در این جستار به پرسشهایی از این قبیل می پردازیم:
کم درد ترین روشهای مرگ کدامند؟
چگونه می توان از میزان درد یک مرگ آگاه شد، زمانی که شخص مرده دیگر نیست که دردش را توصیف کند؟
اصلا مغز چه میزان برای درد کشیدن پتانسیل دارد؟
نمایش نسخه قابل چاپ
در این جستار به پرسشهایی از این قبیل می پردازیم:
کم درد ترین روشهای مرگ کدامند؟
چگونه می توان از میزان درد یک مرگ آگاه شد، زمانی که شخص مرده دیگر نیست که دردش را توصیف کند؟
اصلا مغز چه میزان برای درد کشیدن پتانسیل دارد؟
به نظر من مطمئن ترین روش آنست که قبل از اینکه سیگنالی در مغز (درد) بخواهد پردازش شود، مغز به کل نابود شود. برای نمونه اگر در یک انفجار مغز به طور آنی پودر شود، قبل از اینکه بخواهد دردی در مغز حس شود، دیگری مغزی نیست!
براه داروهای بیهوشی و .. هم مرگ نه تنها بی درد که خوشیآور خواهد بود!
این را میتوانیم هومَرگش یا Euthanasia بنامیم.
اگر از فرهشت جُستار بیرون نرود، از دید اخلاقیات هم پرسش بجایی است که اگر کسی برای نمونه
هنگام رویارویی با بیماری درمانناپذیر یا پیری پروانه (اجازه) خودکشی داشته باشد یا نه نیز بد نیست.
من روی هم رفته دوست ندارم بمیرم، ولی اگر مردنم بایسته بود برگزینش (ترجیح) من یک مرگ بسیار بسیار دردآور و دراز است.
بدید من آن درد پایانی مایه این میشود که بتوانم زندگی را با همه خوشیهایش کنار گذاشته و مرگ را بپذیرم.
بنظر من استفاده از Shotgun یا چیزی شبیه به آن و شلیک آن در دهان مطمئنترین و بهترین راه است،همانکاری که مرحوم مغفور ارنست همینگوی انجام داد :e107: :e207: :e032:
من شنیدم
مرگ در اثر سقوط هواپیما(البته اگر منفجر بشه) درد نداره
کلا مرگ های سریع خوب هستن
گلوله توی مغز
انفجار
و سم
خود من بیشتر از هر چیزی از غرق شدن و اتش سوزی میترسم
از غرق شدن بیشتر
چون تجربشو دارم
دوستان تهیه شات گان یک مقداری سخت هست:e415::e415:
دقیقا بدترین نوع مرگ برای من هم اینه که غرق بشم و خیلی ازاین موضوع می ترسم و البته یه نوع ترس از تصادف هم در وجودمه که نمی دونم شاید توی ضمیر نا خود آگاهم باشه ..
مرگ راه های زیادی داره.ولی فکر کنم اشاره شما به خودکشی کردن باشه،درسته؟از این لحاظ که شما میخواید داروهای تضعیف کننده مغز با دوز بالا راحت ترین حالت برای مردن هست.
مساله اینه که راه های زیادی برای انجام ناموفق یا بد بطوری که بزنیم خودمان را معلول یا فلج کنیم یا با یکی از دردناکترین شیوه های ممکن خودمان را بکشیم وجود دارد.
استشاق گازهایی مثل مونوکسید کربن یا روش موثر و دم دستر آن H2s هم خوبند :e207:
مهربد چرا همچین انتخابی میکنی؟اگر قرار باشه بمیری باید هر چه سریع تر این اتفاق بیوفته... چرا که تا زمانی که زنده ای، حتی اگر زجر هم بکشی باز هم حس زندگی در وجودت هست و دوست نداری از این زندگی دست بکشی و به دنبال روزنه ای برای بازگشت دوباره به زندگی هستی...
اما اگر در کوتاه زمانی بمیری دیگه نه فرصت توان یافتن برای پذیرش مرگ مهم است نه تو چیزی حس کردی که بخواهی آمادگی پیدا کنی!!!
