با درود.
با درود خدمت دوستان.
چند وقت پیش یک مقاله در وبسایت خود با عنوان " صهیونیسم و پاسخ به تهمت ها" نوشتم که مورد توجه قرار گرفت ، اینجا نیز آن مقاله را میگذارم تا نظر دوستان را بدونم و اگر بحثی بود در موردش تبادل اندیشه کنیم.
به علت طولانی بودن مقاله ، در ۳ بخش آن را پست میکنم.
آدرس وبسایت من این هست http://www.oorshalimnews.com میتوانید در آنجا نیز این را بخوانید.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:43 PM ---------- ارسال قبلی در 02:42 PM ----------
- ریشه کلمه صهیونیسم از کجاست؟
ریشه اصلی عنوان ” صهیونیسم” برگرفته از یک تپّه در قسمت غربی کوه زیتون است در اورشلیم قرار دارد ، تنخ(کتاب مقدس یهود) عنوان کوه صهیون را به تپّه معبد و شهر اورشلیم میدهد و برای یهودیان نیز کلمه صهیون بیشتر اشارهای به شهر اورشلیم و سرزمین اسرائیل دارد.کلمه صهیون بیش از ۱۵۳ بار در تنخ آماده است ، بسیاری از این آیاتی که کلمه صهیون در آنها هست برای قرنها در وجود یهودیان بود و همیشه آنها را میخواندند ، به طور مثال در کتاب تهیلیمתְהִלִּים (که در فارسی به آن زبور یا مزامیر داوود میگویند) چندین آیه وجود دارد که اکثر یهودیان آنها را همیشه به یاد دارند.
مزامیر ۱:۱۳۷
על נהרות בבל שם ישבנו גם בכינו בזכרנו את ציון
نزد نهرهای بابل آنجا نشستیم و گریه نیز كردیم، چون صهیون را به یاد آوردیم.
مزامیر ۱۳۷: ۳-۸
וניללותו ריש-ירבד וניבוש ונולאש םש יכןויצ רישמ ונל וריש החמש:רכנ תמדא לע הוהי-ריש-תא רישנ ךיאינימי חכשת םלשורי ךחכשא-םאהלעא אל-םא יכרכזא אל-םא יכחל ינושל-קבדתיתחמש שאר לע םלשורי-תאםירמאה םלשורי םוי תא םודא ינבל הוהי רכזהב דוסיה דע ורע ורעךלומג-תא ךל-םלשיש ירשא הדודשה לבב-תבונל תלמגש
زیرا آنانی كه ما را به اسیری برده بودند، در آنجا از ما سرود خواستند؛ و آنانی كه ما را تاراج كرده بودند، شادمانی (خواستند) كه یكی از سرودهای صهیون را برای ما بسرایید. چگونه سرودخداوند را، در زمین بیگانه بخوانیم؟اگر تو را ای اورشلیم فراموش كنم، آنگاه دست راست من فراموش كند. اگر تو را به یاد نیاورم، آنگاه زبانم به كامم بچسبد، اگر اورشلیم را بر همه شادمانی خود ترجیح ندهم. ای خداوند ، روز اورشلیم را برای بنیادوم به یاد آور، كه گفتند: منهدم سازید، تا بنیادش منهدم سازید! ای دختر بابل كه خراب خواهی شد، خوشابحال آنكه به تو جزا دهد چنانكه تو به ما جزا دادی!
پس تا اینجا متوجه شدیم که کلمه صهیون اشاره به چه مکانی دارد و ریشه آن در مذهب و فرهنگ یهود است ، حال از این به بعد به تشریح جنبش سیاسی که ” صهیونیسم” نام دارد خواهیم پرداخت و آن را از جنبه تاریخی بررسی خواهیم کرد.
- · تئودور هرزل که بود؟
تئودور هرزل در دوم ماه می ۱۸۶۰ در یک خانواده یهودی مجارستانی به دنیا آمد. خانواده او اصلا مذهبی نبود و هیچ نزدیکی خاصی نیز به فرهنگ یهودی نداشت ، هرزل نیز تا قبل از اینکه به فرهنگ یهود علاقه پیدا کند شخصی بیخدا و ضد مذهب بود و شدیدا نیز از دین یهود دوری میجست و علاقه داشت که همه او را یک شخص ضد مذهب و کاملأ سکولار بنماند ، البته بعد از نزدیک شدن او به یهودیت هرزل هنوز یک بیخدا ماند ، در واقع او هنوز هیچ اعتقادی به دین یهودی نداشت بلکه عقاید ملی گرایی یهودی خود را پیدا کرده بود و به سوی آنها می رفت ، هرزل در سنین جوانی حقوق خواند و در پاریس در رشته روزنامه نگاری مشغول به کار شد ، بعد از اینکه در فرانسه یک افسر یهودی ارتش آن کشور را به دروغ به جاسوسی متهم کردند ، او شاهد و ناظر تظاهرات عظیم فرانسویها بود که فریاد مرگ بر یهودی را سر میدادند ، بعد از این جریان این نظریه در ذهن او خطور کرد که یهودیان اروپا باید از آنجا بروند و کشور مستقل خود را در سرزمین آبا و اجدادی خود تشکیل دهند.
در سال ۱۸۹۶ هرزل کتابی را در اتریش منتشر کرد با عنوان ” کشور یهودی ها” ، این کتاب در واقع سند اولیه جنبش تجدید حیات ملی یهودیان جهان بود که تاثیر زیادی در یهودیان آن زمان گذاشت و آنها را به بازگشت به سرزمین پدری خود تشویق کرد. هرزل در این کتاب آرزوی خود را برای تشکیل یک کشور یهودی در قرن ۲۰ اعلان میکند و تنها راه مقابل با یهود ستیزی در اروپا را تشکیل یک کشور یهودی میداند. هرزل به عنوان یک یهودی کاملأ سکولار و همچنین بیخدا به علت اینکه تماس زیادی با جامعه یهودی نداشت تصور میکرد که تشکیل یک کشور یهودی در مکانی دیگر به غیر از سرزمین پدری امکان پذیر خواهد بود و با استقبال یهودیان مواجه خواهد شد ، به همین خاطر او در این کتاب خود از امکان تشکیل یک کشور یهودی در آرژانتین نیز سخن میگوید.
از ماه آوریل سال ۱۸۹۶ که ترجمه انگلیسی کتاب “کشور یهودی ها” در آمد ، تئودور دیگر رسما به عنوان رهبر و سخنگوی جنبش صهیونیسم شناخته میشد. چند سال بعد ، زمانی که هرزل سفرهای جهانی بسیاری در جهت تبلیغ صهیونیسم انجام داده بود و چهره شناخته شدهای به حساب میآمد ، از طرف امپراطوری بریتانیا پیشنهادی به او داده شد که ۱۳ هزار کیلومتر مربع زمین که بخشی از اوگاندا و کنیا امروزی را شامل میشود را به او بدهند تا کشور یهودی خود را در آنجا تشکیل دهد . هرزل این فکر را به کنگره ششم صهیونیستها در باسل آورد ، صحبتهای فراوانی در این زمینه صورت گرفت ، بسیاری میگفتند تشکیل یک کشور یهودی در اوگاندا ، بازگشت یهودیان به سرزمین پدری را مشکل تر خواهد کرد و اینکه چون هیچ ارتباطی بین فرهنگ یهودی و اوگاندا نیست و در واقع یهودیها مردم بومی آن منطقه نیستند ، آنجا هرگز مثل یک کشور برای آنها نخواهد بود که در نهایت این برنامه ردّ شد و صورت نپذیرفت ، ولی در آن زمان تعدادی یهودی به آن منطقه مهاجرت کردند که تا به امروز نیز نوادگان آنها در آنجا ساکن هستند. البته هرزل ۱ سال قبل از جریان ردّ شدن برنامه اسکان دادن یهودیان در اوگاندا فوت کرد و در وین به خاک سپرده شد ، در سال ۱۹۴۹ بعد از تشکیل اسرائیل بقایای او را به تپّه هرزل در اورشلیم منتقل و در آنجا به خاک سپردند.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:45 PM ---------- ارسال قبلی در 02:43 PM ----------
شاخههای مختلف صهیونیسم
- · صهیونیسم سوسیالیستی
جنبش صهیونیسم از طرف فیلسوفها و افراد بسیاری مورد توجه قرار گرفت و هرکسی از دیدگاه خود به این نهضت تجدید حیات ملی یهود پیوست ، هدف مشترک صهیونیستها ایجاد دوباره یک کشور یهودی در سرزمین آبا و اجدادی خودشان بود که ۱۹۰۰ سال قبل به وسیلهٔ رومیها از آنجا رانده شده و برای بردگی به نقاط مختلف امپراطوری روم برده شده بودند ، در این قسمت به شاخههای مختلف مکتب صهیونیسم خواهیم پرداخت.
