دوستان خاطرات روحانی خود را از ماه میهمانی خدا بنویسید.
من خودم مهمترین خاطراتم احساسات روحانی گشنگی و تشنگی بوده !!
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان خاطرات روحانی خود را از ماه میهمانی خدا بنویسید.
من خودم مهمترین خاطراتم احساسات روحانی گشنگی و تشنگی بوده !!
آنارشی جان یک خرده درباره زیانهای ماه رمضان بمهر بنویس.
این مسلمانها باز آغازیدهاند به دروغفرافکنی که نمیدانم روزه بهمان میکند سرطان را ناکار میکند و ...
بابا آدم میمیره این همه ساعت آب نخوره تو این گرما :44:
میگم داستان این ماه چی بوده؟ من دقیقا نمیدونم از نظر تاریخی از کی شروع شده...سر همون جریان شعب ابی طالب بوده که گرسنگی میکشیدن؟ بعد یعنی واقعا اون زمانم اگه کسی روزه خواری میکرده بهش گیر میدادن:4:؟ من که بعید میدونم به عرب شمشیر به دست اون زمان کسی جرات گیر دادن داشته...
من درست یادم نیست،ولی یادمه یکبار مشیری از طبری اگر اشتباه نکنم میخوند که محمد داشته از پیش یهودی ها رد میشده،بعد میفهمه اینا روزه دارند،خوشش میاد میزنه تنگ اسلام :4:
اما از دید فرشگتی (فرگشتی :21: ) هم بهش نگاه کنی بدرد نمیخوره،کلن سره کاریه مثل اینکه کل داستان روزه
مهربد جان این دوستان شکر زیادی دارن میخورن:4:!! اصولا این حرف هاشون منشا آکادمیک نداره که ارزش پاسخگویی داشته باشه...مثل داستان همون شهادت آب اون ژاپنیه...یه ادعای درستی بکنن بعد میشه بهش پرداخت.ولی کمترین اثرش اینه که وقتی مجبور باشی حجم زیاد غذایی رو در ساعت غیر معمول رو وارد دستگاه گوارش کنی قطعا آسیب وارد میکنه موجب التهاب معده یا gastritis میشه...دوباره مثلا در زمان ناهار چون ساعت های فیزیولوژیکی منتظر ورود غذا هستن شروع به ترشح اسید میکنن و باز غذایی نیست...پس باز التهاب پیش میاره!!!
یه مورد دیگه هم نرسیدن آب به بدن هست که خب شاید به طور حاد مشکل زا نباشه اما سودی هم قطعا نداره. یعنی این مدل روزه گرفتن با fasting که براش یه سری فایده تعریف کردن یا حتی رژیم غذایی مشخصی داشتن فرق داره...
این کار بیشتر احمقانه و بدون برنامه هست...
اینم از رسوم مسلمونای مثلا مدرن هست که میگردن دنبال دلیل علمی در دستورات اسلامی و به زور میخوان یه چیزی پیدا کنن....
بدید من یک اندازهای در این نوشتار زیادهروی شده، از دید فرگشتیک میگویم.
اینجوری هم نبوده که آدمی همیشه این اندازه خوراک دم دست داشته باشد، یک
خرده گرسنگی (نه اینکه معده را ناشتایی و افطار تا خرخره پر کنند) از همینرو باید سودمند باشد.
تشنگی و dehydration فکر میکنم آسیب بسیار بسیار بیشتری به بدن برساند.
همراه با نوشیدن آب احتمالا مفید هست...مطالعات کوتاه مدت که مفید بودنش رو نشون داده اما در مورد اثرات دراز مدت زیاد بررسی نشده!!!
بحث اصلی هم
Calorie restriction هست که نشون داده میتونه مفید باشه نه این مزخراف دینی که 16 ساعت بیخودی آب نخوری!!
اون متن میلاد هم خیلی دقیق و علمی نیست یعنی کلا اغراق کرده ولی خب بد نیست برای هشدار!!!
این رمضان وسط تابستان هم از هنرهای مسلمانان است. قبل از اسلام تقویم عرب نمی چرخیده و هر چند سال یک ماه اضافه می کردند به ماههایشان منتهی بعد اسلام این ماه را حذف کردند و سال شروع کرد به چرخش.
![]()
چطور شد كه ربيع الاول (يعني اول بهار) افتاد وسط پاييز ؟ يا كاري كه پيامبر با تقويم قمري كرد.
مي دونستين كه سال قمري يك ماه سيزدهم هم بصورت كبيسه (هر سه سال يكبار داشته) به اسم نسي ؟ با داشتن اين ماه ( كه هر سه سال يكبار، اين ده روز كمبود سال قمري نسبت به سال شمسي رو جبران مي كرده) ماه هاي سال قمري هميشه سر جاشون بودن و مثل الان نمي چرخيدن.
سال ده هجري تو سوره توبه آيات 36 و 37 مياد كه اين ماه بايد حذف بشه سال هميشه 12 ماهه باشه و در نتيجه سال قمري شروع مي كنه به چرخيدن.
قبل از اينكه سال قمري بچرخه ، ماه ربيع ال اول و ربيع الثاني مي افتادند در بهار و بعد ماه جمادي الاول و جمادي الثاني بوده (يعني ماه خشكسالي اول و دوم) بعدش ماه رجب و بعد شعبان بوده (يعني ماه جدايي و موضوع اين جدايي اين بوده كه قبيله ها از هم جدا مي شدند و هر كدام به يك سمت راه مي افتادند توي بيابان به دنبال آب) بعد رمضان مي رسيده كه ديگه به كل از آب و غذا خبري نبوده و چاره اي نداشتند جز صرفه جويي مطلق ( يا همين روزه خودمان) تا اينكه ماه شوال برسه (يعني ماه جفت گيري شتران) و دوباره بارش شروع بشه ودوباره غذا پيدا بشه. و ادامه سال...
اگه به تقويم بارش در شبه جزيره عربستان نگاه كنيد هم اين وضعيت رو توش مي بينيد كه پنج ماه تابستان توش خشكسالي مطلق هست.
خلاصه اش اينكه اين از ماجراي رمضان كه چرا توش روزه مي گيرند و اينكه چطور ممكنه ماهي كه اسمش ربيع الاوله (يعني اول بهار) بيفته وسط پاييز.
متاسفانه از آنجا که در این دین هیچ چیزی را نمی توان دست زد و رصد ماه و ... غیره شده جزو آداب مذهبی بعد این همه سال این وضعیت سال چرخانشان است که می بینیم. روزه اش در دانمارک می شود 21 ساعت در روز! علما به مردم نزدیک قطب که دیگر غروب افتاب را نمی بینند لطف کرده اند و همان 20 روز را کافی دانسته اند.
لیست مفصلی از مضرات روزه:
http://wikiislam.net/wiki/Adverse_Ef...slamic_Fasting
به علاوه برخلاف آنچه می گویند در ماه رمضان در کشورهای اسلامی میزان جرم و جنایت و خشونت افزایش جشمگیری پیدا می کند (به جز ایران که کمتر کسی روزه می گیرد و وعده های غذایی + افطار اضافه می شود و انواع مهمانیهای و خوراک نذری و ... )
کاوه جان برای این منبع داری ما جای دیگه هم ازش استفاده کنیم؟
داستان ماهها در ویکی پدیای انگلیسی بخش تاریخ آمده:
http://en.wikipedia.org/wiki/Islamic...lamic_calendar
ظاهرا سوره آمده که ماه اضافی ممنوع است. این موضوع را من ندیدم زیاد جایی بحث شود. فکر کنم یکی دیگر از معجزات محمد باشد. احتمالا در سالهایی که قوانین روزه را تنظیم می کردند. رمضان می افتاده میان پاییز و زمستان عربستان و روز کوتاه بوده. منتها بعد این چرخش شروع شده! واقعا یکی از مسخره ترین تقویمهای دنیاست و نوعی عقب رفتن در دانش بشری است. اعراب آن زمان به این نتیجه رسیده بودند که اتکا تنها به ماه منجر به به هم خوردن سال می شود برای همین یک ماه اضافه کرده بودند تا این اشکال رفع شود که حضرت محمد لطف کردن این ماه را ممنوع کردند!
البته رمضان گویا یعنی گرم و سوزان..
![]()
A study in the origins and first development of the art of counting time among the primitive and early culture By Martin P. Nilson 1920
در اين کتاب در ص237 چنين آمده است.
"سری ماههائی که حالا به وسيله مسلمانان استفاده مي شود را سری قديمی مکه می نامند که تعيين شده بود از روی اتفاقات مهمی که در آن زمان رخ می داده و نام های سری مکه عبارت بودند از: 1- صفر الاول 2- صفرالاخر 3- ربيع الاول 4- ربيع الاخر 5- جمادی الاول 6- جمادی الاخر 7- رجب 8- شعبان 9- رمضان 10- شوال 11- ذوالقعده 12-ذوالحجه.
1- صفرالاول- نام آن را بعدها تغيير دادند و به نام محرم نامگذاری نمودند و يک ماه مقدس می باشد ( بنا بر قول بخاری نويسنده عرب ) . هم چنانکه دو ماه صفر در فصل زمستان قرار می گرفته و فصل بارندگی و سرما بوده است ریشه لغت صفریعنی خالی بودن است و چون هیچ محصولی در آن موقع برداشت نمی شده بدترین دوره برای بدست آوردن غذا بوده است ( ولهاوزن ص 96 ).
2- ربيع- پس از پائيز و باران زمستان آغاز می شده و جلگه ها سر سبز می گشته و قبيله ها گله های خود را در دشتها پراکنده می نمودند و شترها دهمين ماه بارداری خود را می گذراندند و اين گفته بوسيله علم صرف تأیيد می شود. 3- ريشه لغت جماد به معنی سبز شدن سخت می باشد که متناسب است با سرمای تيز. 4- ماه رمضان يعنی سوزان که هيچ شکی در آن وجود ندارد. 5- ماههای شوال و شعبان که ريشه معانی مطمئن آن در دست نيست. 6- سه ماه ديگر رجب - ذوالقعده- ذوالحجه از روی جشنها گرفته شده است. در ماه رجب جشنی برگزار می شد به طوری که در مکانی مقدس شتر و گوسفند قربانی می نمودند و ريشه لغت به معنی بيم داشتن يا احترام گذاردن می باشد و بنا براين آن را مقدس می خواندند.
7- دو ماه ديگر نسبت داده شده به ماه زيارت رفتن و ذوالقعده که به ماه جلسه يا نشست معروف است. اين نام را برای اين انتخاب نمودند چون هيچگونه سفری در اين ماه انجام نمی شده و يا هيچگونه گردش و شکاری در آن ماه صورت نمی گرفته و آن اولين ماه از ماه صلح می باشد. نام ذوالحجه از خود مراسم حج گرفته شده است. "
در این سایت هم اطلاعات دیگری در باب ماههای قمری آمده:
http://www.salamtwo.com/index.php?op...&id=3&Itemid=5