اَ دیوانه کوره اسا چی خایی بوکنی برا؟ ان ایتا پیلدانه دیوانیه!
مرا فانه، دَکَه کُن بیشه ...
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان نگران نباشید، این پرنسبانوی ما تا فردا حتما حالش خوب میشود، اگر نشد به او اجازه خواهم به مدت 15 ثانیه، به شکلی که رویش آنوری کند تا صورتاش را نبینم، مرا بغل کند تا اندکی جنونِ نوجوانیاش آرام بگیرد ... البته فکر کنم الان دیگر به این کار هم نیازی نیست، چون تصورش نیز حالش را خوب کرده الان :))
همین 10 ثانیه پیش انداختمش دور و دیگر هرگز کتِ سیاه هم نخواهم پوشید:))
ای کاش امشب پیشم بود.. تا صبح پیشم بود، اینجا، توی اتاقم، درو قفل میکردیم، تا صبح با هم بودیم... حداقل امیدوارم فردا صبح فکرش از سرم بپره! :(