دوستان مسلمان و نامسلمان!من این تاپیک را به بحث در باره ی تضاد یا تطابق قرآن و علم اختصاص دادم لطفا نقطه نظرهای خودتان را درج کنید.
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان مسلمان و نامسلمان!من این تاپیک را به بحث در باره ی تضاد یا تطابق قرآن و علم اختصاص دادم لطفا نقطه نظرهای خودتان را درج کنید.
سحاب چشم گربه(Cat’s Eye Nebula)
موقع انفجار و فرو پاشی ستارگان ، گازها و موجهای حاصله
ترکیبی بسیار زیبا بمانند گل رز ایجاد می کنند.
عکس ناسا (NASA) که توسط تلسکوپ هابل (Hubble Telescope) گرفته شده است :
http://members.cox.net/wmckinney1/wa...NGC6543a_L.jpg
این پدیده در قرآن مجید در سوره الرحمن آیه 37 بیان گردیده
است:
فإذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان
هنگامی كه آسمان از هم پاشیده شود و مانند رنگ سرخی رز(گلگون) درآید
چگونه 1400 سال پیش که هیچ تلسکوپی وجود نداشته
اینچنین قرآن این صحنه را توصیف میکند !؟
لحظه ای بیاندیشیم.......
ادامه دارد
خوش آمدید.
اعجاز علمی قرآن معمولا توسط اشخاصی مطرح می شود که از دانش علمی چندانی برخوردار نیستند، و مبتنی بر چندین پیشرض و روشمندی نادرست است. مثلا در اغلب این به اصطلاح برسی ها، با تفسیری ناروا از متنی نامربوط به موضوع روبرو هستیم. در همین مثال ِ شما، «شکافته شدن ِ آسمان همچون روغن مذاب»(ترجمه)به مشاهدات تلسکوپ هابل از یک سحابی مرتبط شده، در حالی که: 1. کوچکترین دلیلی برای ِ این ارتباط وجود ندارد، 2. متن آیه درباره ی ِ نشانه های ِ عذاب الهی صحبت می کند نه توصیف ِ سیارات و فضا، 3. در پدیده ی ِ مذکور نه آسمان شکافته می شود، نه نور ِ قرمز رنگی وجود دارد، و نه روغن ِ مذاب! از نظر علمی شکاف و انفجار دو پدیده ی ِ کاملا متفاوت هستند(یکی فیزیکی دیگری شیمیایی)، رنگ آمیزی ِ هاله ها و گازهای اطراف این سحابی هم فقط نحوه ی ِ دریافت و تفسیر ِ داده ها توسط دانشمندان است(منبع). اگر می توانستیم با چشم غیر مسلح به آن نگاه بکنیم احتمالا رنگی سبز/قهوه ای یا سفید ِ بسیار روشن می دیدیم. روغن مذاب هم که چرت و پرت است.
پ.ن: از نظر اخترشناسی، قرآن معتقد است شهاب سنگها تیرهای خدا هستند که به اجنه ی ِ درحال جاسوسی پرتاب می شوند(سوره ی ِ صافات، آیات 6 ـ 10). همچنین معتقد است که خورشید هرشب در مردابی فرو می رود(سوره کهف، آیه 86).گفت‌آورد:
The three black-and-white images used to construct this image represent light from hydrogen atoms, oxygen atoms, and nitrogen ions (nitrogen atoms with one electron removed).
All three images correspond to different shades of red light, so we enhanced the color differences to make the nebula’s delicate structures more obvious.
مسیحیان متعصب هم از این سخنان در زمانی که دانش مدرن در غرب با سرعت پیشرفت می کرد زیاد می گفتند و هر اکتشافی را به کتاب مقدس نسبت می دادند و گاهی چندتا تحصیلکرده مزدور هم یک پولی از کلیسا می گرفتند و از این سخنان می گفتند و پس از حدود سیصد سال این به کشور ما رسیده. عقب ماندگی در این زمینه هم وجود دارد.
فلسفه همه این ادعاهای دروغین تفسیر شخصی این کتابهاست. به قول معروف می گویند این یعنی آن. اگر گفته مشرق ها و مغرب ها الله و جبرئیل و محمد نفهمیدند یا نتوانستند منظورشان را خوب بیان کنند ولی مفسرین پس از 14 قرن می توانند منظور آنها را بیان کنند.
جالب این است که هیچکدام این ادعاها پیش از اکتشافات از سوی مسلمانان مطرح نشده و تنها پس از اختراعات و اکتشافات و پیشرفت های علمی می روند و چند آیه را بر می دارند و تفسیر می کنند که به آن پیشرفت علمی مرتبط شود.
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبیاء/32)و آسمان را سقفی محفوظ[بر فراز زمین]قرار دادیم، که اینان از نشانههای آن روی گردانند».بر مبنای آیه یاد شده،آسمان، بر فراز زمین و حتی دیگر کرات نیز، چون سقفی مستحکم، سپری محافظ در برابر خطرات ناشی از سقوط یا برخورد شهاب سنگهای آتشین و نیز اشعه های مضر و کشنده کیهانی است.یافته های علمی اخترشناسان قرن بیستم پرده از این راز گشوده است که بقای حیات در روی زمین برای انسانها، حیوانات و گیاهان، در گرو وجود پوشش هوایی مخصوصی است که بتواند با کارکردهایی چندگانه هم جلوی برخورد شهاب سنگها و تشعشعات مرگبار خورشید را گرفته و هم ضمن عبور پرتوهای بی خطر ولی حیاتی و نیز امواج رادیویی خورشید، دمای زمین را همواره متعادل نگاه دارد. و این بعدیست از اعجاز طبیعی قران کریم و گواه صدقی بر حقانیت این کتاب آسمانی.