گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Robert
مثلا من به نظر و برداشت خودم اکثر مردم ایران به دنبال آزادی و سکولاریسم نیستند و همین قوانین شریعت را ترجیح میدهند.
به عقیده من بینش بسیار خوبی از اوضاع و احوال جامعه امروز ایران بدست اوردید. چیزی که مردم میخوان امنیت و ثبات و امکان پیشرفته. براشون نوع حکومت فرقی نداره, هر حکومتی که بتونه اینها رُ تامین کنه رُ میپسندن.
اینکه نوع حکومت چی باشه معمولاً دغدغه منتسبین به روشنفکریه و این به اصطلاح روشنفکران بودن که ما رُ در هچل انقلاب انداختند.
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Robert
آیا فعالیت من در جهت تحمیل خواست خودم مثلا از روش ادامهی تحریم و یا تشدید آن درست و اخلاقی هست؟
باید دید در میان مدت و بلند مدت چه کسانی چه هزینههایی خواهند داد تا به عملی بودن این شیوه پی ببریم. و از اونچه که در حال حاضر مشاهده میشه به خاطر هزینه
انقلاب مجددی که مردم حاضر به پرداختش نیستن, نتیجه ادامه تحریمها نیست و نابود شدن طبقه متوسطه.
دولت ایران دستگاه عریض و طویلیه و فکر میکنم بزرگترین کارفرما در جهان باشه. آسیب دیدن دولت ربط مستقیم پیدا میکنه از بین رفتن طبقه متوسط. دولت متولی خرید محصولات کشاورزی شده, طرح های حمایتی ارائه میده, در صورت کاهش توان دولت, این قشر از جامعه هم به شدت آسیب میبینه و موارد دیگه.
در مقابل کسانی مثل نهادهای نظامی-اقتصادی که در غیاب رقیب خارجی همه کاره بازار شده, مناقصه ها رُ برنده میشه, بنگاههای اقتصادی رُ از آن خود میکنه, واردات رُ در اختیار میگیره و سودهای کلان از این وضعیت میبره.
قشر مستضعف هم که آه نداره با ناله سودا کنه در همه حال متوسل به بقاء متبرکه میشه و درآمد سرشاری به جیب متولیان میریزه. مثالهاش هم زیاده, از باسازی ضریحها گرفته تا طرح خرید یک خشت برای ساخت صحن فاطمه زهرا در حرم امام علی.
اوضاع طوری نیست که یک رضا خان یا یک قدرت خارجی بتونه سر و سامونش بده. تحول جامعه ایران زمان زیادی میبره چون تحول باید در اشخاص اتفاق بیوفته.