چرا بد باشد امیر جان؟
همین جستار را بخوانید, با "بهرهکشان" خودمعترف هم آشنا میشوید.
سپس بهرهکشهانِ هوشمندتری میبینیم که بهمان شیوهیِ ژیژک دوست داشتنی میگویند:
"ما بخوبی میدانیم بهرهکشی بد است, ولی ..."
We know very well but ...
نمایش نسخه قابل چاپ
امیر جان برای جمع اینجا اتفاقی نیافتاده و سرجایش است، هر چه گذشته بر مهربد بوده.اکنون هم میبینیم که در بحث پیرامون رابطهیِ ناسیونالیسم و کمونیسم همینطور انگ دروغ است که به من میبندد، در سری آخر که ایشان حکم ارتداد من و آنارشی ،کوروش بیخدا و کسری و البته میلاد را صادر کرد و الان همهیِ ما آدم بده هستیم.خودت را هم میبینم که شدهای بهره کش !!
البته من از اتفاقات پیش آمده ناراحت نیستم که خوشحال هم هستم چرا که چیزی در میان نبود.اگر مثلا دادهیِ شخصی من دست این داشتم بد بود!
نه جدا مثل اینکه یکچیزی زدهای، اینکه بدروغ بگویی من پشت سر همایون دسیسه کردهام و البته تمام متن لجنمال هایت دروغ است.و البته این تلاش مذبوجانه هم که بخواهی عدم اعلام استعفای منرا دروغ جا بزنی مضحک است.نکند چون من اینجا اطلاعات شخصی خودم را هم قرار نمیدهم این هم دروغ حساب میشود !!
جااان!!!!! :21:
همایون شد نیوتن؟!!
آن میشود اعمال قانون و البته دروغ تو، چرا که علتش نژادپرستی او بود نه اینکه من از او بدم میاید.
مش رجب :e00e:
در راستای سخنگاه:
اگر دربارهیِ سخنگاه سخن میگویید, من چنانکه گفتم, اینجا میبایستی بدست ٤ کس گردانندگی مهادین میشد:
پس حکم ارتداد؟ کسی را من نداده بودم.
سخن من در اینکه کسی مانند "داریوش بیخدا" نباید تراز دسترسیِ هماندازهای با من میداشت هم بسنده فرنودین است.
در راستای بهرهکشی:
در گفتمان بهرهکشی نیز من هیچ دشمنیای با کسی ندارم, هر چه باشد ما داریم تنها
میگفتمانیم و بس و در جهان بیرون خود من هم گاهْ بهرهکش! هستم (از سر ناچاری).
هر آینه اگر شما و کوروش و ... میاندیشید با حاشیه کشاندن و نمیدانم پرداختن به سخنگو و تیکهانداختنهایِ دیگر اینچنینی از کمونیستها میتوانید
چهرهیِ بدی بپنگارید, خوب من هم اینجا هستم تا همین کار را با شما نموده و از چهرهیِ راستین خودتان پردهبرداشته و داوری را به خوانندگان وانهم!
شما در جایگاه گرداننده خویشکار (همان چیزیکه بیزارید) هستید که رفتارتان آشکار و روشن (transparent) باشد,
از همینرو به هموندان این انجمن وابسته است بدانند شما که فرنام گردانندگی به دوش میکشید براستی توان گردانندگی دارید یا نه. بازگویی این "
دادهیِ شخصی" نیست. درست است زشت هست, ولی خوب من پیهیِ زشتی آن را به تن مالیده و از رفتار دوگانهیِ لیبرالیستیک شما (یک چیزی بگوییم و در نهان یک کار دگر کنیم) پردهبرداشتم! (:
دربارهیِ داده شخصی هم پیشامدانه و ناخواسته اینجا دربارهیِ بسیاری کاربران داده دارم و به کسانیکه باید, همواره سربزنگاه آگاهی هم داده ام که چگونه از آنها پاسداری کنند; اگر فراموشیدهاید, جستار شگردهای ناشناس ماندن و دور زدن فیلترینگ - برگ 26 را نیز من آغازیدهام.
پس این هم یک انگِ دیگر از شماست که من اگر دسترسی به دادههایِ خودینه داشته باشم از روی کینهجویی؟ به میان میاوردم.
پارسیگر
:e058:
بیانصافی هم حدی دارد رفیق قدیمی. من بهرهکشم چون مخالف راه حل مارکسیستی برای پس از انقلاب هستم یا برخی انتقادات به مبانی اقتصاد سوسیالیستی را قابل تآمل میدانم؟!
برای من این وضعیت خیلی عجیب و ناامیدکننده است. امیدوارم ایشان دربارهی ما تجدید نظر بکنند. :e058:
تنها دلیل من برای بازگشت به اینجا حضور دوباره در جمع صمیمی رفقا بود و مهربد هم عنصری جداییناپذیر از آنست. آدم به راستی دلسرد میشود.
نه جان من، میامدی مدعی میشدی فقط خودت گردانندگی کنی، تعارف نکن !!
حکم ارتداد یعنی همهیِ ما را دروغگو و فاشیست و... نامیدی و گناهکار و مقصر دانستن و حتی حمله به آنارشی !!