صهیونیسم کارگری و سوسیالیستی : صهیونیسم سوسیالیستی را میتوان به بزرگترین بخش چپ گرای جنبش صهیونیسم دانست که برای سالها اکثریت صهیونیستها را تشکیل میدادند ، رهبران این شاخه از صهیونیسم بر خلاف شاخه سیاسی که بنیان گزارش هرزل بود به این عقیده داشتند که از طریق بازگشت یهودیان به سرزمین اسرائیل باید آنجا را ساخت و کشور یهودی را ایجاد کرد و گسترش این عقیده در میان تودههای طبقه متوسط یهودیان اروپا را کمک بسیار مهمی در این راه میدانستند (هرزل معتقد بود که باید با کسب حمایت جامعه جهانی و رهبران دنیا به ایجاد کشور یهودی کمک کرد)، از رهبران مشهور صهیونیسم سوسیالیستی میتوان به دیوید بن گورین ، گلدا معیر و اهود باراک نام برد ، همچنین آلبرت انیشتین نیز طرفداری خود را از صهیونیسم کارگری ابراز داشته بود.
بنیان گذار این اندیشه ناحوم سیرکین بود که در کنگره سوم صهیونیسم در سال ۱۸۹۹ این عقیده را مطرح کرد ، او متولد شهر مینسک در بلاروس کنونی بود ، او نویسنده مقالهای با نام مساله یهود و کشور یهودی سوسیالیستی بود که در زمان خود توجه بسیاری را جلب کرد. در طول جنگ جهانی اول او تلاش کرد تا کنگره یهود آمریکا را تشکیل دهد و تلاش بسیاری در تشکیل دوباره کشور یهودی انجام داد ، سیرکین همچنین قبل از بازگشت خودش به سرزمین پدری دچار سکته قبلی شد و متاسفانه در سال ۱۹۲۴ فوت کرد و رؤیای کشور یهودی خود را ندید ، بعد از تشکیل اسرائیل جسد او را به کشور منتقل کردند ، یاد و خاطره او همیشه برای تلاشهایی که انجام داد در خاطر صهیونیستها زنده خواهد ماند.
- · صهیونیسم ملی گرا
صهیونیسم ملی گرا بیشتر نمایان گر ایدئولوژی سیاسی احزاب دست راستی اسرائیل است که بنیان گذار آن زیو جابوتینسکی بود ، رهبران ملی گرا در ابتدا بر این عقیده بودند که کشور یهودی باید در سرزمین تاریخی ارتز ییسرأل برگزار شود که شامل یهودیه و سامره(کرانه غربی) نیز هست برپا شود. در صهیونیسم اولیه کسانی که خود را ملی گرا میدانستند ، عقیده داشتند که باید به جنگ با دولت بریتانیا در سرزمین اسرائیل پرداخت وبه یک کمپین جهانی نیز از نظر سیاسی و رسانهای نیز بر علیه آنها دست زد تا تشکیل کشور یهودی را بپذیرند.اعضای گروه ایرگون و بسیاری نیز از گروه لهی خود را وابسته به این قسمت از صهیونیسم میدانستند و تا قبل از سال ۱۹۴۸ تلاش بسیاری در دفاع از یهودیان ساکن در سرزمین انجام دادند.
زیو جابوتینسکی کیست؟
زیو جابوتینسکی در ۱۸ اکتبر سال۱۸۸۰ در شهر اودسا ، اوکراین به دنیا آمد ، او در سنّ ۱۸ سالگی به ایتالیا و سوئیس رفت تا حقوق بخواند و همچنین خبرنگار و نویسنده برای بسیاری از روزنامههای معروف روسی زمان خود بود.زیو در کنگره ششم صهیونیسم به عنوان نماینده انتخاب شد ، آخرین کنگرهای که شخص تئودور هرزل در آن حضور داشت ، در طول این مدت او تلاش بسیاری برای اشاعه زبان عبری در میان یهودیان روسیه کرد و همچنین از بنیان گذاران دانشگاه عبری اورشلیم نیز بود.در طول جنگ جهانی اول او بنیان گذار هنگ یهود در ارتش بریتانیا بود و در کنار آنها بر علیه عثمانیها جنگید ، او همچنین از بنیان گذاران گروههای دفاع از یهودیان در اسرائیل بود ، همچنین نیز در طول سالهای ۱۹۳۹-۱۹۴۰ زیو تلاش بسیاری کرد تا در کنار آمریکا و انگلیس یک ارتش یهودی تشکیل دهد تا با نازیها بجنگند.در ۴ اگوست ۱۹۴۰، در طول سفری در نیویورک دچار یک حمله قلبی شدید شد ، او وصیت کرده بود که جسد او را فقط با دستور یک دولت یهودی در اسرائیل به آنجا ببرند که این وصیت در دولت سوم اسرائیل در سال ۱۹۶۴ اتفاق افتاد ، لوی اشکل سومین نخست وزیر اسرائیل باقیمانده زیو و همسرش را به اسرائیل آورد و در تپّه هرزل در اورشلیم دفن کرد.
- · صهیونیسم فرهنگی
صهیونیسم فرهنگی ، بخشی از جنبش صهیونیسم است که بیشتر بر روی فرهنگ و تاریخ یهود متمرکز است و برای ترویج زبان عبری در میان یهودیان تلاش بسیاری میکند. همچنین صهیونیسم فرهنگی مثل دیگر شاخههای این جنبش تاکید زیادی روی مساله بازگشت یهودیان به اسرائیل داشت. صهیونیسم فرهنگی جنبشی سکولار بود که در نقطه مقابل یهودیت سنتی قرار داشت ، البته تا زمانی که جنبش صهیونیسم به راه افتاد ، نوع دیگری از آموزش و پرورش یهودی وجود نداشت و یهودیت همانی بود که رابیهای ارتدکس در کنیسهها و یشیواها درس میدادند. بنیان گذاران این شاخه آحاد هام و الیعازر بن یهودا بودند ، آحاد هام متولد سال ۱۸۵۶ در روسیه کنونی بود ، او تلاشهای بسیاری در تشکیل آبادی نشینهای یهودی در اسرائیل کرد و همچنین نقش اساسی در الیا اول داشت. آحاد بر این باور بود که تا یک روح تازهای به فرهنگ یهودی دمیده نشود و افراد بی خدا و سکولار یهودی زاده را علاقمند به ریشه خود کرد ، تشکیل دوباره کشور اسرائیل غیر ممکن است و باید فرهنگ یهودی را جدا از مساله دین یهود دانست ، به همین جهت یهودیان مذهبی شدیدا با او مخالفت میکردند. او بارها به اسرائیل سفر کرد و گزارش خود را از روند اقامت یهودیان در سرزمین مینوشت و تلاش می کرد تا در روند مشکلات روزمره آنها اعم از کمبود غذا ، بیکاری و حملههای عربها کمک کند ، او عقیده داشت که باید یک تجدید حیاتی در میان یهودیان جهان ایجاد شودها آنها به سرزمین خود بازگردند تا آنجا را به یک مرکز فرهنگی یهودی تبدیل کنند که باعث هرچه بیشتر نزدیک شدن یهودیان در تبعید شود ، آنگاه باید کشور یهودی را رسما تشکیل داد. همچنین آحاد تلاش بسیاری در آموزش زبان عبری چه در اسرائیل و چه در میان یهودیان در تبعید کرد ، بر خلاف هرزل و دوستانش که عقیده داشتند باید زبان آلمانی را به عنوان زبان کشور یهودی انتخاب کرد ، آحاد بر این عقیده بود که زبان عبری باید زبان ملی کشور یهودی باشد ، ذکر این نکته اینجا لازم است که رابیهای ارتدکس نیز مخالف انتخاب زبان عبری برای زبان رسمی اسرائیل بودند ، چون صهیونیسم فرهنگی در تلاش بود که مدرسههای یهودی برای کودکان را به روز کند و همچنین در زبان عبری باستان نیز تغیراتی به وجود آورد ، تا آن زمان تنها تعداد کمی از کودکان یهودی زبان یدیش را میدانستند که اکثرا آن را در مدارس مذهبی یاد گرفته بودند ، ولی تمرکز صهیونیسم فرهنگی این بود که عبری را به عنوان یک زبان که تنها برای متون مذهبی نیست نیز معرفی کند و یادگیری عبری را یک مساله لازم برای برای زندگی در اسرائیل بداند.آحاد هام همچنین نقشی اساسی در بیانیه بالفور داشت.در سال ۱۹۲۲ خود او به اسرائیل بازگشت و به عنوان عضو شورای شهر در آنجا مشغول به خدمت کرد ، ۵ سال بعد بر اثر مریضی در همان جا فوت کرد ، به راستی زنده شدن زبان عبری بعد از ۲۰۰۰ سال حاصل تلاشهای اوست ، یاد و خاطره اش گرامی بعد.
