا افرادی که ظرفیتش رو دارن ازش بهره مند بشن و در تمدن بشریت هم اثراتش مسلما دیده خواهد شد.

    9. #7
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      شما کمونیست ها ظاهرا دنبال هدف عدالت و بهره مندی عمومی هستید، اما اشتباه بزرگ شما همینجاست که هر نظامی در دنیا هست یک دلیلش ماهیت و برآیند کلی خود انسانهاست.
      اینکه چیزی در سرشت آدمی باشد خودبه‌خود آنرا خوب نمیکند. در سرشت آدمی کشتن, دست‌درازی, تجاوز, خودویرانگری و بسیاری چیزهای دیگر نیز هست.
      sonixax این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-09-2014),Spehr (01-09-2014)

    11. #8
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اینکه چیزی در سرشت آدمی باشد خودبه‌خود آنرا خوب نمیکند. در سرشت آدمی کشتن, دست‌درازی, تجاوز, خودویرانگری و بسیاری چیزهای دیگر نیز هست.
      منم نگفتم که خوبه.
      منظورم این بود که اینکه فکر کنیم با طراحی و سرکار آوردن یک نظام میشه مشکلات بشر رو بطور اساسی حل کرد، غیرواقعگرایانه است.
      هر نظامی سرکار بیاد، بالاخره بخاطر این ماهیت و برآیند عمومی انسانها، دچار آفات و ناکارایی خواهد شد. اگر سرمایه داری یجور مشکل داره و جنایت میکنه، کمونیسم هم جور دیگه مشکل خواهد داشت و جنایت خواهد کرد، همچنان که بودند و کردند.
      بشر نمیتونه با طراحی یک نظام و چیزی که خودش میسازه و کنترلش میکنه، جلوش خودش رو بگیره!!

      مردمی هم که تحت نظام سرمایه داری زندگی میکنن، درواقع اکثریت اونا بقدر کافی علاقه و اعتقاد به سرمایه داری دارن، ولو اینکه خلافش رو اظهار کنن. بهرحال درکل اکثریت یا حداقل خیل عظیمی از اون اجتماع با نظام سرمایه داری بحد کافی سازگار هستن. وگرنه اگر آدمها ماهیتا طوری باشن که نظام سرمایه داری رو به هیچ وجه پذیرا نباشن، سرمایه داری هم نمیتونه درست و حسابی پابرجا بمونه. نمونش خود من که اینقدر جدیت دارم در این زمینه که هیچ نظام سرمایه داری و سرمایه داری نمیتونه به این راحتی از من کار زیاد بکشه و استثمارم کنه. چرا؟ چون مثلا حتی ازدواج هم نکردم و دنبال مادیات نیستم و نذاشتم نقطه ضعف و مایهء اجباری داشته باشم؛ بنابراین خیلی سخت تره نسبت به دیگران که بشه آدمی مثل من رو وادار به پیروی از سیستم و کار در شرایطی کرد که بهش راضی نیستم.
      ولی مردم وقتی اکثریتشون عاشق و شیفتهء زندگی کلیشه ای و قدرتهای برونی و دست دوم هستن، وقتی دوست دارن خودشون داشته باشن و بیشتر داشته باشن، وقتی در اصل به اینکه چه بر سر دیگران میاد چندان اهمیتی نمیدن، یعنی خودشون رو ترجیح میدن، ...، در نتیجه این مردم درواقع نظام سرمایه داری رو میخوان یا پذیرا هستند.
      این مردم حتی اگر تحت نظام کمونیسم هم برن بهرحال در ذات خودشون سرمایه‌دارمنش هستن، و این براحتی میتونه به شکلهای پنهان و پیچیده خودش رو در اجتماع و در ساختارهای حکومتی نفوذ بده. خودخواهی وجود داره، و هرجا و هروقت به شکلی که فرصتش رو داره بروز میکنه. حتی در نظامی گری، در فدا کردن امنیت و آزادی مردم، در اینکه اونا رو مجبور کنیم (مگه همین مزدک نگفت که تمام مردم در نظام کمونیستی باید سخت کار کنن و تنها شاید در آینده که وضع بهتر شد کارشون کمتر و تفریحاتشون بیشتر بشه؟)، در سیاست های غلط و غیرانسانی نسبت به کشورهای دیگر، و غیره و غیره.

      بقول معروف همه یجورایی وسیله ها رو با بهانهء هدف توجیه میکنن.
      اینکه شما آزادی و استقلال افراد رو در سطح وسیع ازشون بگیرید به بهانهء رقابت و پیشرفت و دشمن، و بجاش وعدهء بهتر شدن وضع در آینده رو بدید، آیا قابل قبوله؟
      خب اگر شما آدمهای صادق و با فکر باز و بی طرف باشید شاید در شرایط خاص این حرفها تاحدی قابل پذیرش باشه، اما آیا واقعا اینطوره و شما اون آدمها هستید؟ منکه اساسا شک دارم.
      مثلا شاید خیلی جاها سیاستمداران همون شوروی سابق هم آلترناتیوها و گزینه و راههای بهتری داشتن که با انسانیت بیشتر سازگار بود و به نفع عموم مردم خودشون در آینده هم میشد، اما بخاطر خودخواهی ها و غرور و منافع شخصی خودشون، اونا رو ندیدن یا کنار گذاشتن.
      اگر نگیم همیشه، ولی حداقل خیلی وقتا انتخاب ها و گزینه های دیگری هم هست.
      و کسی این گزینه ها رو شاید نمی بینه، یا همه یجورایی خودسانسوری و انکار میکنن، چون درواقع همه یا اکثریت شبیه هم هستن و یکسری خودخواهی ها و نگرشهای شخصی رو دارن؛ وگرنه هیچ چیزی در جهان اونقدرها بدیهی نیست. مثلا شاید شوری میتونست با آمریکا مصالحه های بیشتری هم بکنه، و شاید اگر این کار رو میکرد الان هنوز وجود داشت، گرچه ممکنه بود ساختار و رهبران و سیاستمدارن اون تغییر کرده باشن.
      ویرایش از سوی folaani : 01-09-2014 در ساعت 06:37 AM

    12. #9
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      جناب فلانی خسته نمیشی‌ اینهمه جستار کس شعر باز میکنی‌ ۱۰ تا پراگراف بی‌ سر و ته می‌نویسی که هیچ کی‌ نمی‌خونه و میخواهی‌ ثابت کنی‌ که سکس چقدر چیز بدی هست؟
      "A Land without a People for a People without a Land"



    13. یک کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (01-07-2014)

    14. #10
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Theodor Herzl نمایش پست ها
      جناب فلانی خسته نمیشی‌ اینهمه جستار کس شعر باز میکنی‌ ۱۰ تا پراگراف بی‌ سر و ته می‌نویسی که هیچ کی‌ نمی‌خونه و میخواهی‌ ثابت کنی‌ که سکس چقدر چیز بدی هست؟
      نخیر بنده تاحالا در هیچ کجا نگفتم سکس چیز بدیه.
      چیزی که میگم عمدتا اینه که افراط در سکس، بی بند و باری جنسی، چیز بدیه.
      و اینکه یک لذتی هست که مردم رو براحتی به سمت خودش میکشه و بخش بزرگی از افکار و رفتار و وقت و انرژی اونا رو میگیره.
      که البته یک دلیلش هم همین عدم آشنایی مردم با لذت های عمیق تر و پایدارتر و بطور کلی قدرتهای اصیل و درونی است. یعنی مردم اهمیت اینها رو درک نمیکنن و تجربهء کافی نکردن و دانش و بینش در این زمینه رو ندارن، در نتیجه تنها سرگرمی ها و لذات سطحی و زودگذر رو میشناسن و طرفش میرن.

      چیزی که بنده خودم همیشه در اطرافم و مثلا در محیط کار و همکاران و دوستان دیدم جز این نبوده.
      مثلا الان در محیط کارم میبینم که وقت و انرژی افراد همش داره سر این مسائل میره و حتی روی کارشون هم تاثیر منفی میذاره. این افراد دیگه دنبال ورزش یا علم و حتی دانش و مهارت بیشتر در تخصص و کار خودشون نمیرن، مگر اینکه مجبور بشن. در نتیجه اکثرشون انسانهای نسبتا ضعیف و ناتوانی از تمام جهات دیگر زندگی و دانش و توانایی هستن.
      ضمنا این طرز تفکر و زندگی مسلما میتونه منجر به مصرف گرایی و اسراف و پول خوره و راحت طلبی و غیره هم بشود، که خودش میتونه عوارض و پدیده های دیگری رو تولید کنه.

      منم بحثم این که الان دوران طلایی واسه دوتا چیزه:

      - یکی همون سکس و شهوات و عیاشی.
      - دیگری علم و فناوری و دانش و توانایی و قدرتهای اصیل و درونی.

      یعنی الان امکانات و دانش و فرصت برای هردوی اینها به حدی که شاید در تمام تاریخ دیده و حتی تصور هم نشده، در دسترسی عموم مردم قرار داره.
      مثلا من بچه که بودم دنبال جواب یک سوال علمی میگشتم، خیلی دچار محدودیت و مشکل بودم و بعد از مدتها شاید به طریقی چیزی در اون مورد از کسی و جای میشنیدم یا میخوندم بطور ناقص و نامطمئن.
      ولی الان به برکت رایانه و اینترنت جواب کامل و دقیق و خیلی مطمئن تری برای تقریبا تمام سوالات علمی آدم میتونه با راحتی و سرعت و بدون هزینه، پیدا کنه.
      بخوای هر علم و فن و هنری رو یاد بگیری، دانش و منابعش در دسترسی عمومی است.
      و حتی میتونی با دیگران در سراسر دنیا آزادانه همکاری و بحث کنی در هر زمینه ای.
      درحالیکه در قدیم مثلا طرف باید مدتها مسافرت میکرد راههای سخت و خطرناک رو طی میکرد با کلی محدودیت و شک و تردید و مشکلات و هزینه، تا به یک استاد و عالم درست و حسابی در زمینه ای خاص بتونه دسترسی پیدا کنه.
      همینطور شما درنظر بگیر حتی منابع هنرهای رزمی و کتاب و فیلم هاش که قبلا در دسترسی عمومی ساده و سریع نبود، الان در دسترس هست.

