٭٭٭٭٭ واژه‌سازی در زبان پارسی


http://www.daftarche.com/images/imported/2013/03/70.jpg


زبان پارسی یك زبان بسیار نیرومند برای واژه...

٭٭٭٭ حق, حقیقت

حقوق به چم juristics = theory of law = دادیک
حقوق به چم rigths = سزامندی(ها)
حقوق به چم salary = ماهانه، مزد،...

(من در حالتی که دستهاو رو به شکل ضربدری برای محافظت جلوی عضو فاخرم گرفتم)
من از این جستار رفتم و هر گونه حضوری...

چون یک پِـی‌یاخته ز دیگر پی‌یاختگان بیاگاهد و خود دگر پی‌یاختگان بیاگاهاند و از پیِ این آگاهش‌ها خویش...

خوب پیش از اینکه دوباره بروم این جُستار را هم بیاغازم, که انگار دوری از رایانه و آغوشِ گرمِ دلداده مایـه‌یِ...

بَـیـوسـیدن = Bayusidan
ڃشمـداشـتن





بَیوسیدن = To expect
بَیوس = expect, expectation
بَیوسِش = expectation

لهجه= گویش - سرزبان
بعضی= برخی - پاره‌ای - گروهی
صحبت= سخن - گفتگو - گفتمان - گلا
دلیل= انگیزه - آوند - چرایی -...

شوربختانه لینک این واژه‌نامه را برای فروبار ندارم ؛ برای فروبار کردن ،
دوستان واژه‌نامه‌های خوبی را در...

سُتوده‌ی گرامی ؛ با بهره‌مندی از فرهنگ پهلوی واژه‌ی شایمند و فراخور "ظریف" به
چم "delicate" ؛ تکواژ «تَنُک» tanok یا...

والا اگه نگر مرا بخواهید که بسیار دانا و باهوش هستم!:e414:

ظرافت میشود همان "نازک نارنجی بودن"
برای نمونه میگیم:...

درودی دوباره ! :)

«حساسیت» همان «حساس» است ؛ تنها یک نشانه‌ی "مصدرساز" عربی به
آن چسبیده شده و بنواژنام (اسم...

درود دوست گرامی ! :)

نفس کشیدن = دمیدن
دمیدن | لغت نامه دهخدا

ظریف = (در چم نازک) باریک
باریک | لغت نامه دهخدا
...

ای بابا، آخر get چه پیوندی به -اودن دارد؟ کارواژه‌های انگلیسی هیچ پیوندی به پارسیک ندارند!

درباره روالمندی هم...

نون زمان و انگیزه شد میخوانم، ولی در فرنودسار (logic) که نیازی به بُن‌مایه و بازبُرد (reference) نیست!
فرنودِ...

کسیکه نام پرونده‌اش را میگذارد: تجزیه و تحلیل واج¬شناختی افعال بی¬قاعدة زبان فارسی


تجزیه و تحلیل -> واکاوی!...

با همه اینها «کاشتن» هم کم کاربرد نیست، یک کارواژه دیگر خواستنی‌تره، کاریدن به دل من نمینشیند.

من ایران...

راستی بجای "بسندیدن" همان "بسیدن" را میشود به کار برد، که بسنده مانند "راندن —> ران، راننده"‌ی آن میشود.

کاریدن پیشتر گرفته شده: کاشتن —> کار.

یک کارواژه برای to work می‌نیازیم (:

باریکبینی (=دقت) نداری دیگر، برایت...

ای بابا این هم داستانی شد ها، ستوده جان من و تو باید روی انگلیسی انگار بسخنیم :21:

نوشته مرا بخوان!



...

یک نویسه مانند ž ≠ نویسه یکسان ž

باریک‌بینی نداری ها ستوده جان (:

خب آری ستوده جان من هم میدانم در گویش امروزین «پسوند دارنگی» گاه e بکار میرود گاه a، ولی تا آنجاییکه باز میدانم ...

نه آلیس جان، برای کارواژه‌ها در پارسیک ما همکرد یا یارکارواژه (auxiliary verb) داریم که بیشتر زمانها افزوده هستند،...

اینکه ولی نادرسته ستوده جان، گفتِمان نمیشود "او ما را گفت"، در آن ریخت باید نوشت "گفت امان"

گفتن


گفتم اَم /...

کشیدگی واژگان

feel vs. fill
«شیر خوراکی» در برابر «شیر فرآورده‌ای»

شوربختانه روی رایانه کشیدگی واژگان به بهای...

چه لغزش‌هایی ستوده جان؟ بگو.

دبیره UniPers از جای ویژه‌ای نیامده، چندتا واکه افزوده مانند š دارد که در بیشتر...

آندد جان توان پردازشی مغز بسیار بالاتر از اینهاست، نکته در اینه که مردم دریابند برای درست سخن گفتن و "دانشیک"...

نمیدانم مغز شما چجوری کار میکند امیر جان، ولی داشتن یک بنواژه و بُردن آن در کالبُد‌های استاندارد برای من بس...

سخن دوستمان آن اندازه هم بیراه نیست، بگوییم برای نمونه، آیا شما بیبک جان در زندگی خواستید کاری بکنید، از هر...

آری، اگر و تنها اگر واژه را گرفته باشیم، نه ساختار.

ولی برای نمونه در پارسیک ما چه می‌نیازیم واژه "سلام" را از...