الیعازر بن یهودا را پدر زبان عبری مدرن لقب میدهند ، او از اولین مدافعین اندیشه صهیونیسم بود و بر اساس تلاشهای او بود که عبری به عنوان زبانی که صحبت میشود زنده شد. الیعازر ۲ بار با ۲ خواهر ازدواج کرد ، همسر اول او “دوورا” از بیماری سل فوت کرد و او را با ۵ فرزند کوچک تنها گذاشت ، آخرین وصیت همسر او قبل از مرگ این بود که به الیعازر گفت بود تا با خواهر جوان تر او پاولا ازدواج کند ، هنوز چندی از مرگ دوورا نگذشته بود که ۳ نفر از فرزندان او ظرف مدت ۱۰ روز از بیماری دیفتیری مردند ، ۶ ماه بعد الیعازر با پاولا ازدواج کرد و بعدها پاولا اسم عبری همدا را برای خود برگزید.در سال ۱۸۸۱ الیعازر به اسرائیلی که هنوز به وسیلهٔ حکومت عثمانی اداره میشد مهاجرت کرد و به عنوان معلم مشغول به کار شد ، او همچنین تلاش بسیاری کرد تا زبان عبری مدرن را جانشین زبان یدیش برای مکالمه روزمره بین مهاجرین یهودی کند.در طول جنگ جهانی اول ترکها الیعازر را مجبور به ترک اسرائیل کردند ، او به آمریکا رفت و در سال ۱۹۱۹ به کشور بازگشت و در سال ۱۹۲۰ فرمانده انگلیسی اسرائیل را قانع کرد تا زبان عبری را به عنوان یکی از ۳ زبان رسمی اسرائیل بپذیرد.در دسامبر ۱۹۹۲ او دار فانی را وداع گفت و در کوه زیتون در اورشلیم به خاک سپرده شد ، ۳۰ هزار نفر در مراسم تشیع جنازه او شرکت داشتند.
- · صهیونیسم انقلابی
صهیونیسم انقلابی بخشی از جنبش صهیونیسم بود که راه مبارزه انقلابی و گاهی مسلحانه را برای رهایی یهودیان از تبعید آغاز کرده بود.هیچ جنبش انقلابی دیگری در طول تاریخ معاصر و یا حتی چریکی دیگری را سراغ ندارید که تا این اندازه برای بازگشت یک ملت پراکنده از تبعید به سرزمین خود تلاش کرده باشد ، یک زبان مردهٔ را برای استفاده روزمره زنده کند ، به جنگ مسلحانه با اشغالگران سرزمین خود بپردازد(انگلیسی ها) و در راه رفاه ملت خود از خود گذشتگی کنند.صهیونیستهای انقلابی برای مبارزه با بریتانیا گروه لهی را تشکیل دادند. اکثر افراد صهیونیسم انقلابی را با صهیونیسم ملی گرا یکی میدانند ، ولی این یک اشتباه است. ملی گراها اکثرا سکولار بودند و خواهان تشکیل یک کشور یهودی در سرزمین اسرائیل بودند ، ولی انقلابیها خواهان تشکیل اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات ، ساختن معبد سوم و تشکیل پادشاهی باستانی یهود بودند.
اوراهام استرن بنیان گذار گروه لهی , متولد ۲۳ دسامبر ۱۹۰۷ در لهستان است ، در طول جنگ جهانی اول او به روسیه فرار کرد و در پایان جنگ به لهستان برگشت ، اوراهام در سال ۱۹۱۸ به تنهایی به سرزمین اسرائیل بازگشت ، او وارد دانشگاه عبری اورشلیم شد تا زبانهای کلاسیک(یونانی و لاتین) بخواند و از آنجا با بورس تحصیلی به فلورانس ایتالیا رفت ، بعد از بازگشت او به کشور در سال ۱۹۲۹ به گروه هگاناه پیوست ، مدتی نگذشته بود که او ادامه تحصیل خود را رها کرد و تمامی زندگی خود را وقف مبارزه برای استقلال یهود کرد. در سال ۱۹۳۱ گروهی از اعضای هگاناه به دلیل اینکه خط مشیهای این گروه را معتدل و بسیار خویشتن دار توصیف میکردند استقلال خود را ایجاد کردند و گروه ایرگون را تشکیل دادند ، اوراهام که بعد از شورش سال ۱۹۲۹ عربها افکار شدیدا انقلابی به خود گرفته بود هم به گروه تازه تاسیس پیوست.در سال ۱۹۳۷ بعد از شورش جدید عربها ایرگون تجزیه شد و گروهی به هگاناه بازگشتند ، ولی اوراهام به مخالفت خود با رهبری هگاناه ادامه دادند و تحت رهبری جابوتینسکی در ایرگون باقی ماندند و به فعالیتهای چریکی خود ادامه دادند.
