بعید میدانم به این سادگیها باشد و بتوانید با ندیدن خشک و خالی فراموشم کنید. :e057:
نمایش نسخه قابل چاپ
من نمیدونم چرا تولد من به جای ولنتاین، هالوین نیست:))
:e403:
فکر کن حتی یک درصد خوشم بیاد!من کلا از هرگونه مناسک اجتماعی بیزارم،از مراسم جشن یا سوگواری گرفته تا هدیه دادن و گرفتن، دید و بازدید، احوال پرسی و...
موقعی که توی جایی تنها باشم ایده آل ترین لحظه های زندگیمو میگذرونم:)))
انصافن اگر حرف برای ما در نیاورند باید بگم که من زیاد با شیرینی رابطه ندارم و این علاقه از آن بانوان گرامی می باشد :)
ولی اگر از دستِ یا در جوارِ یک حوری زمینی باشه به قول رضا مارمولک «چه بهتر» :e415:
ببینم بالاخره شما میخواهید وانمود بکنید که به من اهمیتی نمیدهید و تحویلم نمیگیرید و منتظر رفتنم هستید و از من بیزارید، یا دربارهی قلبم ابراز کنجکاوی بکنید و هرچه نوشتم را اینگونه بقاپید ؟ :e412:
حتی خود منهم آن پست را نخواندم.. عشق با زنان چهها که نمیکند.. :e40b:
امیر از موقعی که ایران برگشتی رفتارت یخورده تغییر کرده.
فکر کنم قصد تور کردن گزینه های مجازی رو هم داری،نکن به دستگیر شدن نمی ارزه:)))))
شوالیه آنر ولش کن، اگر زودتر گفته بودی تولدت است یک تکنیکی در بازی هست که شما میآموختم: به تمام دختران حاضر در جشن تولد میگویید بیایید یک بازی بکنیم که آنها چشمان شما را میبندند و لبانتان را میبوسند و شما باید حدس بزنید که چه کسی بوده.. اگر قبول نکردند بریدن کیک را مشروط بکنید به انجام این بازی، اگر دفترچه و کاربران مونث آن معیار باشند گلوکز راه دل زنان است نه بازی! :e40a:
اینهم برای آنکه نگویی هیچوقت چیزی به تو یاد ندادم.
ای کلک،به هدف زدم پس که میخوای ولش کنم:)))
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/02/26.jpg
فردا تولدمه نه امروز:))) تو فکر کردی من به لب راضی میشم!؟یک آندد(دو پادشاه) در اقلیمی نگنجد و هفت درویش در گلیمی بخسبند:)))
من اگر قصد داشته باشم باید همون شبش به نتیجه برسم،پس اینو بازی میکنیم:
Seven minutes in heaven - WiKi
ورژن من:اسم همه دخترا رو میریزی و اسم خودتو و یکی دو عدد از دوستان پخمه مذکر(البته ورژن بطری هم داره که سرش طرف هر کی بیافته انتخاب میشه) اینطور دیگران رو هم در این امر خیر سهیم میکنید:))
فکر کن 7 دقیقه! :e402: