سیستمم هنگه مغزم هنگه دلم هنگه دستم هنگه زندگیم هنگه ولی خودم منگم :))
نمایش نسخه قابل چاپ
سیستمم هنگه مغزم هنگه دلم هنگه دستم هنگه زندگیم هنگه ولی خودم منگم :))
کافه برای بحث های یخورده جدی تر بودا :))
رفته بودم توی یک فروشگاه کتابهای قدیمی ! یک چیزی پیدا کردم که درجا خریدمش مال سال ۱۹۵۴ هستش این هم یک اسکن از صفحه اولش :
فایل پیوست 1118
به قدری قدیمی هستش که اگر ورقهاش رو تا بزنید میشکنه، زورکی اسکن کردم :e00e:
فردا 9 دی هست و صدا و سیمای ایران هم قصد داره در مورد جنبش سبز و انتخابات 88 برنامه پخش کنه و روی اعصاب من باشه!
جدای از اینکه اون موقع دچار افسردگی شده بودم و اتفاقات خیلی بدی که افتاد, الان که چندتا صحنه از تظاهرات رو می دیدم ناخودآگاه گفتم : یادش بخیر!
شاید چون اون موقع حداقل یه کاری می کردیم و مثل الان منفعل و آروم و بدون واکنش نبودیم!
از کجا معلوم ؟شاید این ارامش قبل از طوفان باشد؟:)))