در طول جنگ جهانی دوم وقتی رهبران ایرگون تصمیم گرفتند که به حملات خود بر ضد بریتانیا خاتمه دهند ، اوراهام شدیدا مخالفت خود را ابراز کرد و گروه لهی را تشکیل داد ، با اینکه یهودیان تهدید نازیها را در پیش رو داشتند ، اوراهام هنوز انگلیس را دشمن اصلی استقلال یهود میدانست و حتی او با گروهی از نازیها در آلمان و فاشیستها در ایتالیا ارتباط برقرار کرد ، برای اینکه فکر میکرد ممکن است ملی گرایی افراطی نوع خودش را از این طریق بهتر در اسرائیل گسترش میدهد. افراط گرایی لهی ، مخالفت شدید یهودیان را به دنبال داشت و اکثر مردم مخالف این گروه بودند ، لهی همچنین به چندین فقره سرقت مسلحانه نیز دست زد که این کار هرچه بیشتر اعتبار آنها را در میان یهودیان نابود کرد ، از سال ۱۹۴۲ دولت بریتانیا برای دستگیری اوراهام استرن جایزه تعیین کرده بود و در ۱۲ فوریه همان سال پناهگاه او را در تلاویو پیدا کردند و او را به قتل رساندند ، امروز آن ساختمان در تلاویو موزهای برای جنبش لهی است.
از دیگر رهبران صهیونیسم انقلابی که همیشه دارای محبوبیت خاصی در بین یهودیان بود مناخم بگین بود، او متولد سال ۱۹۱۳ در لهستان بود و در کودکی به علت درگیریهای بین روسیه و آلمان در طول جنگ جهانی اول مجبور شد فرار کند.مناخم به علت عشق و علاقهای که به جنبش صهیونیسم داشت ، از سنین جوانی به زیو جابوتینسکی پیوست و خیلی زود به درجههای مدیریت و رهبری رسید.بعد از اینکه گروهی از هگاناه جدا شدند و ایرگون را تشکیل دادند و مناخم بگین رهبری آن را پذیرفت و در طول سالها نقش اساسی در مقاومت یهود بر ضد ارتش بریتانیا و همچنین دفاع از شهرهای یهودی در مقابل اعراب در اسرائیل داشت.مناخم بگین بعد از سال ۱۹۴۸ حزب هروت را به عنوان نماینده دست راستیهای اسرائیل تشکیل داد و تقریبا ۳۰ سال در مقام رهبر اپوزیسیون دولت سوسیالیستی اسرائیل بود ، البته در مدتی نیز در دولت وحدت ملی که در زمان جنگ ۶ روز تشکیل شد حضور داشت ، برنده شدن حزب او در ۱۹۷۷ و انتخاب او به عنوان نخست وزیر به ۳۰ سال حاکمیت حزب کارگر در کشور پایان داد.در طول نخست وزیری مناخم بگین ۳ اتفاق مهم در تاریخ خاورمیانه افتاد ، صلح بین اسرائیل و مصر ، عملیات اپرا(نابودی رآکتور اتمی عراق) و اشغال جنوب لبنان به جهت نابودی تروریستهای فلسطینی و همچنین حمایت از مسیحیهای ساکن آن منطقه که هر ۳ با موفقیت به انجام رسید.مناخم بگین در سال ۱۹۹۲ در شهر تلاویو فوت کرد و در کوه زیتون به خاک سپرده شد.
- · صهیونیسم مذهبی
صهیونیسم مذهبی گروهی در میان صهیونیستها بودند که اعتقاد داشتند باید تورات و قوانین شریعت یهود منبع تشکیل کشور اسرائیل شود. در سال ۱۹۰۲ حزب میزراهی در کنگره جهانی صهیونیستهای مذهبی تشکیل شد تا اهداف آنها به طور منظم تری دنبال کند ، همچنین گروه بنی اکیوا در سال ۱۹۲۹ درون اسرائیل تشکیل شد که سازمانی برای جوانان بود که با میزراهی همکاری میکرد ، این ۲ سازمان تا به امروز پا بر جا هستند و هزاران عضو در سراسر جهان در میان یهودیان دارند ، صهیونیستهای مذهبی بعد از تشکیل اسرائیل وزارت خانه امور مذهبی را تشکیل دادند و رعایت قوانین روز شابات و دستور غذای یهودی را در ادارات اجرا کردند.
