گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Russell
همینطور من شدیدا کنجکاوم نظرت کنونیات را دربارهیِ ساخت هویت ملی ایرانی بدانم. آیا آنرا کاملن اشتباه و غیرارگانیک میدانی؟
بله. شما بجز این نظر دارید؟
به نظر من ابر-هویت اسلام بسیار قدرتمندتر از خرده-هویت ایرانیست و تنها به مدد زوال اسلام از طریق مدرنیته بود که «ایرانیت» نیز چند صباحی برای عرض اندام فرصت یافت. وانگهی مدرنیته شریک بیرحمیست و خیلی زود خردههویتهای قومیتی و طبقاتی و جنسیتی و ... از راه رسیدند! شما باید بزرگترین ابر-هویت با عمیقترین روابط درونگروهی را پیدا بکنید و به آن چنگ بزنید تا متفرق نشوید، ایرانیبازی در یک دورهای در نقش بزرگترین آلترناتیو ممکن برای اسلامگرایی ظاهر شد اما خیلی زود از مُد افتاد و اتهام «فاشیسم ایرانی» و «بورژوایی ملی» و ... با آن همان کاری را کرد که خودش پیشتر با اسلام کرده بود. :e108:
گفتگوهایی پیرامون فرهنگ، دین، جامعه و مدرنیته
من اگرچه نمیدانم منظور امیر از «آنطرف» دقیقا چیست، اما این جستار را می گشایم چون گشایش آن اجتناب ناپذیر
است. با اینکه دغدغه ما کمابیش شبیه هم است (جهان را هرچه بشتر انسانی خواستن) اما نگاه مان به مساله به همان
اندازه متفاوت است. من به نگاهی تاریخی تر و تحلیلی تر از آنچه امیر میکند معتقدم و باور دارم که شناخت پدیده هایی چون
مدرنیته و سنت در ذات خویش ممکن نبوده، راه به جایی نمیبرد و به بن بست خواهد رسید. بنابراین اینکه چه چیزی جزئی از
ذات مدرنیته یا سنت است/نیست، از نظر من خارج از موضوعیت است.
تا آنجا که من از نوشته های شما فهمیده ام، معنابخشی به زندگی و حیات اجتماعی نوع بشر و رستگاری در این راه
هتا به قیمت مرگ فردیت، جزو محورهای اساسی گفتمان تان است؛ مدرنیته را قابل اجتناب میدانید با ارگان های اجتماعی
چون دین، وطن، نژاد و ... و علاوه بر این آنها را کاملا مفید هم میشناسید.
من اینها را از جنس نوع خوشبینی شناخته شده میشناسم، اما برای شروع از شما میخواهم از نقد مدرنیته بیاغازید،
اگر آن را قبلا جایی نگاشته اید و همان را کافی میدانید، آن را نقل بکنید و گرنه چکیده ای از ایده های خودتان را نقل
بکنید کفایت میکند.