تو هم میهن فعاله ، اینجا دیگه سر نمیزنه !
نمایش نسخه قابل چاپ
از صبح تا حالا توی خونه تنهای تنها بودم... غروب جمعه س! یه معشوقه هم ندارم بیارمش خونه از تنهایی در بیام، واسش شام درست کنم، روی میز شمع و گل بذارم... با بوس و همآغوشی شام بخوریم...! :)
دیگه دلم گرفت غروب جمعه...
فایل پیوست 3719
خب حداقل توی یه بشقاب غذا بخوریم! :)
اگه جان جهانم بود که موقع غذا خوردن فقط بوس و لب بود! :)
(نه دیگه جویدن و اینا... :e415: بطور عادی)
پ.ن: البته آهنگ غمناک گوش دادن هم مزید بر علت شده غروب جمعه ای دوباره احساساتی بشم و بعدن از چیزهایی که گفتم خجالت بکشم! :)
البته اصلاح می کنم، من بطور عادی از اینکه توی لیوان یکی دیگه آب بخورم و یا با بشقاب یکی دیگه غذا بخورم بدم میاد، چندشم می شه... :e407:
من قاشق و بشقاب و لیوان و همه چیزم مخصوصه خودمه...
ولی فرض رو بر این گذاشتیم که پسره تمیز باشه دیگه...! :)
آلیس جان حتم دارم توهم دچار ناهنجاری هورمونی شدی! :))
ولی جدی یه دکتر برو شاید واقعا هورمونات به هم ریخته،روی خلق و خو تاثیر قابل توجهی دارند.
نه بابا، اتفاقا من توی چند ماه اخیر کلی پیشنهاد دوستی رو رد کردم که مطمئنم نصفشون فقط به خاطر سکس جلو اومده بودن و نقش پسر عاشق رو بازی می کردن!
آخه اون آدمی که دوسش دارم رو پیدا نمی کنم... :various_054:
نخیر نمی رم، همینطوری تو واسه خودت بگی ناهنجاری هورمونی داری که قرار نیس نگران بشم و به دکتر مراجعه کنم...