بزنید بابا:))
من رو از صندلی داغ میترسونی!؟من با بسیحی بحث کردم،برو از اسپاگتی بترس :)))
نمایش نسخه قابل چاپ
ایرادی ندارد آنارشی جان، سالی چند ماه بودن و مفید بودن بهتر از کل سال بودن و همچون من و آندد پریود بودن است خب؟!
امیر هم الان حدس میزنم همچون فتحعلی شاه در حرمسرای خویش میان دخترکان و دلبرکان میلولد؛ ببین چقدر به ریش ما خواهد خندید اگر دلتنگی در ما ببیند، مطمئنم با خشم و تمسخر خواهد گفت بروید فکری به حال آن چیزِ توی خشتکتان بکنید ای بتاچههای مفلوکِ نرمپستانِ نازکصدای جلقی...
من بروم کمی استراحت کنم ببینم این سرطانِ روان کمی فروکش میکند یا اینکه همچنان قصد گایش دارد:e408:
نخیرم ژن من از همتون فرگشتهتر و مرغوبتره! بنابراین هایپرگمی من هم کاملا توجیه عقلانی و منطقی داره! :) باید نسل آینده رو از این ژنهای مرغوب بیبهره نذارم...
اما جدا من خیلی بچه دوست دارم. فعلا که توی فامیلای ما ازدواج در سنین بالا عرفه و به من اگه بخوام دست بکار شم میگن هنوز دهنت بوی شیر میده! :)
-----
یادمه سری قبلی هم که امیر رفته بود تمام فروم فاز غم برداشته بودن و همه به فکر خودکشی بودن! این امیر عجب کاریزمایی داره بین شما، البته منم دوسش دارم ولی خب بیمعرفته دیگه، کاریش نمیشه کرد! :)
حالا امیر را ول کن، خودت چرا نمیروی؟! باور کنید اینقدر که شما را در این انجمن مورد «لطف و مرحمت» قرار دادهاند، با من هم چنین میکردند، شاید سالی یکبار هم لاگین نمیکردم:))
با این تفاسیر قبول دارم که باید ژن مرغوب و «پوست کلفتی» داشته باشید...
خب من به دفترچه دلبسته شدم چیکار کنم؟!! :) بعدشم من هرباری که مورد «لطف و مرحمت» قرار میگیرم بعدش باید یه دعوای اساسی توی فروم رخ بده. مگه ندیدی بعد از اخراج من امیر چه جوری دیوونه شده بود و فروم رو به خاک و خون کشیده بود؟؟؟
اگر کسی بهم محل نمیداد دیوونه نبودم که لاگین کنم! :)