چگونه به یاد دارم یا چگونه میابم اشان داریوش جان؟
در خود یادسپاری که من رویدادنگارانه همهیِ سخنها را در یاد دارم و میکوشم کمترین چسب را هم به آنها بزنم. ب.ن. داریوش بَهمان
سخن را گفت چون این فَردید را داشت یا بیسار را در پاسخ با بَهمان آهنگ و واژه گفت چون این را میازید و دیگرها.
این "چون"ها چسب هستند و من میکوشم همواره با کمترین چسب همه چیز را در یاد داشته باشم.
کمترین چسب میشود رایانه که تنها دادهها را دارد و نمیتواند هیچ بفرجامد, بیشترین چسب را هم کوتهاندیشان و مغزهای ناآموخته میزنند (برای اینها هر چیزی یک 'چون' پشت اش
هست و هزار سال هم بگذرد روی چونی که دادهاند پامیفشرند), در این میان بهینهترین رویکردی که من یافتهام سود بردن از خوارزمیکِ "درگاشت بیشترینه" بوده: Maximum entropy - WiKi
در این رویکرد اگر برای نمونه من میتوانستم در پس نوشتهیِ کسی "یازشی پنهان" بسُهم آنها را همچنان چسب چون نزده و تن به وسوسهیِ توضیحپذیر کردن
آن براه چون نژادپرست بود, چون مسلمان بود, چون X نمیدهم, بجای آن رویداد را در همینجور "آویزان" در یاد نگهداشته و در آینده در پرتویِ دادههایِ نو میکوشم ببینم گاسِ من از یازش پنهان درست بوده یا نه.
دربارهیِ یافتن هم نگارش من سامانیک است و نوشتههایِ خود ام را همیشه بی کوچکترین دشواری و دورریختن زمان میابم و همینجا نخستین چیزیکه میگوگلم میشود نوشتهیِ من در همینباره: site:daftarche.com نگارش mehrbod موتور جستجو - Google Search
در کنار اینها, در این سخنگاه نبردهای گوناگون در ترازهای گوناگون میروند و تنها میبسندد به آنها بنگرشید. برای نمونه میدانستید در این سخنگاه نخستین بار @Ouroboros بجای "بررسی" نوشت "برسی"؟
و میدانستید تنها @Russell بهمین شیوه مینویسد؟ (به دید من ٧٠% خودآگاه و گونهای یاد کردن از امیر) و اینکه @Alice پیشتر یک جنگ بر سر "بررسی کردن" درست است یا "بررسیدن" با من کرده و آنرا باخته؟ ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 16
یا در این میان تنها کمابیش من @مزدك بامداد و خود @Alice (در سخن با ما) میگوییم بررسیدن؟ ((:
پارسیگر