دوستان نگرشان درباره ناسزاگویی و فحش دادن چیست؟ چگونه چنین چیزی پدید آمده و چرا کار میکند؟
از سوی دیگر چرا بیشتر ناسزاها پیرامون اندام جنسی و سکس هستند، آنهم کمابیش در همه فرهنگها و کشورها؟
دوستان نگرشان درباره ناسزاگویی و فحش دادن چیست؟ چگونه چنین چیزی پدید آمده و چرا کار میکند؟
از سوی دیگر چرا بیشتر ناسزاها پیرامون اندام جنسی و سکس هستند، آنهم کمابیش در همه فرهنگها و کشورها؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
مهربد جان اتفاقا یه تحلیل خیلی جالب و کامل من دیدم از Steven Pinker که خیلی بامزه هم هست
YouTube - Authors@Google: Steven Pinker
این رو از دقیقه 20 به بعدش ببین در مورد همینه،البته کلش حقیقتا جالبه.کاملترش در این کتاب هست،اینا هم گویا کوتاه شده همون قسمت مورد نظر هستن:
YouTube - Steven Pinker - The Language of Swearing (1/2)
YouTube - Steven Pinker - The Language of Swearing (2/2)
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
کارکرد ناسزاگویی برای من انتقال یا «فرافکنی» دشواریهای ذهنیام به دیگران است، یک پروسهی زبانی که طی آن شخصی که باعث بوجود آمدن ناراحتی در من شده است را بخاطر آنچه کرده/گفته مجازات میکنم. شدت دشنامگویی هم طبیعتا با شدت خطای سرزده از دشنامشنونده ارتباط مستقیم دارد. یک کاربرد دیگر دشنامگویی برای من شوکه کردن مخاطبانم و برهم زدن آرامش روانی آنها برای همراهی بیشترشان با موضع من است، برای مثال استعارهی «فاشیسم فرزند حرامزادهی سرمایهداری است» به نوعی همدلیبرانگیزتر از دیگر روشهای موجود برای بیان همان گزاره به نظر میرسد. یکی دیگر تغییر و دگرگونی تصویر ذهنی که از من برایشان بوجود آمده(بخصوص در فرومنویسی و اینترنت که ارتباط واقعی-در مقابل ارتباط مجازی-وجود ندارد)است.
زنده باد زندگی!
آری امیر گرامی،این جناب پینکر هم به همین نتیجه رسیده که این کلمات باعث تحریک ناخوداگاه احساسات منفی میشود.حالا از آنجا که احساسات منفی ما با مواد ضائد بدن خودمان یا حیوانات و همچین سکس که در آن احساست منفی مثل سکس با محارم(فحش های ناموسی) و ناتوانی جنسی و اینها همراه است کلمات جنسی و اینها در ناسزاگویی موج میزند.
البته از جنبه شخصی من برایم حقیقتا مهم نیست کسی بمن چنین چیزهایی بگوید،اما در لحظه اول که انسان مورد حمله لفظی قرار میگیرد ناخودآگاه واکنش نشان میدهد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
با سپاس از دوستان، بویژه امیر گرامی در دو نکته درخور اندیشهای که برشمرد.
فکر نمیکردم به این زودی پاسخ این پرسش را به این خوبی بگیرم!
فرنودهای آورده شده خود رشتههای زیادی را برای اندیشیدن باز کرد، اینکه برای نمونه چگونه ما ناخودآگاه از ابزار ناسزاگویی
یا هتا ناسزاهای نرم و سوم کَس - لعنت به سانسورچیهای فلان فلان شده - برای گرفتن توجه دیگران به موضوع سود میبریم!
و یا چرایی جنسی بودن ناسزاها که فکر نمیکنم از این بهتر میتوانست توضیح داده شود.نوشته اصلی از سوی russell
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
جنسی بودن دشنامها میتواند ریشه در مردسالاری هم داشته باشد، به این طریق که من برای تحقیر شما در جایگاه یک مرد، به زنان خویشاوند شما توهین کرده، با این عمل میگویم که شما مسئول رفتار آنها هستید، و تقصیر از شماست که مثلا خواهرتان فلان شده یا مادرتان بهمان. به عبارتی امکان ندارد شما بتوانید زن را مسئول اعمال خود بشمارید و همچنان عمل یا موقعیت بد او را «سرزنشوار» به برادر، پسر، پدر، شوهر و ... تحویل بدهید.
زنده باد زندگی!
آری،حتما در جوامع غربی یا همین خاورمیانه که سابقه مردسالاری دارد همین هم هست.اما باز گلی بگوشه جمال غرب که دیگه حداقل بخواهر طرف کاری ندارند.
تا این درجه کار به ناموس داشتن فکر کنم فقط در ایران اینجور باشه
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Agnostic (08-21-2012),Anarchy (08-21-2012),Pazhuhande (12-19-2012),sonixax (08-21-2012),کافر_مقدس (08-28-2012)
شخصا برای من فحش دادن به اعلی حضرت فعلی و قبلیش
یک اب گوارا و بسیار خنک بر روی اتش دل هست
البته خیلی خیلی موقتی وگذرا
همین فقط
بله مگر جز این دو تا [....](به علت رکیک بودن بیش از حد دچار خود سانسوری شدم)اعلی حضرت دیگه ای هم داریم؟
کلمه اعلی حضرت رو به خودی خود به ذهنم نرسیده بود ماجراش جالبه
چند روز پیش در یک مراسمی شرکت کردیم
جناب قاسم شعله سعدی رو دیدیم
ایشون به خاطر مواضع سیاسی در اوین بودند که ازاد شدند
به خاطر جو منفی که عده ای از حزب اللهی ها علیه ایشون درست کرده بودن من شناخت زیادی نداشتم
به هر حال برام جالب شد و سرچ کردم توی گوگل
و به نامه مادر 86ساله ایشون به اعلی حضرت برخورد کردم
جالبه که بدونید برادر ایشون توی جنگ شهید شدناعلیحضرتا با همه مراتب فوق، همانطور که گفتم حتی درخواست مرخصی استعلاجی برای فرزندم ندارم ولی چون به دلیل کهولت سن، بیماری، فرسودگی جسم و جان، بعد مسافت و کثرت پله های زندان اوین حتی امکان ملاقات از پشت میله های زندان هم ندارم، نظر شما را به موارد زیر جلب می کنم:۱. یا دستور فرمایید سینه مرا هم محافل خودسر بشکافند همانطور که سینه پروانه فروهر را شکافتند و مرا به گورستان ببرند تا به فرزند شهیدم اصغر بپیوندم:سر می برند و گویند فرمان پادشاه است
فرمان بود ولیکن این نیست رسم شاهی۲. دستور فرمایید مرا هم در اوین زندانی کنند تا به فرزند اسیرم بپیوندم شاید بوی پیراهن یوسفم چشم و دلم را روشن کندیا رب از اندازه بگذشته است ظلم پادشاه
سایه او از سر این خلق کی کم می شود
http://www.irangreenvoice.com/article/2012/apr/05/20781
اینم ادرس برای مشاهده متن کامل نامه
ویرایش از سوی Anarchy : 08-22-2012 در ساعت 09:06 PM
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)