:e402:
من دیگه تصمیم گرفتم همجنسگرا شوم:e409:
از اینها خوشم نمیاید... اَه..اَه...
امیر دوهزار و پونصد و نود و یک من تو را انتخاب میکنم:e106::4:
تو چی؟ سیبیلهایم را میپسندی؟
نمایش نسخه قابل چاپ
:e402:
من دیگه تصمیم گرفتم همجنسگرا شوم:e409:
از اینها خوشم نمیاید... اَه..اَه...
امیر دوهزار و پونصد و نود و یک من تو را انتخاب میکنم:e106::4:
تو چی؟ سیبیلهایم را میپسندی؟
صورت ِ 7 و کس ِ 9، زحمت منتاژ با دوستان :e11b:
مساله رمانتیک نیست ! حتا زمانی که شما برای خرید سکس در مقابل پول اقدام میکنید ! به آلت طرف نگاه نمیکنید !!! بروید در هر جایی که خدمات اینچنینی ارایه میدهند و به خانم بگی بذار سوراختو ببینم اگر پسندیدم بعد ! طرف میذاره میره !
به طور کلی من اینطوری نمیپسندم که انگار دارم گوسفند میخرم ! برای اون طرف هم اگر ارزشی قایل نباشم برای خودم که هستم !
خب گویا اینجا قدری سوءتفاهم پیش آمده است.فرص کنید شما همهی معیارها و اولویتهای قبلی برای انتخابِ پارتنرِ خود را بررسی کردهاید و در همهی آنها قبول شد.حال اگر مهبلِ او را ببینید ممکن است خوشتان بیاید و ممکن است خوشتان نیاید ولی به این خاطر قید بودن با او را نمیزنید.کلا یک چیز جانبی است دیگر اینقدر داستان ندارد که!:e417: من خودم برای جذابیتهای جنسی ارزش چندانی قائل نیستم اما اگر صرفا پای فانتزیها در میان باشد و همینطور بخواهیم اینجا قدری سلایقِ یکدیرگر را بسنجیم، چیز جالبیست.
ولی چرا باید از نمایش وسخن دربارهیِ "شرمگاه" شرم داشت؟
من هیچ چیز شرمآوری نمیبینم, تنها خوگیری[1] است. همانجور که کسی از دیدن سینهیِ مردان دچار حس شرم نمیشود ولی با دیدن پستان میشود (فرآوردهیِ[2] فرهنگ {آفریقا}).
----
1. ^ Xugiri || خوگیری: عادت کردن Dehxodâ, Ϣiki-Pâ getting used to; accustoming
2. ^ far+âvardan::Farâvardan || فراوردن: حاصل کردن Ϣiki-En to produce