در نوشتههای پهلوی زمان ساسانیان نکتههایی شگفت آمده است. اینکه پس از پایان هزارۀ زرتشت یورش اهریمن را خواهیم داشت!
این افسانه و اندیشه که رهاورد برخی از رخدادهای کهنتر بود چنان در زمان ساسانیان به آئین شد که موبدان و شاه پایانی ساسانی
دربار را رها کردند و تیسفون زیبا و بیمانند را گذاشته و به سوی شرق ایران گریختند. زیرا معتقد بودند که اهریمن از سوی دشت تازیان
یورش خواهد آورد و به هیچ چیز رحم نخواهد کرد.
با خواندن منابع پس از اسلام همواره این پرسش پیش میآید که چرا در برابر 8000 پابرهنه، ارتش توانمند ساسانی کاری نمیکرد. تنها
به پهلوان رستم فرخزاد و شماری سرباز که برای دفاع از تیسفون آماده بودند، فرمان دفاع داده شده بود و هیچ فرمان دیگری از سوی
دربار برای دفاع از ایران داده نشد!
پاسخ را با خواندن متنهای پهلوی درمییابیم که هزارۀ اهورایی پایان یافته بود و ایرانیان در انتظار یورش اهریمن به گوشه و کنار فرار کردند.
اگر ارتش ساسانی آن 1500 پیل جنگیشان را به سوی سپاه اعراب فقط کیش میکردند همه زیر دست پای پیلها له میشدند و اصلا نیازی
به جنگ نبود.
اینست خرافات دینی که یک کشور ابرقدرت و متمدن چون ایران را چنان زمینگیر کرد.