توضیح بیشتر اینکه «گرد زمین را پوشش هوایی ضخیمی فرا گرفته، که عمق آن به 350 کیلومترمیرسد. هوا از گازهای«نیتروژن»-به نسبت 03/78 درصد و«اکسیژن»به نسبت99/20 درصد و اکسید کربن به نسبت 04/0 درصد و بخار آب و گازهای دیگر بهنسبت 94/0 درصد ترکیب یافته است. این پوشش هوایی با این حجم ضخیم و بااین نسبتهای گازی فراهم شده در آن، هم چون سپری آسیب ناپذیر، زمین را دربر گرفته و آن را از گزند سنگهای آسمانی که به حد وفور (1) به سوی زمین میآیند و ازهمه اطراف، تهدیدی هولناک برای ساکنان زمین به شمار میروند، حفظ کرده زندگی را بر ایشان امکان پذیر میسازد. فضا انباشته از سنگهای پراکندهای است که بر اثر از هم پاشیدگی ستارههایمتلاشی شده به وجود آمدهاند. از این سنگها به صورت مجموعههای بزرگ وفراوانی پیرامون خورشید در گردشند و روزانه تعداد زیادی از این سنگها موقعنزدیک شدن به کره زمین به وسیله نیروی جاذبه به سمت زمین کشیده میشوند. اینسنگها برخی بزرگ و برخی کوچک و با سرعتی حدود(60-50) کیلومتر در ثانیهبه سوی زمین فرود میآیند، که سرعتی فوق العاده است. ولی هنگامی که وارد لایههوایی میشوند در اثر سرعت زیاد و اصطکاک فوق العاده با ذرات هوا، داغ شده شعلهور میشوند و در حال سوختن یک خط نوری ممتد به دنبال خود ترسیممیکنند و به سرعت محو و نابود میشوند که به نام شهاب سنگ شناخته شدهاند. برخی از این سنگ پرتابها آن اندازه بزرگاند، که از لایه هوایی گذشته، مقداری ازآن به صورت سنگهای سوخته با صدای هولناکی به زمین اصابت میکند.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:38 pm ---------- ارسال قبلی در 02:32 pm ----------
اعجاز قرآن در گسترش کائنات و کوچکتر شدن ابعاد زمینوَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾ ما آسمان را با قدرت برافراشتیم و همچنان آنرا گسترش خواهیم داد.در سال 1929 میلادی«ادوین هابل»ملاحظه کرد که کهکشان های دور دست به سرعت از کره زمین دور می شوند.این موضوع را به دانشمندان دیگر اطلاع داد.دیگران هم فاصله کهکشان های دوردست را از کره زمین اندازه گرفتند و ملاحظه کردند که مشغول دور شدن از کره زمین هستند.علاوه برآن دیدند که فاصله ستارگان دوردست از هم دیگر در حال ازدیاد است.به زودی همه قبول کردند که جهان در حال توسعه و باز شدن است.در عین حال که کل جهان در حال توسعه است،کرات آسمانها و همچنین کره زمینی که ما در آن ساکنیم در حال انقباض است. همچنین دانشمندان اعلام کردند که گسترش کائنات تا ابد ادامه خواهد داشت/
اصولا چیزی به نام آسمان وجود ندارد و این در حالی است که کتابهای چاپخانه خدا مرتب از آسمان و آسمانها و سقف بودن آسمان و نگه داشتن آسمان برای اینکه روی زمین نیفتد سخن گفته اند.
آسمانی در کار نیست. یک توده گاز است. سفینه ها و تلسکوپ های فضایی و ماهواره ها تا جایی که حتی به ذهن هیچ انسان عادی شاید تا دهه ها خطور نکند بالا رفته اند و از جو زمین خارج شده اند و آسمان و سقف و این چرندیات در کار نبوده.
دو پرسش خیلی ساده مطرح است :
- چرا تمام این تفاسیر و ادعاها پس از کشف آنها صورت میگیرد و تا کنون قبل از کشف تازه ای ادعایی از طرف مسلمانان مطرح نشده که دانشمندان را وادار به تحقیق در آن باره بکند ؟
- اگر این قرآن از همه چیز خبر داده و تمام اسرار علمی در آن نوشته شده پس چرا تمام کشور های مسلمان از دم عقب مانده و بی بهره از علم هستند ؟
دست آخر هم :
http://www.zandiq.com/articles/0000000093.shtmlگفت‌آورد:
قرآن یک کتاب قدیمی است و ادبیات آن مربوط به دوران خودش میباشد، به همین دلیل ادبیات قرآن برای نسل امروز عرب قابل فهم نیست و آنها نیز برای فهم قرآن به تفسیر مراجعه میکنند. این دست تفسیر ها را در موارد دیگری هم میتوان دید، مثلاً در کتابهای زبانهای ایرانی قدیمی نیز گاهی مفاهیمی یافت میشود که میتوان از آنها برداشت های علمی کرد، میتوان نشست و از چکامه های حافظ به قضیه نسبیت انیشتن و جاذبه نیوتون و ... رسید، آیا میتوان از این قضیه به این نتیجه رسید که این افراد نیز به منبعی فرابشری دسترسی داشته اند؟ بعنوان مثال به چکامه زیر که مربوط به هاتف اصفهانی است توجه کنید:چشم دل باز کن که جان بینی ------- آنچه نادیدنی است آن بینیپذیرفتن آنچه بعنوان معجزات علمی قرآن مطرح میشود همانقدر مضحک است که پذیرفت بیت "دل هر ذره را که بشکافی ------- آفتابیش در میان بینی" بعنوان کشف انرژی اتمی مضحک است. نمونه ای دیگر از این تفاسیر مضحک را مهدی شمشیری در کتاب گفته ناشده ها در مورد خمینی برگ 154 آورده است. که در آنجا از شعر معروف حافظ که گفته است:
گر به اقلیم عشق روی آری ------- همه آفاق گلستان بینی
بر همه اهل آن زمین به مراد ------- گردش دور آسمان بینی
آنچه بینی دلت همان خواهد ------- وانچه خواهد دلت همان بینی
بی‌سر و پا گدای آن جا ر ------- سر به ملک جهان گران بینی
هم در آن پا برهنه قومی ر ------- پای بر فرق فرقدان بینی
هم در آن سر برهنه جمعی ر ------- بر سر از عرش سایبان بینی
گاه وجد و سماع هر یک ر ------- بر دو کون آستین‌فشان بینی
دل هر ذره را که بشکافی ------- آفتابیش در میان بینی
هرچه داری اگر به عشق دهی ------- کافرم گر جوی زیان بینی
جان گدازی اگر به آتش عشق ------- عشق را کیمیای جان بینی
از مضیق جهات درگذری ------- وسعت ملک لامکان بینی
آنچه نشنیده گوش آن شنوی ------- وانچه نادیده چشم آن بینی
تا به جایی رساندت که یکی ------- از جهان و جهانیان بینی
با یکی عشق ورز از دل و جان ------- تا به عین‌الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او ------- وحده لااله الاهوما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ---- ای بی خبر ز لذت شرب مدام مااین تفسیر را ارائه داده است که "حافظ در این بیت میخواسته است بگوید: ما در میان حزب اللهی ها و پیروان خمینی (با معذرت خواهی از خوانندگان گرامی) آدم خر ندیدییم و بیخبرانی که وجودشان کوچکترین فایده ای برای اجتماع دارد، نمیدانند که شراب خوردن با روش آمریکائی چه لذتی دارد؟.