      موضوعی که بنده بهش اشاره میکنم اینه که باوجودی که هردوی این دو دسته امکانات و فرصت ها در دسترس عموم یا اکثریت بشریت قرار گرفتن، اون دستهء اول یعنی سکس و شهوت رانی و عیاشی عمدهء وقت و انرژی و توجه و هدف اکثر افراد رو تشکیل میده و دیگه به دستهء دوم یعنی دانش و توانایی ها و قدرتهای اصیل و درونی توجه خیلی کمتری میشه. درحالیکه الان بهترین فرصت برای پیشرفت و استفاده از این شرایط و دوران طلایی است.

      من نمیگم سکس بده سکس نکنید. نمیگم تفریح بده.
      من میگم دیگه سکس هم همه چیز نیست و همه چیز به انسان نمیده.
      و اگر انسانها دانش و افکار عمیق تری داشتن و لذت های فراتری رو هم میشناختن، و این ظرفیت رو داشتن، دیگه اینقدر هم همش عمدهء وقت و انرژی و فکر و کار و بارشون سکس و چیزهای سطحی و مبتذل و کس شعر گویی نمیشد و مقداری هم دنبال قدرتهای اصیل و درونی میرفتن.
      البته باید بگم این کار راحتی هم نیست و از هر آدمی به این راحتی ساخته نیست. چون یک نیرو و اراده و استارت اولیه میخواد. مثل اینکه اول باید از یک کوهی بالا بری.
      چون این مانع هست و یک لذتی نیست که از اولش بدون زحمت و همینطور طبیعی و بدون نیاز به اراده و همت باشه، طبیعتا عمدهء مردم دنبالش نمیرن. ولی سکس چیزی نیست که دنبالش رفتن به دانش و عمق و همت و اراده و هدف والای خاصی نیاز داشته باشه. هنری نیست. چیزی هم از بابتش برای بعدهای آدم باقی نمیمونه جز یکسری خاطرات که شاید کمی لذت بخش باشن.
      من میگم انسانها بیشتر تک بعدی شدن. یعنی فقط دنبال همین لذتهای سطحی و غرایز اولیه هستن.
      و این مسئله جای تحلیل و آسیب شناسی داره.
      من میبینم مثلا همکارهای من همش دنبال این چیزا هستن گاهی گوش میکنیم یا چیزی میگن میبینم همش حرفهای بی معنی و کس شعر و سرکاری و فقط مخ رو اسگول کردنه و نه چیز دیگه. به ندرت چیز عمیق و بدردبخوری توش پیدا میشه. و تعجب میکنم از اینکه چرا دیگران اینقدر به این کس شعرها گوش میکنن، میگن، و براشون جذابیت داره. من این کس شعرها رو بیهوده میبینم و با خودم میگم مگه کسخلم علافم که بجای یادگیری چیزهای جدید مفید و افزودن به قدرتهای اصیل و درونی خودم، بیام و شبانه روز این اراجیف رو بگم و گوش کنم! فقط بخاطر اینکه یخورده بیشتر سکس کنم! اصلا بدم میاد. من میگم دوتا دوست هم که هستن باید حرفهای درست و مفید و عمیق و بدردبخور بزنن، نه اینکه صرفا مخ همدیگر رو سرکار بذارن و وقت گذرانی کنن.
      این ابتذالی که در این افراد دیده میشه رو طبیعتا من مستقیما به این قضیهء فکر و هدف اونها ربط میدم و اینکه از این همه دنبال شهوت و عیاشی بودن هیچ چیز مفید و درست و حسابی عاید نمیشه و مدتها وقت و انرژیت رو فقط باید به شکل کس شعر و مخ تعطیل تلف کنی تا به یخورده سکس برسی. البته شاید اونا از این کس شعرها لذت هم میبرن! من نمیدونم. ولی بازم برام جای تعجب داره!

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 38
      واپسین پیک: 07-10-2015, 04:13 PM
    2. خوشبختی چیست و چگونه محاسبه میشود!!
      از سوی folaani در تالار هماندیشی
      پاسخ: 11
      واپسین پیک: 10-03-2014, 10:03 AM
    3. آتئیست شدم!
      از سوی cool در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 07-20-2013, 06:39 PM
    4. نگرش شما درباره رائلیان چیست.
      از سوی sonic در تالار دین
      پاسخ: 7
      واپسین پیک: 11-30-2010, 05:52 PM
    5. نظرتان در باره جنبش سبز چیست ؟
      از سوی sonixax در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 17
      واپسین پیک: 11-02-2010, 07:10 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •