بخاطر آنکه نفرت از دیگران بخاطر ویژگیهای انتزاعی همچون گرایش جنسی یا نژاد اخلاقاً مذموم و شنیع است؟!
نمایش نسخه قابل چاپ
نه گرایش جنسی انتزاعی است نه نژاد!
بیزاری از یک نژاد هم تا زمانیکه مایهی سرکوب نباشد، چرا اخلاقی نیست؟ مگر ما پلیس اندیشه هستیم که برای دیگران مرزهای اخلاقی اندیشیدن و پسندیدن تعریف کنیم؟
کار تنها جایی نااخلاقی میشود که کس بخواهد با نژادپرستی خود حقوق دیگران را زیر پا ببرد، برای نمونه با تبلیغ نژادپرستی بگوییم سیاهها را برده کند یا آنها را در همبود بدنامیده
و از امکانات همبودین بیبهره سازد.
اگرنه بگوییم خود من برای نمونه دخترهای سیاهپوست را برای سکس نپسندیدم، آیا نژادپرست میشوم!؟
همین بیزاری سرانجام به سرکوب میرسد ، همیشه همین طور بوده . کما اینکه بیزاری نازی ها از یهودیان و کمونیستها به هلوکاست کشیده شد و بیزاری اسلامیستها از غیر مسلمان به حملات تروریستی و بیزاری سفید از سیاه به برده داری و بیزاری کله زرد از کله سیاه به نژادپرستی های افراطی و کشتار و ...
نمیپسندم با متنفرم فرق دارد !
به این دو جمله توجه کنید :
من دخترهای سیاهپوست را برای سکس نپسندیدم (نمیپسندم) .
من از دختران سیاهپوست (سیاهپوستان) متنفرم !
دومی به طور روشن نژادپرستی و نکوهیده است . و اگر در جامعه ای همه گیر شود کار به همان برده داری و کشتار و سرکوب و ... میکشد .
البته نپسندیدن یک چیز است نفرت چیز دیگری.
آنچه در کیستی شما تاثیر مستقیم ندارد انتزاعیست. سفیدپوست بودن یا دگرجنسگرا بودن شما را تعریف میکنند؟
کسی خواستار غیرقانونی کردن نفرت نشده که شما صحبت از «پلیس» میکنید، بحث اخلاقیات است، و بدیهیست که اخلاقیات و میزان پایبندی به آن پیش شما و خودتان است.
درخت سیب اگر میوه ندهد دیگر درخت سیب نیست، نفرت هم اگر به خشونت منتج نشود، یا دستکم خشونتی را که(در این مورد)همجنسگرایان هر روز با آن درحال برخورد هستند را توجیه نکند دیگر نفرت نیست.