قرآن كریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات میگوید:]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»آیهء كریمهء فوق، به وضاحت می‌رساند كه زمین از آغاز امر خلقت به شكل كنونی خود نبوده، بلكه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است كه خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهره‌برداری ساخته است.آیهء كریمه به طوری شگفت‌انگیز با جدیدترین اكتشافات علمی تفسیر میشود، چه تازه‌ترین ره‌آوردهای علم جدید با این آیهء مباركه انطباق كامل دارند. این ره‌آورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قاره‌ها از یكدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» میباشد. خلاصهء آنچه را كه این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است كه قاره‌های كرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یكدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچه‌شدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قاره‌های جداگانه‌یی را كه دریاها و اقیانوس‌های بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشكیل داده‌اند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید كه متخصص و كارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قاره‌ها را به همدیگر نزدیك گردانیم، این قاره‌ها طوری با هم متصل و پیوسته می‌گردند كه یك پیكر واحد و همسان را تشكیل می‌دهند، بی آنكه در میان آنها كمترین فاصله و یا شكاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه كه در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما می‌گردد». شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد كه به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذكر قوت و قطعیت می‌بخشد. از جملهء این شواهد وجود كوه‌های همانند و یكسان در سواحل دریاهای مختلف است، كوه‌های كه عمر زمینی آنها نیز یكی میباشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است كه دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در كتاب «جغرافیای گل‌های نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را كه میگوید: بخش‌های مختلفهء زمین روزگاری به یكدیگر پیوسته بوده‌اند، پذیرفته‌اند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء وجود نباتات همانند در قاره‌های مختلف نیز ناممكن میشود». شواهد علمی فوق به تنهایی كافی بود تا تئوری «پیوستگی قاره‌ها» را قطعی سازد، اما بعد از اكتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی بودن تئوری فوق الذكر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیل‌شناس بعد از بررسی فوسیل‌ها و سنگواره‌های مختلف، این توانمندی را پیدا كردند تا موقعیت هر سرزمینی را كه در آن اشیا و اجسام به سنگواره‌های فوسیلی تبدیل‌شده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی كه اثبات می‌كند بخش‌ها و قاره‌های مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مكانهای فعلی خود بلكه درست در مكانهایی قرار داشته اند كه تئوری «دورشدن قاره‌ها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است. پروفسور «بلاكیت» استاد علوم طبیعی در فاكولتهء سلطنتی لندن در این رابطه میگوید:«بررسی سنگ‌هایی در كشور هند نشان می‌دهد كه این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی كوه‌های جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است كه قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».بلی عزیزان! باید گفت كه آیهء (31 ) سورهء مباركهء نازعات كه محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تكاملی زمین، واژهء «دحو» را به كار گرفته است كه معنی آن همواركردن و پراكنده ساختن است. چنانکه اعراب می‌گویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزه‌ها را هموار و پراكنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را می‌رساند كه در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به كار گرفته شده است.بناءً با این توافق تكان‌دهندهء علم جدید با متن آیهء مباركه، حتی شكاك‌ترین انسانهای روی زمین هم نمی‌توانند به این حقیقت ایمان نیاورند كه این كلام معجز بیان، فقط میتواند از نزد ذاتی صادر شود كه با علم و قدرت لایزال خویش، بر گذشته، حال و آینده به طور یكسان احاطه دارد. سبحانك یاربّ!
رامین جان اگر میشه همین طوری کپی نکن ، همش میره تو هم تو هم خواناییش از دست میره ، برای اینکه درست بتونید کپی کنید اول یک دور توی NotePad ویندوز کپی کنید بعد از اونجا دوباره کپی کنید توی کادر نوشتن پست جدید .
و لطف کنید حتمن حتمن حتمن منبع نوشته هاتون رو درج کنید .
برای مثال در مورد همین پست آخرتون :
منابع : http://kharamid.blogfa.com/post-1119.aspx و http://bia2quran.blogfa.com/post-23.aspxگفت‌آورد:
قرآن كریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات میگوید:
]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[
«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»
آیهء كریمهء فوق، به وضاحت می‌رساند كه زمین از آغاز امر خلقت به شكل كنونی خود نبوده، بلكه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است كه خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهره‌برداری ساخته است.
آیهء كریمه به طوری شگفت‌انگیز با جدیدترین اكتشافات علمی تفسیر میشود، چه تازه‌ترین ره‌آوردهای علم جدید با این آیهء مباركه انطباق كامل دارند. این ره‌آورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قاره‌ها از یكدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» میباشد. خلاصهء آنچه را كه این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است كه قاره‌های كرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یكدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچه‌شدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قاره‌های جداگانه‌یی را كه دریاها و اقیانوس‌های بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشكیل داده‌اند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید كه متخصص و كارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قاره‌ها را به همدیگر نزدیك گردانیم، این قاره‌ها طوری با هم متصل و پیوسته می‌گردند كه یك پیكر واحد و همسان را تشكیل می‌دهند، بی آنكه در میان آنها كمترین فاصله و یا شكاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه كه در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما می‌گردد».
شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد كه به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذكر قوت و قطعیت می‌بخشد. از جملهء این شواهد وجود كوه‌های همانند و یكسان در سواحل دریاهای مختلف است، كوه‌های كه عمر زمینی آنها نیز یكی میباشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است كه دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در كتاب «جغرافیای گل‌های نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را كه میگوید: بخش‌های مختلفهء زمین روزگاری به یكدیگر پیوسته بوده‌اند، پذیرفته‌اند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء وجود نباتات همانند در قاره‌های مختلف نیز ناممكن میشود».
شواهد علمی فوق به تنهایی كافی بود تا تئوری «پیوستگی قاره‌ها» را قطعی سازد، اما بعد از اكتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی بودن تئوری فوق الذكر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیل‌شناس بعد از بررسی فوسیل‌ها و سنگواره‌های مختلف، این توانمندی را پیدا كردند تا موقعیت هر سرزمینی را كه در آن اشیا و اجسام به سنگواره‌های فوسیلی تبدیل‌شده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی كه اثبات می‌كند بخش‌ها و قاره‌های مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مكانهای فعلی خود بلكه درست در مكانهایی قرار داشته اند كه تئوری «دورشدن قاره‌ها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است.
پروفسور «بلاكیت» استاد علوم طبیعی در فاكولتهء سلطنتی لندن در این رابطه میگوید:
«بررسی سنگ‌هایی در كشور هند نشان می‌دهد كه این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی كوه‌های جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است كه قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».
بلی عزیزان! باید گفت كه آیهء (31 ) سورهء مباركهء نازعات كه محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تكاملی زمین، واژهء «دحو» را به كار گرفته است كه معنی آن همواركردن و پراكنده ساختن است. چنانکه اعراب می‌گویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزه‌ها را هموار و پراكنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را می‌رساند كه در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به كار گرفته شده است.
