اصطلاحات رایج در بین ایرانیان

همون طور که میدونید در یک سری اصطلاحاتی هست که مردم برای تشبیه موضوعات مختلف استفاده میکنند و خیلی ها با خیلی از این واژه ها آشنایی ندارند - گفتم شاید بد نباشه این کلمات و جملات که فقط و فقط در فرهنگ ایرانی معنی میده رو جمع کنیم و معنیش رو هم بگیم .

برای شروع من این واژه رو معرفی میکنم :

چُس خور :

معمولن به کسی گفته میشود که فرق بین صرفه جویی و خساست رو درک نمیکنه و حاضره به خودش آسیب برسونه ولی پولی جمع کنه و یا در خرج کردنش صرفه جویی کنه .

در فرهنگ لغت دهخدا این کلمه این طوری معنی شده :

گفت‌آورد:

---

چس خور. [ چ ُ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) آدم خیلی بخیل . (فرهنگ نظام ). کنایه از شخص ممسک و بخیل . لئیم . سخت ممسک .خسیس . آنکس که نه خود از آنچه دارد بهره برگیرد و نه دیگران را بهره مند سازد. کسی که با داشتن ثروت در امر معیشت امساک و بخیلی کند. رجوع به چس خوری شود.

---

http://www.loghatnameh.com/dehkhodaw...7e2522-fa.html

بی‌بخار: کسی که در او ویژگی‌های بایا برای انجام دادن کار و یا بپایان رساندن کاری دیده نمی‌شود.

این مقاله درباره زبان فارسی هست و فکر کردم به این بحث مربوط میشه.

http://www.slate.com/id/2220307/

گفت‌آورد:

---

—noted that the English word airplane was creeping into the Iranian language. The academy's linguists successfully replaced it with the Persian word havapeyma. They have had less luck with helicopter and cabin, which are still used regularly instead of their Persian substitutes, charkh-baal and kabin. In 2006, the academy drew much ridicule when it tried to reterm pizza as, literally, "elastic loaves." Borrowing occurs in the other direction, too. The words azure, chess, cummerbund, jasmine, pagoda, pajamas, and salamander all come from Persian.

---

آسمان‌جل: کسی که پوشش او از آسمان است. کنایه به آدمی که ندار و بی‌خانمان است.