تو هر کس که میگویی بنظر خودت فرنودین است !! ولی ادعای مفتی بیش نبوده چنانچه همهیِ مدیران آنرا چرند یافتند و نشان دادند بیخود است.
اینکه تو در اوهامت چه فکر میکنی و اینکه فکر میکنی ایراد من به چرندیات و تکه انداختن به آن توطئهای سازمان یافته است اهمیتی ندارد، همانطور که گفتم از این به بعد من کلاهم را بالا گرفتهام و من این رفتار روانپریشانهیِ تو را برای حفاظت از خودم به نحوه اشیسته پاسخ میدهم تا ببینی نشان دادن چهرهیِ بد یعنی چه، هر چه که باشد هدف والای کمونیستی هر کاری را مجاز میکند ، فقط باید خودتان از روی شکمبه تشخصی دهید که بر حق هستید.من از این پس هیچگونه خویشکاری نسبت به تو در نظر نمیگیرم و با تمام توان از خود دفاع میکنم.پس نگران آن نباش !!
جااان؟!!! :21:
این جکم اخلاقی را هم از شکمبهیِ مبارک فربودین ساختید، کجای قوانین یا اخلاق مرا موظف میکند که اگر تصمیم به استعفاگرفتم،نباید از مدریست کناره گیری کنم ولی اعلام آنرا عقب بیاندازم.
این ها میشود وظیفه یمن در شفافیت?!!
اینکه در گذشته چنین نکردهای دلیل نمیشود که اکنون نکنی، میدانیم که الان دادن حکم تیرباران ما (لیبرالها) را هم صادر کردهای و با هر آنچه در توانداری سعی در لنجمال ردن و ترور شخصیت ما، مشخص است که اکنون اگر دادهیِ شخصی از ما داشتی چه میکردی.
نه امیر جان, شما که از روز یکم گفتهاید با بهرهکشی همراه نیستید و تنها با راهکار
کمونیسم ناسازگاری دارید (برای همین سخنت ات دربارهیِ ابزار فرآورش شگفتانگیز زد).
من به همان اندازه که از مزدک گرامی دارم میاموزم, دوست دارم دربارهیِ آنارشیسم و راهکار آن در
زدایش بهرهکشی نیز بدانم و میدانیم شما بیشتر از هر کس دیگری در این زمینه آگاه هستید.
دیگرانی هم که بهرهکشی را خوب میدانند هم بروشنی همآورد اندیشیک هستند (و نه دشمن!) و بی آنها هم هیچ گفتگویی پیش نمیرود.
من از چیزی بیشتر از این محفلهایِ eliteگرایی بیزار نیستم.
آدمی باهوش و فرهیخته هستید؟ بسیار خوب, ولی فرنود اینکه بخواهید از روی باهوشی و فرهیختگی دیگران را زیر پا له کنید نیست.
ستیز مهادین من هم اینجا — در پاتوق شبنشینی — با نگرشِ راسلی است که هر جا که میتواند ارزشهایی که من و بسیاری به آنها پایبندیم (همچون فرهنگ ایرانی) را میکوبد و ارزشهایِ
خودش (برآمده از لیبرالیسم political correct) را میخواهد فروکند (آواتار بهمان کَس لخت است, اخراج. این یکی ترول میکند, بیارزش است, بیاندازید بیرون. آن یکی بویِ نژادپرستی میدهد, اخراج).
روشن است من و هر ایراندوستی دربرابر اینها خاموش نخواهیم نشست و تنها ایشان نیستند که میتوانند گیر بدهید,
ما هم میتوانیم به لیبرالیسم و این political corretness بازیها (کسی گفت نژاد آرایی خوب است, باید او را اخراج کرد و ...) گیر بدهیم! (:
پارسیگر
مطمئنم مهربد در وضع فعلی از نابودی کامل اینجا بسیار خرسند خواهد شد.من که گمان نکنم که او تجدید نظر کند و اگر هم تجدید نظر کند من هرگز با این سابقه به او اعتماد نخواهم داشت.دلسزدی بنظر میرسد بخش جدایی ناپذیر از داستان خردگرایی در جامعهیِ ایران باشد.من هم برای گپ و گفت با باقی دوستان قدیمی اینجا هستم وگرنه همرزم که پیدا نمیشود که هیچ، باید مراقب بود خودیها(؟) بعدا کمر به قتل ما نبندند.
روشن است که یک ابرسازواره مانند گروه گردانندگی میتواند فاشیستیک برفتارد و چندین بار تاکنون
گروه گردانندگی دفترچه رفتارهای فاشیستیک از خود نمایانیده و من (در جایگاه گرداننده) با آنها ستیزیدهام.
یک اینکه همه چرند نیافتند, کوتاه آمدند.
دو اینکه «فرنود» نیازی به تایید مردم ندارد.
"عقب انداختنی" که هرگز نیامد؟ مگر در یک اشارهیِ کوچک از سوی شما:
پس من تا زمانیکه شما این را نگفته بودید هم از رفتار و سخن دوگانه تان پردهبرداری نکردم.گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی russell
انگِ پیرامون "دادهیِ شخصی" هم دستآویز بامزهای است, بویژه شنیدن اش از کسیکه خود بروشنی رفتار و سخن دوگانه دارد! (:
پارسیگر