بناءً با این توافق تكان‌دهندهء علم جدید با متن آیهء مباركه، حتی شكاك‌ترین انسانهای روی زمین هم نمی‌توانند به این حقیقت ایمان نیاورند كه این كلام معجز بیان، فقط میتواند از نزد ذاتی صادر شود كه با علم و قدرت لایزال خویش، بر گذشته، حال و آینده به طور یكسان احاطه دارد. سبحانك یاربّ!
این طوری هم خوانا تره و هم تکلیف خواننده با منبع نوشته و دسترسی به باقی نوشتار اون منبع راحت تره و البته دزدی ادبی هم صورت نگرفته .
قبل از هر چیز ورود شما را به انجمن خوش آمد میگوم.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی ramin12345
اما...
اول اینکه در این آیه صحبت از آفرینش زمین است که گویا پس از آسمان صورت گرفته اما شکلگیری سیاره زمین ربطی به جدایی لایه های زمین ندارد و مشخص است که اول زمین شکل گرفته و حیات بر روی آن بوحود آمده و سپس جدایی قاره ها شکل گرفته است،واضح است که اینجا نمیتواند گیاهان و حیوانات از گستردن زمین بوجود آمده باشد چون بوجود آمدن حیات طبق نظریه فرگشت پیش از آن بوده.
دوم اینکه منظور از گستردن در اینجا چیزیست مثل گستردن فرش که حتی میگوید کوه ها میخهایی هستند که این فرش زمین از جایش تکان نخورد و آسمان هم خیمه ایست با ستونهای ناپیدا که ستاره ها برای رینت به آن آویخته شدند.
باقی مطلب هم در مورد درستی تئوری امری بدیهیست و جوری صحبت شده که گویی در دارالحرب سعی زیادی میشود این تئوری انکار شود در حالی که این تئوری از تئوریهای توضیح دهنده چگونگی فرگشت هم میباشد که این خود مساله جالبیست چون قرآن با فرگشت مشکلات اساسی دارد.
مختصر اینکه این تفسیر حنده دار از آیه جدا از اینکه آیه ای را که در مورد آفرینش چند روزه جهان(؟) سخن گفته را به اتفاقی در مورد شکلگیری لایه های زمین ربط داده که کاملاً بی معنیست حتی با توالی اتفاقات شرح داده شده در خود آیه نیز در تناقض است.
بسمه تعالی
نظریه ریسمانها از آخرین نظریه ها ی فیزیک است که سخت دانشمندان را به خود جلب کرده. این فرضیه برای اتحاد دادن یا وحدت دادن بین قوانین فیزیکی و ۴ نیروی اصلی (الکترومقناطیس ، گرانش، نیروی هسته ای قوی و ضعیف) است.
این نظریه ۱۴۰۰ سال قبل در قرآن آمده که معجزه دیگری از معجزات قرآن است:
و اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمِیعًا وَ لـا تَفَرَّقُوا...»[1] آل‌عمران/103
ترجمه‌ی آیه: ( همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراكنده نشوید...).
=)):e415: :e412:
:Milk::pokerface::Facepalm::prampaa_15::prampaa_13 ::prampaa_29::prampaa_31:
:e105::e105::e412:
گزینه ها ناقص استگفتآورد:
قرآن در تضاد کامل با علم است. خیر قرآن دارای معجزات علمی فراوان است.
بخش هایی از آن در تضاد و بخش هایی در تطابق با علم است.
یکی از گزینه ها می توانست این باشد که قرآن (حداقل ظاهر آن) اصلا کتاب علمی نیست و به مواردی اشاره کرده که بعضی از اصول علمی را بدون استناد دادن، می توان از آن استنباط کرد.
مثل آیه 88 سوره نمل:
این آیه جایی برای نسبت دادن هیئت قدیم به قرآن باقی نمی گذارد، چرا که کوه ها و به تبع آن زمین را متحرک می داند.گفت‌آورد:
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذی أَتْقَنَ كُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبیرٌ بِما تَفْعَلُون
و كوهها را بینى و پندارى كه بى حركتند ولى مانند ابر در حركتند، صنع خداى یكتاست كه همه چیز را به كمال آورده كه وى از كارهایى كه مىكنید آگاه است.
خیر استاد... برای نسبت دادن یا ندادن هیئت قدیم به قرآن ، این جوری نمیشه ناقص و گزینشی استناد کرد !! به خصوص که قرآن به لحاظ ساختار ، موضوعیت و انسجام موضوعی ، نحوه چینش مطالب مرتبط انقدر در هم و بر هم نامنظم هست ، که حقیقا باید از کتاب نامیدنش هم دوری کرد...گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی کوشا
مثلا توجه بفرمایید که این ظاهر دانشیک قرآن ، جای دیگه چنین چیز هایی میگه :
به نظر شما این دو آیه اشاره به کدوم هیئت دارن جناب کوشا ؟گفت‌آورد:
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴿۶﴾ فولادوند: آیا زمین را گهوارهاى نگردانیدیم مکارم: آیا ما زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم ؟ خرمشاهی: آیا زمین را زیرانداز نساختهایم؟
وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴿۷﴾ فولادوند: و كوهها را [چون] میخهایى [نگذاشتیم] مکارم: و كوهها را میخهای زمین ؟ خرمشاهی: و كوهها را مانند میخها
رد معجزات علمی قرآن (قسمت سوم) | نقد اسلام
یا
گفت‌آورد:
وَأَلْقَى فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۵﴾ فولادوند: و در زمین كوههایى استوار افكند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پیدا كنید مکارم: و در زمین كوه‌های ثابت و محكمی افكند تا لرزش آنرا نسبت به شما بگیرد، و نهرها ایجاد كرد، و راههائی تا هدایت شوید. خرمشاهی: و كوهها را در زمین بیفكند تا شما را نجنباند و نیز رودها و راههایى [پدید آورد] باشد كه راه یابید
سوالی هم در خصوص آیه ای که آوردید...
میشه بفرمایید "حرکت کوه ها مثل ابر یا با سرعت ابر" یعنی چی ؟
در جایی دیگر اشاره کردم که قرآن کتاب هدایت است (ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین) اگر از این جهت نقصی در آن یافت شود از درجه اعتبار ساقط می شود، اگر به قسمت ابتدایی کامنت من توجه می کردید احتمالا چنین اشکالی جای طرح نداشت.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Anarchy
به هیچکدامگفتآورد:
مثلا توجه بفرمایید که این ظاهر دانشیک قرآن ، جای دیگه چنین چیز هایی میگه :
به نظر شما این دو آیه اشاره به کدوم هیئت دارن جناب کوشا ؟
به تفسیر نمونه ذیل همین آیه مراجعه کنید.گفت‌آورد:
سوالی هم در خصوص آیه ای که آوردید...
