توان کرد با ناکسان بدرگی — ولیکن نیاید ز مردم سگی
این آه و نالهها و چامهسُراییها را هم ببرید جای دیگر بکنید, اگرنه ما با تراز فرهنگ و ادب شما از پیش آشنا هستیم:
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
...
نمایش نسخه قابل چاپ
توان کرد با ناکسان بدرگی — ولیکن نیاید ز مردم سگی
این آه و نالهها و چامهسُراییها را هم ببرید جای دیگر بکنید, اگرنه ما با تراز فرهنگ و ادب شما از پیش آشنا هستیم:
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
...
شما چرا درگیری درست میکنی؟ میان پیشنهاد و ناسزا زمین تا آسمان دگرسانش است.
من که آمدم اینجا یک چیزی یاد بگیرم دیگران هم بیاموزانم, این درگیری ها هم(برای نخستین بار این واژه را میگویم) بیجاست!
ما در این فروم با هم زندگی نمیکنیم! تنها گفت و گو میکنیم. و چیز یادمیگیریم.
کمی اندیشه کنید.
پارسیگر
گفتگوهای ان جستار از این دیدگاه که باید دربرابر نوآموزان و تازهکاران نرمی و نرمخویی به کار داد هیچ جای سخنی ندارد,
ولی اینکه دربرابر هر کس و ناکسی که رسید, کسیکه از آغاز آمده جُستار گشوده کسانیکه "کلافه هستند" بیایند
اینجا یکزبان به این دو تا (مهربد و مزدک) گیر بدهند و کسیکه میبینیم بروشنی هیچ ادب و فرهنگی ندارد و
بسته به بافتار و نیاز, دیگران را خر و یابو و منقلی هم مینامد, دربرابر چنین کسی دیگر نباید مهربان بود.
اندیشمند همزمانه, نسیم نیکولاس طالب, در جایی به این نکتهیِ گیرا که در زبان انگلیسی دگرسانیای میان
فرایافتهای گستاخیِ رو-به-پایین و گستاخی رو-به-بالا نیست, ولی در زبان عربیک دو واژه برایش میباشد مینِمارد:
English does not distinguish between arrogant-up (irreverence toward the temporarily powerful) and arrogantdown (directed at the small guy).
ما این را در زبان زیبای خود امان ولی داریم و من هم پیرویِ این رفتار آرتائیگ هستم: دربرابر
فرودستان و کِهتران همواره «فروتن» باشید, دربرابر گستاخان و دهندریدگان «فراتن = arrogant-up».
زیرا:
“Being nice to the arrogant, is no better than being arrogant toward the nice” — Nassim Taleb
«نرمخویی در برابر گستاخان, از گستاخی در برابر نرمخویان هیچ بهتر نیست» — نسیم طالب
پارسیگر
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
:4:
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
از سپاس ایشان زیر پیکِ من هم روشن شد که همگی با هم, درستِ درست درکش کردیم :e402:گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
اکنون برای ما به این بپردازید که چرا "مخ سرکار همایون" عیب
دارد, شاید چون ایشان هم به سرمایهداری عزیز شما بیحرمتی کردهاند؟ :4:
پس زدن حجم زیاد واژه های تازه را که همین الانش هم دیده ایم و تجربه اش را داشته ایم !
من دارم در مورد پس زده شدنش توسط جامعه حرف میزنم نه امکان ارائه اش به مردم از طریق رسانه ها .
طبیعتن مدام به خورد جامعه دادن واژه ها (ولی نه به یک باره و یهویی) تاثیر گذاز است بسیار و یک بازه 100 ساله و شاید هم بیشتر را نیازمند است .
800 واژه که بیشتر استفاده میشوند ! اگر شما بتوانید هر 10 سال 200 واژه جدید را روتین کنید 40 ساله میتوانید 800 وازه را در زبان عامی و محاوره جا بیندازید که 40 سال مدت زمان خوب و منطقیست .
واژه ها رو باید دونه دونه به جامعه داد نه دسته دسته .
من اصلن نفهمیدم چی گفتی اینجا !!!
نه عزیزم ما فقط تحت تاثیر جو نیستیم! در نتیجه یک باره هم از جامعه نا امید نمیشویم !
من برای کار شما در این زمینه ارزش زیادی قایل هستم و برای همین هم هست که ازت خواستم دیتابیس رو به شکل Sqlite بهم بدی که اگر به هر دلیلی یک روزی خسته شدی یا وقت نکردی یا نبودی بشود ادامه اش داد . ولی با تزریق یکباره اش به جامعه مخالفم چون پس زده میشود ، ساده تر بگویم جامعه اووردوز میکند !
من امروز رو با 10 سال پیش مقایسه میکنم و میبینم که دست کم توی این 10 سال 100 واژه جدید جایگزین واژه های قدیمی شده اند و اتفاقن توسط مردم هم مورد استفاده قرار میگیرند .
چاپگر - درود - پسین - پیشین - یارانه - رایانه - چرخبال - پیامک - جایگزین - تازه - نو - فرهود - فرنود (این یکی بدجوری با شوشول مبارک گره خورده فراگیریش :دی) و ...
پس جا انداختن 3000 هزار واژه طی 100 سال چیز غیر منطقی و نشدنی نیست و به شیوه ای غالب میشود که نه به کسی فشار بیاید و نه کسی اصلن بفهمد چه شد .
10 سال پیش مردم میگفتند :
SMS ای که برایم ارسال کرده بودی را پرینت کردم !
امروز :
پیامکی که برایم فرستاده بودی را چاپ کردم !
آموزش و پرورش ما به کل ریده ! به جای اینکه عربی اجباری باشد باید آلمانی یا فرانسه اجباری باشد .
ما داریم در دوران جمهوری اسلامی زندگی میکنیم و تا زمانی که جمهوری اسلامی هست همین آش و همین کاسه هم هست . تازه آموزش به کودکان نباید در حدی باشد که بین نسل خودشان و والدینشان شکاف بیش از حد ایجاد کند که همدیگر را نفهمند . مشکلی که ایرانیان خارج از کشور باهاش دست و پنجه نرم میکنند .
بله این خیلی کار خوبیست ولی خوشبینی بیش از حد هم خوب نیست . سایتهایی که بیش از حد پارسی گویی و نویسی میکنند مورد استقبال اکثریت قرار نمیگیرند . آن اقلیت مشتاق هم که زیر سنگ هم باشید پیدایتان میکنند .
باید یک استانداردی در نظر گرفته شود ، مثلن 30% واژه های پارسی در یک نوشته تا باعث گُرخیدن مردم نشود . سپس رفته رفته با آشنایی مردم و داغ شدن سایت و ... درصد را افزایش داد تا به 100% رسید .