بنیان گذار اصلی این شاخه رابی اسحاق یاکو رینس است ، او از اولین رابیهایی بود که دست یاری به هرزل داد و از اعضای کنگره اول صهیونیسم در سوییس بود. امروز تقریبا اکثریت %۹۹ یهودیان ارتدکس و رابیها هوادار صهیونیسم هستند و تنها گروهی که کلّ آنها تقریبا ۵۰۰۰ نفر است معتقد هستند که کشور اسرائیل باید بعد از آمدن ماشیخ یهود تشکیل شود و از این رو با کشور اسرائیل کنونی مخالف هستند
---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:46 PM ---------- ارسال قبلی در 02:45 PM ----------
پاسخ به تهمت ها
هیچ کس نباید برای وجود داشتنش از کسی معذرت خواهی کند و یا برای اینکه چرا هست به کسی توضیح دهد ، جنبش صهیونیسم جنبش حیات ملت یهود و دلیل هنوز وجود داشتن این مردم در جهان امروز است ، تصور کنید اگر امروز اسرائیلی نبود ، باید چند هلوکاست دیگر را نیز تجربه میکردیم؟ البته که تشکیل اسرائیل یهود ستیزی را متوقف نکرد ، ولی این قدرت را به یهودیها داد تا از خود دفاع کنند ، ادامه این مقاله را به پاسخ دادن به بعضی از تهمتهای اشخاصی که یهود ستیزی خود را در پشت انتقاد از اسرائیل پنهان میکنند اختصاص میدهیم.
- · آیا اخراج و رفتن فلسطینیها نشانی از نژادپرستی صهیونیستها نیست؟
مشکل پناهندگان فلسطینی بخاطر این ایجاد شد که عربها قبول نکردند در یک کشور یهودی زندگی کنند و همچنین عربها نیز قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل را که مرزهای کشور فلسطین را نیز مشخص کرده بود قبول نکردند ، برعکس به تحریک حاج امین الحسینی مفتی بزرگ مسلمانان اورشلیم که همکار نزدیک هیتلر نیز بود به کشور یهودی اعلان جنگ کردند، حاج امین الحسینی به انگلیسیها گفت بود که جواب او به مسالهٔ یهود ، همان جوابی هست که در اروپا اتخاذ شد ، مرگ!. یهودیان سرزمین تنها از خود دفاع کردند ، کاری که کار شخص دیگری نیز انجام میداد،بعد از جنگ افراد بسیاری که از کشور رفته بودند تا ارتشهای عرب راحت تر یهودیان را به دریا بریزند ، یک نیروی کاملا متخاصم برای امنیت ملی کشور بودند چون خود را دشمن یهود میدانستند ، عربهایی که در کشور باقی ماندند امروز به عنوان عرب اسرائیلی شناخته میشوند که از حقوقی برابر با یهودیان اسرائیلی برخوردار هستند و کشور یهودی اسرائیل نیز تلاش میکند تا با فلسطینیها به صلح برسد تا بر اساس قرارداد اسلو آنها کشور خود را در کرانه غربی رود اردن و نوار غزه تشکیل دهند ، همچنین اسرائیل حاضر شده است میلیاردها دلار به حکومت خودگردن فلسطینی برای اسکان کسانی که در خارج از سرزمینهای فلسطینی هستند و خود را فلسطینی میدانند کمک مالی بلا عوض کند.
- · اگر صهیونیستها نژادپرست نیستند ، چرا با حق قانونی بازگشت پناهندگان فلسطینی مخالفت میکنند؟
هواداران فلسطینیها ادعا میکنند که پناهندگان ۱۹۴۸ حق تضمین شده بین المللی برای بازگشت به سرزمین اسرائیل دارند ، چنین قانونی هرگز وجود نداشته است ، کنوانسیون چهارم ژنو همیشه در این جریان مطرح میشود که البته در آن چیزی از حق بازگشت پناهندگان جنگ چیزی ذکر نشده است ، همچنین قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل نیز به عنوان پایهای برای این حق است که البته چنین قطعنامهای در قوانین بین المللی الزام آور نیست. هیچ کشوری چنین تعهدی ندارد که یک نیروی متخاصم را به کشور خود راه دهد ، علاوه بر این ، قطعنامه ۱۹۴ چیزی از حق بازگشت نمیگوید ، بلکه میگوید که پناهندگانی که مایل به بازگشت هستند تا با صلح در کنار همسایگان خود زندگی کنند ، اجازه دارند که این کار را انجام دهند ، نه کسانی که میخواهند کشور را نابود کنند و بمب گذار انتحاری درون اتوبوسها و کودکستانها بفرستند.
- · آیا قانون بازگشت یهودیان به اسرائیل ، نژاد پرستانه است؟
قانون بازگشت میگوید که هر یهودی حق دارد از هر نقطه دنیا به کشور اسرائیل بیاید و بدون طی مراحل قبول تابعیت اسرائیل ، شهروندی اسرائیل را بگیرد ، بقیه افراد باید مثل هر کشور دیگری مراحل مهاجرتی را طی کنند. قانون بازگشت دلیل اصلی تشکیل کشور اسرائیل است که یک پناهگاه را باید برای یهودیان جهان ایجاد کند و از حقوق آنها در جهان دفاع کند ، قانون بازگشت همچنین به عنوان مبنای اصلی تفکر بنیان گذاران صهیونیسم بود که یهودی را که از کشتار نازیها در اروپا فرار میکردند را به خود راه نمیدادند ، لغو قانون بازگشت همانطور که ضد اسرائیلیها خواهان آن هستند به معنی پایان کشور اسرائیل به عنوان یک خانه برای یهودیان خواهد بود.
- · آیا صهیونیستها عربهای فلسطینی را بی خانمان کردند؟
در ابتدای سال ۱۹۲۰ ، یک تبلیغات ضد صهیونیستی به راه افتاد که نیروهای نظامی صهیونیست در حال اخراج و پاک سازی نژادی عربها از سرزمین هستند ، در سال۱۹۲۲ که حکومت بریتانیا در اسرائیل شروع شد تقریبا ۶۶۰۰۰۰عرب در آنجا زندگی میکردند در حالی که در پایان تسلط بریتانیا ۱.۳ میلیون عرب وجود داشت ، تعداد ۷۳۵ هزار نفر از آنها نیز در مناطقی زندگی میکردند که بعد از جنگ استقلال ۱۹۴۸ اسرائیل آنجا تشکیل شد ، پس هرگز چنین تهمتی درست نبوده است.
- · آیا اسرائیل بخاطر هلوکاست تشکیل شد؟
ضد اسرائیلیها این سخن را مطرح میکنند که بعد از جنگ جهانی دوم ، اروپاییها بخاطر شرمی که از جنایت هلوکاست داشتند اجازه دادند یهودیها به سرزمین خود برگردند ، این سخن اشتباه هست چون در سال ۱۹۲۲ جامعه جهانی قیمومیت اسرائیل را به دولت بریتانیا داد تا در آنجا یک کشور یهودی ایجاد کند ، شاید میتوان گفت که اگر کشتار مهندسی شده یهودیان در اروپا اتفاق نمی افتاد ، استقلال دوباره کشور اسرائیل زودتر از ۱۹۴۸ اتفاق میافتاد و همچنین این کشور از قدرت بیشتری برخوردار بود.
- · آیا اسرائیل یک کشور مذهبی است؟
یهودیت فقط یک مذهب نیست ، هرچند که ضد اسرائیلیها اینگونه ادعا میکنند ، تعداد بسیاری از اسرائیلیها بیخدا و اگناستیک هستند ، همچنین بسیاری از بنیانگذاران صهیونیسم نیز به این گونه بودند ، منبع قانونی کشور اسرائیل نیز تورات یا تلمود نیست ، بلکه حقوق مدنی سکولار است.
- · آیا اسرائیلیها همان بلایی که آلمانیها بر سر یهودیان آوردند را بر سر فلسطینیها نمیآورند و هلوکاست دیگری را به وجود نمیآورند؟
یکی از ادعاهای شیطانی ضد اسرائیلیها این هست که اسرائیلیها مثل نازیها هستند و هلوکاست دیگری را بر سر فلسطینیها میآورند! ، اسرائیلیها فلسطینیها را درون اتاقهای گاز نمیفرستند یا آنها را مجبور نمیکنند که آنقدر گرسنگی بکشند تا بمیرند ، یهودیان اروپا شهروندان بیگناهی بودند که تنها به علت یهودی بودن به اردوگاههای مرگ فرستاده میشدند ، اسرائیل اقدامات امنیتی خاصی را برای فلسطینیها دایر کرده است که گاهی نیز ممکن است سخت باشد ، اقداماتی که گاهی سربازان مسلمان ، یهودی ، مسیحی و دروزی ارتش اسرائیل انجام میدهند بخاطر نژاد و دین فلسطینیها نیست ، بلکه بخاطر این هست که اسرائیل در حالت جنگ برای دفاع از وجود خود قرار دارد و مجبور است قوانینی را رعایت کند ، به امید روزی که گروههای ترور سلاح خود را زمین بگذارند تا این قوانین جنگی نیز لغو شود.