میشه بفرمایید "حرکت کوه ها مثل ابر یا با سرعت ابر" یعنی چی ؟
گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی ramin12345
نظرتون راجع به آیه 29 سوره بقره چیه؟ اونجا که میگه:
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِی الْأَرْ‌ضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
It is He who created for you all of that which is on the earth. Then He directed Himself to the heaven, [His being above all creation], and made them seven heavens, and He is Knowing of all things.
یعنی میگه آفرینش هفت آسمان (بگذریم از اینکه شش تا آسمون دیگه چی هستن و کجان) را بعد از خلق زمین انجام داده!
این در حالیکه طبق فیزیک جدید، جهانی که ما امروز می بینیم و درکش می کنیم حدود 13.7 میلیارد سال پیش در اثر پدیده ای موسوم به مهبانگ ایجاد شد و زمین حدوداً 4.5 میلیارد سال پیش از بقایای ستاره های نسل قبلی ایجاد شده. چطوری این اشتباه در پس و پیش کردن توالی پدیده ها قابل توجیه است؟ :prampaa_20:
دارید سخت میگیرید ها! بیچاره الله تنها ١٣.٧ میلیارد سال اینور آنور گفته!! :4:گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Samad
حزب اللهی! نزن این حرفها را، زشته!گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
این ریسمانی که تو میگی با اون ریسمانی که فیزیک دانها میگن تفاوتش از زمین تا آسمونه!
در ضمن اون نظریه ریسمانی که فیزیکدانها ازش صحبت می کنن حالا حالا ها رد یا تایید نمیشه چون شتابدهنده های لازم برای بررسی صحت این نطریه بایستی بسیار بسیار بسیار قویتر از قوی ترین شتابدهنده موجود در جهان (LHC) باشن!
اصلا ً زمان برای خدا هیچه !گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Mehrbod
پس بنازم عظمت باری تعالی !
:e530:
•
خوب زمان برای چیزی که وجود نداشته باشد معنی نمیدهد دیگر :e00e:گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد
میشه شما که مثلا وجود داری زمان رو برای ما معنی کنی؟گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی sonixax
نه خیر نمیشود :))گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی کوشا
شما اول دست از ایمان بردار و مغز مبارک رو از آکبندی در بیار . بعدش در خدمتیم .
عروس بلد نیست برقصه می گه زمین کجه !گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی sonixax
اگه قرار باشه که عقل و تعطیل کنم و بشم یکی مثل شما دیگه هر چه بادا باد
معنای زمان رو می خوام چه کار کنم؟
در این خصوص در تاپیک دیگه ای قبلا بحث شده... مطلبی دارید اونجا مطرح کنید !!!گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی کوشا
زمان
نه اسلام و قرآن شما زمین است و نه ما عروس !گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی کوشا
عقل اشخاص مادامی که اعتفاد و ایمان دارند ! تعطیل هست خود به خودی . شما در توهم تعقل به سر میبرید عزیزم :))گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی کوشا
میشه یه مختصر توضیحی در مورد عقل بدید تا ما ببینیم اصلش رو داریم یا توهمشو؟گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی sonixax
به نظر من پست هایی که دوستان دارن منتشر می کنن، داره از مبحث اصلی دور می شه؛ بعضی از پاسخها اصلا معلوم نیست که یک جواب جدی هستن یا یک نوع تمسخر! بعضی دیگه هم که چیزی نیستن غیر کل کل! :popo_04:
قصد اصلی از مطرح کردن موضوع آیه 29 سوره بقره صرفا این بود که کسایی که ادعا شون میشه قرآن حق مطلق هست بیان توضیح بدن این یعنی چی که اول زمین و هرچه در آن هست خلق شده و بعد آسمانها؟
تئوری مهبانگ بی پایه هست؟ ما منظور آیه را اشتباه متوجه میشیم؟ یا ... ؟
خیر نمیشود :e409:گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی کوشا
بسمه تعالیگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی Samad
اتفاقا این آیه درباره فرضیه ریسمانها است و فیزیکدانها می گویدفرضیه ریسمانها فرضیه وحدت بخش است و این هم آیه وحدت است.
در ضمن باید بگویم محتوای قرآن از سوی خداوند قادر متعال بگونه ای تنظیم شده که سرآمد علوم روز است مثلا وقتی مردم باور داشتند زمین مسطح است آیات علمی قرآن در تضاد با ان نبود و باز وقتی مشخص شد زمین کروی است باز آیات علمی قرآن بگونه ای است که میتوان کروی بودن زمین را تفسیر کرد.
خداوند عالم دانا مثل یک سیاستمدار آیات علمی را بگونه ای تدوین کرده که با علم هر دوره ای بتوان مردم را به اسلام جلب کرد حالا اگر ریسمانها ثابت نشود باز چیزی از ارزش علمی قرآن کم نمی کند و باز نظریه دیگر را می توان در قرآن مشاهده کرد.
جناب یا علی! یک موقع احساس نشه میخواهم خدمت تون جسارت کنم ولی این حرفهایی که میزنین بیشتر از اینکه تایید اسلام باشن حرفهایی در جهت تضعیف اسلام هستن.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
اون آیه ای که میفرمایید، واضح و روشن در مورد اتحاد مسلمین حول اصل توحید داره صحبت می کنه در صورتیکه نظریه ریسمانها تلاشی برای اتحاد نیروی گرانشی با نیروهای الکترومغناطیسی، هسته ای ضعیف و هسته ای قوی است! آخه اولی چه ربطی به دومی داره؟ اگه نظریه پردازی که بار اول پایه های اولیه این نظریه را بنا نهاد اسم دیگری برای نظریه اش انتخاب میکرد چه؟ (بگذریم از اینکه به تئوری ریسمانها امروزه تئوری M گفته میشه و اسمش عوض شده)
در ضمن اینکه از قرآن هر تفسیری بشه کرد که حسن نیست به نظرم این حرف شما به این معنی هست که قرآن اون قدر مبهمه که هر چی خواستی مینونی ازش برداشت کنی و این یعنی ...
در قران مجید و کریم و عزیز و بیژن، این اسرار ماورائی و این رموز لوح محفوظ هم آمده و من باب مثال مگر همین "الم" که از حروف رمزیه و اسرار عالیه است دارای همان حرف مقدس "میم " نمیباشد که همان M در لسان فرنج است؟ پس معلوم شد که عظمت باری تعالی و معجزات قران بلا تردید است و برای همین بایستی سید خراسانی بر همه عالم حکومت فرمایند!گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Samad
•
دل هر آیه قرآن کریم را بشکافی دنیایی از علم در آن بینی.
من نمیدونم چرا کارگران ساختمانی و باربران و ... با این سواد کمشان پی به مفاهیم ژرف قران برده اند و عظمت ان را تایید می کنند ولی شما که تحصیلکرده اید کلام الله مجید را مسخره می کنید :e416:این ناشی از کبر و خود بزرگ بینی شما است.:e416: باید به شما بگویند ابوجهل های دوران مدرن.
داستانهای هری پاتر را بخوان مطمئن باش میتونی ازش معجزه علمی بکشی بیرون:e405:!!گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
بنیان مرصوص
ان الله یُحِبُّ الذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صفاً کَانَّهُم بُنیانٌ مَرصُوص(آیه4 سوره الصف)
خداوند، كسانی را دوست می‌دارد كه در راه او پیكار می‌كنند، گوئی بنیانی سربی اند.
خواهران و برادران کافر و مسلمان، ببینید خداوند متعال جهدگران مسلمان را به سرب تشبیه کرده یعنی با بررسی سرب یا همان مرصوص پی میبریم که بین مسلمان مجاهد و سرب شباهت خواص هست.
۱- سرب محکمترین فلز و ماده است
۲- برای دود نکردن بنزین در آن سرب می ریزند یعنی سرب ضد آلودگی هست
۳- سرب ضد رادیواکتیو است
۴- سرب خاصیت دارویی دارد و در مولتی ویتامین و مینرال موجود است
۵- گلوله تفنگ از سرب ساخته می شود
۶- قفل و ابزاری که بنیانش از سرب ساخته شده محکم و پر استقامت است
آیا این شباهتها اتفاقی است ؟
سست ترین خانه ها
سوره عنکبوت آیه ۴۱
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ
داستان كسانى كه غیر از خدا دوستانى اختیار كردهاند همچون عنكبوت است كه [با آب دهان خود] خانهاى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر مىدانستند سستترین خانهها همان خانه عنكبوت است.
در مطلب قبل به شباهت مجاهدین اسلام به سرب صحبت کردیم که پر استقامت و محکمترین ماده است.
حالا اشاره حق تعالی به تار عنکبوت را نقل کرده ام.
کفار و فلسفه ضد اسلام به تار عنکبوت تشبیه شده که یکی از سست ترین مواد است و خانه عنکبوت ضعیف ترین مصالح و ضعیفترین سازه از لحاظ ماده و طراحی را داراست که علم امروزی نیز آن را ثابت کرده.
پس چرا ایمان نمی آورید و دست از دشمنی با اسلام بر نمی دارید؟
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"چون خداوند دوست می دارد کسانی می جنگند در راهش چیده ای جوری که آنها ساخته شده ای تنگ چسبیده گشته اند4 چینش"گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
اینجا تو بیا سرب بگو کسی جلودارت که نیست کنون پوسخند بزن نمونه های تو با پوسخند جنگ میان برادران فرمانبردار مسلمان راه اندازی می کنند نه از خداوند می ترسی لج باز کج فهم که انگیزه می شوی در دام دشمن سازی ات بیافتند
"نمونه کسانی که می گیرند از جدای خداوند سرپرستانی جور مانند تاربند که می گیرد خانه ای هم چون سست ترین خانه ها تا خانه تاربند است گر بودند می دانستند 41تاربند"گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
آره هر چند تار تاربند به گفته دانشمندان سخت سازه ترین باشد هنوزم نه خودش خانه ای سخت ساخت هم نه دانشمندانی که بهش می چسبند همانند تو که چسبیدی به آیین اسلام نیشخند بزنی هم جنگ میان برادران روا بداری که به گمان من دشمن سرسخت این جمهوری هم باشی که به دیدم مانند تاربندی که تله می اندازد این کاره ای هر چند خداوند بخواهد یک کسی روی سرت می گذاردت که تو را خوب خوب بفشارد که جقودت در بیاید پناه بر خداوند هستی بخش
اخوی چرا آلت دست ضد انقلاب و کفار شدی؟ هی اسپم می نویسی آیات حق تعالی را مینویسی خودت را مومن نشان بدی؟گفت‌آورد:
اینجا تو بیا سرب بگو کسی جلودارت که نیست کنون پوسخند بزن نمونه های تو با پوسخند جنگ میان برادران فرمانبردار مسلمان راه اندازی می کنند نه از خداوند می ترسی لج باز کج فهم که انگیزه می شوی در دام دشمن سازی ات بیافتند
مرصوص به معنی سرب است بعدا برای درک آیه مرصوص را محکم و استوار ترجمه کردند! بعضی از ترجمه ها مرصوص را آهن ترجمه کرده اند که غلط است.
داداش جایی نگی سرب محکم ترین فلز هست !گفت‌آورد:
بنیان مرصوص
ان الله یُحِبُّ الذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صفاً کَانَّهُم بُنیانٌ مَرصُوص(آیه4 سوره الصف)
خداوند، كسانی را دوست می‌دارد كه در راه او پیكار می‌كنند، گوئی بنیانی سربی اند.
خواهران و برادران کافر و مسلمان، ببینید خداوند متعال جهدگران مسلمان را به سرب تشبیه کرده یعنی با بررسی سرب یا همان مرصوص پی میبریم که بین مسلمان مجاهد و سرب شباهت خواص هست.
۱- سرب محکمترین فلز و ماده است
۲- برای دود نکردن بنزین در آن سرب می ریزند یعنی سرب ضد آلودگی هست
۳- سرب ضد رادیواکتیو است
۴- سرب خاصیت دارویی دارد و در مولتی ویتامین و مینرال موجود است
۵- گلوله تفنگ از سرب ساخته می شود
۶- قفل و ابزاری که بنیانش از سرب ساخته شده محکم و پر استقامت است
آیا این شباهتها اتفاقی است ؟
اتفاقا مثل قلع جزء نرم ترین هاست
خود این آیه‌ها که اینجا آورده اند، پر از اشتباه دانشیک هستند. مانند گستردن زمین و کوبیدن کوه‌ها بر آن..
شماری هم در باره ی آفرینش است که مثلن زمین را آفرید، گیاهان را رویاند ، جانوران را آفرید که در خدمت آدم‌ها باشند..که برداشت از تورات هستند. آن آیه ی روان شدن کوه‌ها و .. هم توصیف قیامت است نه آفرینش... خنده دار‌ترین آنها هم آویزان شدن از ریسمان الله است .. هه هه:e409:
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربانگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
من برادر کسی که از پشت خنجرها می زند نیستم آره رفتم جستجو کردم رصاص ار رص که چسب کنار هم گذار می آمد که اگر رصاص اسود بگویی می شود سرب که تنها بکارش ببریم می شود رصاص ابیض که می شود قلع این آشکار است که در پیشترها ملات سرب هم قلعه داشتیم که بی جهت نبود هم تویی که ویژگی های سرب را خوب نشان نمی دهی پس فرمانبرداران همه کج فهمند؟تا اینجا شد رصاص که مرصوص می شود قلع یا سرب کاری شده نه خود سرب یا قلع
هی نگو یافلان فلان که کنون هیچ کدامشون را کنون سراغ ندارم که صدای من هم تو را بشنوند هر چه بودند گرچه خوب دیگر رفتند
"هم نگهبانی شوید به ریسمانی که خداوند گذاشت همگی هم نباشد فراز می شوید..." آیا این ریسمان گفته توست که فیزیکدان می شوی یا اینکه به خداوند یگانه دل ببندید که زمین را واسه تان گذاشت ازش روزی بخورید برادری خواهری بدگویی نکردن به خداوند هم دودستگی راه نیانداختن هم خیلی چیزها که زندگی کردن را که همان بخشش خداوندی است تلخ هم تیره برای بیگناهان نکنیم!گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
این آیات قرآن بیخبری محمد و الله را ثابت می کند. خانه عنکبوت محکمترین خانه است و مثلا فولاد به نازکی تار عنکبوت سست تر از آن است.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
در این آیه جنگجویان مسلمان به سرب تشبیه شده اند و گفته شده بنیانی سربی دارند. اما برخلاف نظر شما سرب خواص گفته شده را ندارد و فلزی سمی وزیان آور است هم ترکیباتش و هم سرب خالص بسیار سمی هستند و عامل بیخردی و کم هوشی هستند.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
ابزار سربی و حتی قلعی شکننده و بدرد نخور هستند.
فقط خاصیت عدم عبور تشعشعات رادیواکتیو را دارد نه اینکه ضد رادیو اکتیو باشد!
مفسرین و مترجمین قرآن برای ماله کشی مرصوص را آهن! ترجمه کرده اند. برخی دیگر گفته اند درپی ساختمانها سرب می ریختند که محکمترین خانه ها است من در منابع گشتم ندیدم در قدیم پی ساختمان را سرب می ریختند. منظور آیه خانه ای با پی سربی نیست بلکه گفته اصلیت جهادگران سربی است از سرب ساخته شده اند!
حالا خانه عنکبوت را مقایسه کنید با خانه های سربی! کدام خانه بنیانش ضعیف است مسلما خانه سربی! دانشمندان کشف کرده اند تارعنکبوت بقدری محکم است که اگر بتوانند سازه هایی نظیر پلهای بزرگ جهان را بجای اینکه از سیم فولادی آویزان کنند از تارعنکبوت بسازند محکمترند. پس خانه تارعنکبوتی سست ترین خانه نیست و خانه ای با پی سرب هم با استقامت نیست.
این هم از سوتی های الله و محمد.
قران و درون مایه ان هیچ پیوندی به دانش
و دانش پروری ندارد و به وارونه هر انچه در ان
است در ستیز کامل با خرد و دانش از اب در میاید
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربانگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی Agnostic
راستی جستجو کردی در پیشتر ها پی ساختمانها یا ملات ساختمانها را با قلع یا سرب بکار نمی بردند؟ تازه چیزی ازشان هم بجا مانده نیست؟
همچنین دانشمندان شما ها که همیشه کشف گر بودند هم هستند چیزی با تار تاربند عنکبوت درست کردند سازه ای؟پلی ؟راستی دانش دانشمندان چه فراوان پیشرفت کرد! تاربندان می توانند با جفت خود بسر برند یا همسایه آزاری که ندارند همدیگر را بخورند آره خانه تاربند خانه برای دام اندازی است یک ورشو از برگ جدا کنیم سراسرش می چسبد به هم نادانان هم چسبیدند به بندهایش
خداوندا دانشمند تر از تو سراغی نیست پناه بر تو از آسیب کینه ورزان نادان
من که متوجه نشدم جناب ام بی کی چی فرمودند ولی صحبت از قلع بود به جای سرب
اتفاقا وضعیت وخیم تر هم میشود دوست من
قلع هم مانند سرب نرم است ! نه تنها نرم بلکه خاصیت جذب امواج رادیواکتیو هم ندارد !
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربانگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی bilche
بجا نیستش که بگوییم هر چه که نرم است کارایی ندارد
راستی چرا وخیم تر ؟نشد که هر چی دمای ذوبش پایینتر نرمی اش بیشتر من از رادیو اکتیو ها خیلی سر در نمی آورم
هم نشد که هرچی نرم است همیشه نرم بدارد نمونه اش همین چسب آب که پس زمانی سفت می شود هم کنار هم می دارد
هم نه این که نرمی تنها اینجا خواسته شده باشد به دیدم اینه که نفوذ آب را باران را میبندد هم سراخ سمبه را می پوشاند که مورچه نیاید تویش
هم یک چیز دیگر خانه هایی که کلفتی اش 20 سانت باشند با اونی که 40 است یک اندازه توان پایداری ندارند
سرآخر هم که مرصوص پیشتر گفتم تنها به قلع کاری هم سرب کاری شده هم این چیزها پایان نمی پذیرد آره هر چیزی چسبانده گشته به هم را هم گویند
خداوندا مرا از پایه ء خواسته شده ات که با برادران هم آیینم همان کنار هم جنگیدن است دورتر نبر خودت توان دشمنانم را بکاه
از متن آیه مشخص است که جنگجویان اسلام بنیانشان سربی است نه اینکه خانه ای هستند که پی اش از سرب ساخته شده.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Agnostic
قدیم پی خانه را از سرب نمیساختند.
امروز برای میرا کردن موج زلزله از سرب هم استفاده میشود به این نحو که زیر پی ابزاری نصب میشود که در آن سرب هم به کار رفته است! ولی لاستیک و فولاد و... هم در آن بکار رفته:
سیستم هسته مركزی:
این سیستم متداول‌ترین سیستم ارائه شده و اجرا شده در دنیا میباشد. كه علت متداول بودن آن این است كه ایرادهای سیستم ثقلی را ندارد و همچنین هزینه‌ی بالای جك‌های هیدرولیكی و فضاگیر بودن سیستم فنری را هم ندارد. در این سیستم در زیر تمام ستون‌ها میراگرها یا جداسازهای لرزه‌ای را قرار می‌دهند. مواد اولیه‌ی این سیستم كائوچو و لاستیك میباشد. در وسط این جداسازها یك هسته‌ی فولادی یا سربی قرار دارد به همین علت به آن سیستم هسته‌ی مركزی گفته میشود
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/11/5.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/11/6.jpg
میرا کردن نیروهای زلزله در پی ساختمانها -
سرب چون جرم حجمی اش زیاد است برای این منظور استفاده میشود. به هر حال تشبیه جهادگران به سرب ناشی از بی اطلاعی الله و محمد دارد.
دانش ساخت فولاد که از آلیاژ های آهن میباشد مربوط به حداقل 5000 سال پیش میباشدگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی mbk
اما بد نیست بدانید که انسان از حدود 3000 سال پیش به دانش ساخت فولاد های مستحکم تر رسیده ببود. این کار را با افزایش دما در کوره های ذوب آهن آن زمان انجام میدادند
در چین آثاری از کوره های بلند برای ذوب آهن پیدا شده که قدمتی 3000 ساله دارند .
تا قبل از عصر آهن عصر مفرغ بود که آلیاژ هایی محتوای قلع و مس هستند . این آلیاژ ها جزء قدیمی ترین نوع آلیاژ هایی است که بشر توان تولید آن را داشته است .
اما سوال اینجاست که انسان متمدن دوران باستان حدودا 3000 سال پیش توان ساخت فولاد را داشته است و میدانسته که با این آلیاژ میتواند ابزار محکمتری بسازد . چطور محمد سرب یا قلع یا آلیاژ های این دو عنصر را محکم تر از فولاد تشخیص داده است ؟ !
این موضوع برای 1400 سال پیش است .
از سوی دیگر چسب مایع و نقطه ذوب و... به حث مرتبت نیست. بررسی استحکام مواد مطرح میباشد .
یعنی محمد که شمشیر فولادی در دست داشته نمیدانسته که سرب و قلع نرم میباشند ؟ کاربرد محدودی داند.
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
زمانی نوبت گفته هایم رسید گفتید چیزی نفهمیدیم اما خودتان راستی هم چیزی برای گفتن نداشتید
یکی گفت یه جا جور مانند تشبیه باز پس می گیره میگوید نه از متن روشنه که جنگجویان خود بنیان سربی اند
یکی هم یانمی داند یا اینکه می داند سر به نادانی می زند آهن هم فولاد را با قلع هم سرب می سنجد بگذریم از مهندسی گفتگو کردن که با دمای جوش بالا سخت بود بالای ساختمان آبش کنند تازه قلع هم سرب را هم گفتم ملات می کردند برای چسباندن نه که خانه ای سربی داشته باشند آجر سنگ چیزهای دیگر برای بالا بردن دیوار بکار می بردند
تازه خداوند چند جا گفت به سلیمان هم پدرش داود درود خداوند برشان باد کار فلز کاری ساختمان سازی بی مانند آموختیم به ذولقرنین هم که خداوند مهربانیش کند از هر چیز دستاویز هم دانش هم توانایی دادیم که سدی میان دو کوه بسازد گفت تکه های كلفت آهن بیاورید تا چید میان برابر دوسوی کوه هم گفت بدمید آتش افروزید هم بریزم برش آهن جوشیده که نمی توانستند ازش بالا روند یا سوراخی برایش درست کنند که سوی دیگر روند
خداوندا مرا از لج بازان نادان مگذار
=)):34::36:گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی mbk
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/11/8.jpg
برخی ترجمه ها به ترجمه جناب حزب اللهی نزدیک تر است
برخی هم به ترجمه جناب ام بی کا
از همه جالب تر مشکینیست که زیر آبی رفته و سرب را پولاد ترجمه کرده است :e330:
همه این ترجمه ها اشتباه و ماله کشی است.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی bilche
اصلا سرب و قلع که ملات نبوده اجزای ساختمان را بچسبانند. کعبه هم که مهمترین ساختمان زمان محمد است ملاتش سرب نبوده.
بنیان مرصوص یعنی اساسشان از جنس سرب است. یعنی خمیره شان از سرب است.
استوار هم بعدا با تفسیر قرآن معنی مرصوص شده.
به هر حال
بنده هم بیشتر با نظر شما موافق هستم تا جناب m b k
اخوی دور برندار.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Agnostic
من خواص سرب را نوشتم و با توجه به وزن سرب حتی میتوان تفسیر کرد ثقل جهادگران بیشتر است.
خواص سرب هنوز همه اش کشف نشده و درآینده می فهمید که قرآن اشتباه نکرده.
گرامی هرگاه در اینده ویژگی های سرب را پدیدار کردند شما هم با قرانگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی Hezbollah_yaAli
1400سال پیشتان بیاید تا شاید انگاه سخنی برای گفتن داشته باشید
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ) [یونس/85-86]" "پروردگارا نباشد می گذاریمان آشوبی برای خویشان ستمکاران هم درآورمان به مهربانی ات از خویشان روپوشندگان"
یادم هست جاهای دیگر می رفتم دیدگاههای سخن خداوند کسی بلد نبود با هم می پرسیدیم به پاسخ درست می رسیدیم اینجا کسی نمی آید چیزی بگوید انگار که به خواست می خواهند چیزی دفن کنند که چیزی آشکار نشود پروردگارا تو بسمان هستی
سرب و ویژگی‌‌های آن سد‌ها سال پیش از محمد هم شناخته شده بود.
داریوش شاه دیواری در قپچاق بنا کرده بوده که در آن ملات سرب بکار رفته بود چون آن زمان سیمان نبوده. بروایتی داستان زولقرنین هم در ریشه همان دیواری بوده که داریوش شاه ساخته و محمد از آن بنام دیواری یاد کرده که زولقرنین از آهن سخته است.
یکی دیگر از ویژگی‌‌های سرب اینست که آلوده کننده و سمّی است. البته الله این را نمیدانسته است.
فلز و شبه فلز خاصیت ملات بودن ندارد در مورد بنای ساخت داریوش شاید آزمایشی ملات سرب بکار بردند. ساختمانهای قدیمی تر از هخامنشیان هم ساخته شده که ملاتش فلز نبوده. ملاتهای آهکی محکمتر از سرب است.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Rouzbeh
شاید آجر سوراخدار را روی هم می چیدند و سرب مذاب می ریختند.
اتفاقن باعث به هم پیوستگی آجر ها هم میشده این کار!گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Agnostic
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ " "جز کسانی که پشیمان شدند هم سازنده کردند هم آشکار کردند باز آن دسته پشیمانی پذیرم بر ایشان هم من پشیمانان پذیر خیلی مهربانم "
رفتم جستجو کردم دیدم از هم زدن اکسید سرب با روغن برآمده یا گلیسیرین چسب سفتی هم آببند خوبی می ساختند هم کنون هم می سازند اگر پذیرا نیستید بروید در همان نوشته های اینگلیسی تان بچرخید خداوندا مرا همیشه یکدل بدار نه چنددل