بنده هم اصلا خیال مردن ندارم و برای خودم برنامه ها و آرزوها دارم. ولی فکر میکنم مرگ با داروهای بیهوشی همانند پیر سفر کرده مایکل جکسون:e306: "رحمت الاسپاگتی علیه" بیدرد ترین مرگ ها باشه و بیشتر حس خواب عمیق رو به انسان بده.
در مرگ کوتاه که فرایند گزینش چندانی نیست، رخ میدهد و پایان میابد آنارشی جان.
ولی مرگ زجرآور و بلند را نمیدانم. گمان میکنم درد از یک اندازهای که بیشتر شد سرانجام مرگ خواستنی شده و میتوان آن را آگاهانه پذیرفت.
هر کس به هر روی یک شیوهای دوست دارد، من هم دوست دارم با آگاهی هر چه بیشتر مرگ را بگزینم. اینکه در آن دمهای پایانی
بتوانم از همه خوشیها و از همه چیزهایی که در زنده بودن هست دست بکشم و سرانجام به نابودی هستیام خوشنودی بدهم.
روی هم رفته هر کس که عاشق شده باشد میداند که در همان عشق و دوری و دعوا هم گاه زمانهایی پیش میاید که مرگ براستی «خواستنی»
میشود، چرا که درد از آستانه برتابش (تحمل) آدمی بالاتر رفته و مغز تنها راه فرار را مرگ میبیند. بهمین ریخت آن دم پایانی هم درد زیاد خوب است.
این همه قر و فر نداره که ! یه اسلحه بذارید روی شقیقه و بنگ ! هیچی هم نمیفهمید :e420:
پتانسیل خیلی بالایی دارد، بدترین دردی که انسان بطور طبیعی تجربه میکند سردردهای خوشهای هستند، زنانی که هم زاییدهاند و هم به این سردردها مبتلا شدهاند دومی را به مراتب بدتر از اولی توصیف میکنند. وانگهی درد مصنوعی، یا شکنجه، بدلیل تداوم و طولانی بودن زیاد، تا مرز جنون کامل شخص هم میتواند ادامه پیدا بکند(مواردی در تاریخ بوده). شاید در آیندهی نزدیک روشهایی هم بوجود بیایند که با آنها بتوان دردی بیاندازه زیاد را، برای مدتی بسیار طولانی به انسان وارد کرد. قربانی ایدهآل ساد: که هرچه او را شکنجه بکنید، نمیمیرد، و عذاب او را هرگز پایانی نیست.
من از این تاپیک خوشم نمیآید ، موضوع باز کردید برای راههای خود کشی!:e421:
خود کشی هم مثل سقط جنین یک تصمیم شخصی است ، ولی تشویق به خود کشی یا سقط جنین کار درستی نیست ، این تاپیک تشویق به خود کشی میکند و من مخالف ادامه آن هستم ، البته من در این تالار قدرت اجرایی ندارم و جناب آنارشی تصمیم گیرنده هستند ، ولی اگر در تالار من بود از آن جلوگیری میکردم!:e059:
کسرا جان روحیه دیکتاتوری داریا :e402:
تشویق به خودکشی یا سقط جنین هم بسته به جایگاه میتواند خوب یا بد باشد. سقط جنین که بیشتر
زمانها میتواند خوب باشد. برای نمونه مادری که 3 تا بچه دارد، بیگمان اندیشه خوبی است که بچه چهارم را سقط کند.
روی هم رفته بدید من هر کس باید یک قرص یا ابزار برای مرگ بیدرد داشته باشد که اگر خواست خودش را بکشد.
پیشتر هم گفته بودم، یکی از چیزهای خندهداری که داریم این است که «خودکشی» در قانون بیشتر کشورها
ناقانونی به شمار میرود، گویی که تن شما از آن دولت است و نمیتواند بی پروانه (اجازه) دولت خودکشی کنید!
کسری جان شما صاحب اختیارید...البته اینجا کسی تصمیمی برای خودکشی نداره که تشویقی هم وجود داشته باشه!! حداقل برداشت من این بوده تا به حال...البته استارتر تاپیک سوال اصلیش این بود:
شاید حق با شما باشه و کمی هم به بیراهه رفتیم در این میان...
دوستان عزیز اگر به همین سوال پاسخ بدن فکر میکنن تاپیک سر و شکل بهتری بگیره...
خوب بهترین راهکار عملی چیه بالاخره؟
برای خودکشی؟ یا مرگ آرام؟
بیشتر این راههایی که برای خودکشی استفاده میشوند اشتباه هستند، و در اغلب موارد به ناقص شدن شدید شخص میانجامند. خوردن مواد شوینده که راه مورد پسند زنان جوان است ۹۰٪ مواقع کار نمیکند، و فقط باعث سوختگی بسیار شدید در ارگانهای داخلی و دستگاه گوارش میشود، به نحوی که طرف روزی هزار بار آرزوی مرگ میکند. هیچ دزی از داروهایی که همینطور بینسخه از داروخانه قابل تهیه است شما را نخواهد کشت، فقط باعث مصمویت شدید و بعد پروسه دردآور شستشو خواهد شد. سلاحهای گرم هم خیلی کمتر از آنچه مردم تصور میکنند جواب میدهند(کمی بیشتر از ۵۰٪)، خیلیها در لحظات آخر دستشان میلرزد و بجای مغز، مثلا به گردن خودشان شلیک میکنند، یا نیمی از صورتشان را متلاشی میکنند... پریدن از بلندی هم خیلی وقتها جواب نمیدهد، مواردی بوده که شخص از طبقهی یازدهم پریده و زنده مانده، بخصوص اگر در کشورهای پیشرفته زندگی میکنید و آمبولانسها در کمتر از پنج دقیقه به صحنه میرسند. روشن کردن ماشین در فضای بسته گویا مطمئنترین و کمدردترین راه برای خودکشیست. خلاصه انسان خیلی سگجانتر از آنست که با چنین کارهایی بمیرد، و بهتر است خودکشی نکنید، به قولی تنها چیزی که بدتر از زندگی در فلاکت است، مردن در آنست.
در مورد مرگ آرام، به گمانم روشی که در ایالات متحده آمریکا برای اعدام مورد استفاده است بهترین راه باشد.
درسته که شخصی که خودکشی کرده نیست که توصیف کنه میزاد دردشو ولی خیلیا هم هستن که خودکشی ناموفق داشتن و میتونن توصیف کنن اون روش چقدر درد داشته. مثلا خودکشی با استامینوفن من شنیدم خیلی درد داره و همچنین رگ زدن. خودکشی با اسلحه هم تسلط خیلی زیاد و اعصاب قوی میخواد. یه روش بدون درد خودکشی با گاز هست ولی باید خطر انفجار وجود نداشته باشه. خودکشی با داروهای خواب آور هم فکر میکنم بدون درد باشه. با قرص برنج و سم آرسنیک هم من شنیدم خودکشی خیلی دردناک هست.
حالا مقدارش رو نمیگم که بدآموزی داره اما اگر به میزان کافی استفاده بشه باعث hepatic encephalopathy و بعد کما و بعد هم مرگ میشه...پس دردی نداره!!! مگر اینکه طرف کمتر از مقدار لازم بخوره و بعد کارش به بیمارستان و NG washing و Charcol و تزریق N-acteyl cysteine و بعد هم عوارض کبدی بعدش بکشه....
سپاس از پاسخ دوستان. این پرسش هنوز برای من باقیست که چگونه می توان از بیدرد بودن یک مرگ مطمئن شد؟ شیرین گرامی به تجربه افرادی که خودکشی ناموفق داشته اند اشاره کردند. به نظر من این تجربه ها خیلی می تواند مفید باشد، اما بهرحال این افراد مراحل پایانی مرگ را نگذرانده اند.
البته این بیشتر جنبه شوخی دارد، اما به این فکر می کردم که از دید فرگشتی، آنهایی که در آخرین لحظات مرگ فوق العاده درد بکشند، شانس بقای کمتری در مقایسه با سایرین ندازند. پس تضمینی ندارد که آخرین لحظات مرگ بسیار دردناک نباشد!
جریان رویاهایی که در NDE گزارش می شود چیست؟ ممکن است این رویاها دردناک باشند؟
پ.ن. شاید دوستان تا الان خودشان متوجه شده باشد، من از آن آدمهایی هستم که از کودکی از سوزن آمپول بسیار می ترسیدم!
تا جایی که خاطرم هست، در سریال «فرار از زندان» شخصی که می خواست یک نفر را شکنجه کند، سوزنی را در انگشت او فرو کرد (به طور طولی و در موازات انگشت). می گفت این قسمت از بدن از نظر درد خیلی حساس است، اما اگر شدت درد از حدی بالاتر رود، مغز اتوماتیک خود را خاموش می کند. به همین خاطر، از نوعی شوک برای بیدار نگه داشتن او استفاده می کرد. این مسئله خاموش شدن مغز درست است؟
1. اطمینان قطعی نمیتوان کسب کرد، زیرا تمام روشهای محاسبهی درد به شدت و از بنیاد مبتنی بر گمانهزنی یا قیاسی هستند(مثلا «درد خود را از یک تا ده طبقهبندی کن» یا «در قیاس با فلان درد، این درد چقدر بد است» و..). اما تقریبا بیهیچ تردیدی میدانیم که قطع ارتباط میان بخشهای گوناگون سیستم عصبی با مغز باعث پایان یافتن درد میشود.
2. بر همین مبنی میتوان گفت روشهایی که در آنها تحریک سیستم عصبی کم یا ناموجود است، یا به سرعت باعث از میان رفتن هوشیاری میشوند، یا به نحوی ارتباط بدن و مغز را قطع میکنند، طبیعتا فاقد درد خواهند بود.
3. خاموش شدن مغز که نمیدانم اما اگر درد از اندازهای خارج بشود بدن وارد شوک میشود و شخص میمیرد.
من جایی خوانده بودم که مغز پیش از مرگ هیچ دردی حس نمیکند، گویا میفهمد که به پایان خود رسیده.
از دید فرگشتیک که هیچ همبستگیای نیست، ولی از دید پیدانش (neuroscience) شاید چیزی باشد!
Instinct to Die | Serendip Studio
I found an interesting fact, which had been broadcasted by BBC. They say at the moment of dying, we feel good. When humans die, the beating of the heart stops which eventually ceases the blood flow into the brain. Then the brain perceives it as a sign of death. In response, the brain releases endorphins at maximum levels throughout the body. (4)
4. Percy203. “The Day I Died.” 21 June 2008. Youtube. 20 Feb. 2009. http://www.youtube.com/watch?v=j-sk2...eature=related.
endorphins دردکُشهای طبیعی هستند که هنگام زخمی شدن یا گریستن و .. در مغز آزاد میشوند.
آیا مرگ با گازهای بی اثر (هلیوم، نیتروژن،...) کاملا بی درد است؟ کسی از دوستان درمورد رفلکسها یا ناراحتی های احتمالی آگاهی دارد؟ چقدر میتوان مطمئن بود؟
در نگاه کلان، نبود اکسیژن به خواب و سستی و سپس مرگ میانجامد و درد هم ندارد.
برای نمونه کسانی که از گاز منو اکسید کربن (منقل زیر کرسی و ..) میمیرند، آسوده
و بیدرد نخست سست و خواب آلود شده و سپس جان میسپارند چون منو اکسید زودتر
از اکسیژن با گلوبولهای سرخ خون در نایژه های شش ها، آموده (ترکیب) میشود و
اینگونه، سوخت یاخته ای در مغز ( و ماهیچه های دیگری که نیاز همیشگی به سوخت
دارند، مانند دل) باز می ایستد و ٢۰ باریکه (دقیقه) پس از اینکه اکسیژن به مغز نرسد
یاخته های نورونی مغز میمیرند و و چون این یاخته ها هستند که درد را میسهند(حس
میکنند)، هیچ دردی در اینگونه مرگ خفه کننده، سهیده نخواهد شد.
•
پارسیگر