نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
کسی که نتواند درد وازنش[٢] (= rejection) را برتابد[٣] همان بهتر که تک و تنها بمیرد. برای دختربازی (یا براستی هر کار درخور دیگری) پوست
باید کلفت باشد و همانجور که دوست امان گفت, خودباوری همواره روی ١٠٠, چه که اگر خودباوری اتان را ببازید همهچیز را باختهاید.
جدای[٤] این درد وازنش هم مانند هر چیز دیگر با تکرار و بالارفتن بسامد[٥] بفراخور میکاهد و برزش[٦] بسیار خوبی هم است, یاد بگیریم روی احساسها کنترل داشته باشیم.
یک نکتهای را چندباری دربارهیِ درد وازنش گفته بودم, وازنش فرگشتیگ[٧] فرا-اندازه دردناک است, چراکه در گذشته و در تیرههایِ
نخستینی[٨] (که بیشتر زمان فرگشت[٩] آدمی در گروهکهایِ کوچک سپریده) اگر نمونهوار یک پسری آنجا از دختری درمیخواست[١٠] و در پاسخ وازده میشد,
آن اندازه تیرهها کوچک بودهاند که همه از این وازدگی او دیر یا زود آگاه میشدند و شانس او در اینکه یک بار دیگر به کسی
درخواست بدهد و وازده هم نشود بسیار پایین میآمد; پیشگزینش نائین[١١]: اگر یکی او را پیشتر وازده, پس حتما عیب و علتی داشته و من هم بهتره وابزنم.
امروزه که همهیِ ما ولی در کلانشهرهایِ چند میلیونه میزیویم[١٢] این درد کودنانه و به درد نخور است و کارکرد اش را بروشنی از دست داده, پس شایستهیِ[١٣] فروپیچش[١٤] هم میباشد.
هر آینه نباید فراموشید, در جاهایِ کوچک این دردناکی دوباره کارکرد میاید. یکی از جاهاییکه امروزه این درد کارکرد دارد همین nightclubهاست که بالاتر گفتم,
اگر در nightclub نسبتا کوچکی دختره شما را پس بزند میتوانید لاسیدن[١٥] با دیگر دخترانی که از دور وازدگی اتان را دیدهاند را دیگر درجا بفراموشید و باید به ترفندهایِ[١٦] دیگر روی آورید.
ولی بیرون از nightclub, هِه, باید آماروار (statistically) یا زیباتر بگوییم, serendipitously پیش رفت و کمیت هزاران بار بر کیفیت برتری میابد.