نوشته اصلی از سوی russell
در مورد دوم که گفتی سخنت را تا حدود زیادی قبول دارم شاید نکتهای که من متوجه نمیشوم و جا ماند توان ذخیره این احساسات و تجمعشان باشد.در لحظه شاید هم سرخوردگی و هم خشم بتوانند بشکل خشونت بروز پیدا کنند ولی سخن من درباره این دیدگاه (شاید بتوان نامش را فرویدی گذاشت) که این احساسات کم کم جمع میشوند و یکباره بیان میشوند و برای جلوگیری از آن هم مثلا میشود سوپاپ گذاشت که هر از چندی فشار را بیاورد پایین یا مثلا این انباشت خشونت را دولت کنترل کند.عادت و چگونگی برخورد با خشم یا بیان خشونت را قطعا میشود کنترل اجتماعی کرد ولی انباشت خود خشم را من شک دارم.
مثلا در همین ایران خودمان میبینیم که تا مکانیزم درست تحریک نشود (مثل آزادی خواهی و چشیدن آزادی) میشود تا مدت زیادی مردم را سرخورده کرد ولی طغیان و خشونت هم در رفتار آنها مشاهده نکرد.