انواع اسم
اتباع
اتباع، واژهای بیمعنی یا بدون معنای مشخص است که به دنبال اسم یا صفت میآید و برای تأکید و گسترش معنی آن اسم یا صفت یا بیان نوعی مفهوم به کار میرود. همانند «خرده مرده»، «کتاب متاب»، «اخم و تخم» گاهی هم واژه ثانویه بی معنی نیست، مثل: «حشر و نشر» و «شایسته و بایسته» و نظایر آن.
اسم آلت
اسمی که به وسایل و لوازم کار اشاره میکند، برخلاف زبان عربی بعضی اوقات که اسم آلت وزن خاصی دارد، در زبان فارسی اسم آلت معمولاً جامد است.
اسم صوت
اسم صوت، اسمی مرکب است که غالباً از طبیعت گرفته میشود و نشانگر اصوات مختلف است، مانند «قاه قاه»، «چلپ و چلوپ»
اسم مصغر
اسمی که خردی و کوچکی را در مقابل نوع برزگتر نشان دهد، اسم مصغر نامیده میشود. مانند «باغچه» به معنای باغ کوچک. اسمهای مصغر معمولاً پسوند «چه» یا «َک» دارند و برای بعضی از اسمهای مصغر نیز پسوند «و»استفاده میشود، مانند «یارو». در لهجههای مختلف نیز برای تصغیر و یا تعریف از «ِه» استفاده میشود، مانند «پسره»
مصدر
اسمی است که معنای فعل را میرساند و از بن ماضی + َن تشکیل شدهاست.
اسم مصدر
اسمی که علاوه بر مصدر میتواند معنی مصدر را برساند: آموزش: آموختن
انواع اسم مصدر: بن مضارع +ش مانند:نگار+ش=نگارش بن مضارع+شت مانند: خور+شت=خورشت
:e40c: :e40c:
تلاش برای برگرداندن از چرت و پرت به پارسی... امیدوارم دوستان پیشنهادهای بهتری بدهند
گونه های نام
وابسته بیچم
وابسته بیچم, واژه ای بی چم یا بی چم ویژه است که به دنبال نام یا زاب میآید و برای پافشاری و گسترش چم آن نام یا زاب یا بیان گونه ای پنداشت به کار میرود. همانند «خرده مرده»، «کتاب متاب»، «اخم و تخم» گاهی هم واژه دومی بی چم نیست، مانند: «حشر و نشر» و «شایسته و بایسته» و مانند آن.
نام افزار
نامی که به افزار کار اشاره میکند، وارانه زبان تازیک گاهی که نام افزار وزن یا فرم ویژه ای دارد، در زبان پارسی انام افزار پرگاه بی فرم است.
نام سدا
نام سدا ، نام چندگانه است که پرگاه از سرشت(طبیعت؟) و چیزها در پیرامون ما گرفته میشود و نشانگر سداهای گوناگون است، مانند «قاه قاه»، «چلپ و چلوپ»
''بیب بیب'' ماشین!
پسوند کوچک کننده
نامی که خردی و کوچکی را در برابر گونه برزگتر نشان دهد، پسوند کوچک کننده نامیده میشود. مانند «باغچه» به چم باغ کوچک. پسوندهای کوچک کنده پرگاه پسوند «چه» یا «َک» دارند و برای برخی از این پسوندها نیز پسوند «و»استفاده میشود، مانند «یارو». در گویش های گوناگون نیز برای نشان دادن شناس بودن یا ریشخند از «ِه» کارگرفته میشود، مانند «پسره»
مصدر ( چون این بخش نادرست یا برای من کژ است برنمیگردانم) مصدر نمیدانم چیست
اسمی است که معنای فعل را میرساند و از بن ماضی + َن تشکیل شدهاست.
اسم مصدر
اسمی که علاوه بر مصدر میتواند معنی مصدر را برساند: آموزش: آموختن
انواع اسم مصدر: بن مضارع +ش مانند:نگار+ش=نگارش بن مضارع
پارسیگر