لینکِ واژه نامه را اشتباه فرستاده ام. خودت "غره" را در آنجا بجوی می بینی که چند تلفظ گوناگون دارد و هر کدام معنایِ متفاوتی.
نمایش نسخه قابل چاپ
لینکِ واژه نامه را اشتباه فرستاده ام. خودت "غره" را در آنجا بجوی می بینی که چند تلفظ گوناگون دارد و هر کدام معنایِ متفاوتی.
سرانجام Hure in شد؟
Guyand behešto hure in xâhad bud - Ânjâ meyo širo angebin xâhad bud
Gar mâ meyo ma'šuq gozidim ce bâk - Con âqebate kar cenin xâhad bud
آن سیر نیست، شیر است پژوهنده جان :e402:
حور العین را شنیده بودم، ولی خوانش آنرا هنوز دل استوار نیستم. hur eyn، hur in یا چه؟
در پارسی جهانیک کش دادن نداریم، هر کس میتواند خودش برای همآوایی با دیگر چامهها آنرا بکشاند بدید ام.
هر آینه dowr و dor اندکی میدگرند و w هم داریم، پس اینجور نوشتم:
Yârâne moâfeq hame az dast šodand - Dar pâye ajal yekân yekân past šodand
Xordim ze yek šarâb dar majlese omr - Dowri do se pištar ze mâ mast šodand
سرانجام کدامش گرامی؟ من غُرّه دیدم که میشود ماه نو، همان است؟
Gar mey naxori ta'ne nazan mastânrâ - Bonyâd makon to hileo dastânrâ
To qorre bedan mašo ke mey minaxori - Sad loqme xori ke mey qolamast ânrâ
دیگر چامهها را هم ویراستم.
حور العین و حور عین و همه اینها را هم من تنها باور کنید یا نه در کتاب خواندهام و پیش از این درست نمیدانستم چه جور میخوانند :21:
واای. بابت سیر آنقدر خندیدم که نگو... مهربد جان من معتقدم شما اگر وزن شعر را یاد بگیرید، نصف ایراداتتان زدوده خواهد شد. مشخص است که hure in باید خواند.غره هم مشخص است معنای ماه نو نیست و از غرور می آید. پس qarreدرست است.می گویید در فارسی جهانی کش دادن نداریم. ولی به دید من اگر این دبیره کمکی به آسان خوانی و درست خوانی نکند، چه سودی دارد؟! و دلیل ترجیحش بر دبیره ی معمولی چیست؟
گرامی تمامی این خوانش ها را می توان با بکار گیری نشانه های زیر و زبر و پیش و ساکت نشان داد. نمی توان؟
دوستان این چند چامه بجا مانده را هم بمهر سداگذاری کنید برود!
درود.
ببخشید که مدتی نبودم.
مهربد جان، من نشانهی ؟ را با مرورگرم جُستم و چیزی نیافتم!
نمیدانم کدام ابیات هنوز برایت گنگ است!
این چهارگانی خیام که با آوای کوکوی غریب و حزنانگیز پرندهی فاخته تمام میشود به قول صادق هدایت مو را به تن آدم سیخ میکند: :e058:
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو
بـر درگـه او شـهـان نـهادنـدی رو
دیدم کــه بـر کُـنگرهاش فاختهای
بنشسته و همی گفت که کوکو؟ کو کو؟
فایل پیوست 3111
بر ویرانههای تیسفون:
یک چارگانی شاهکار و پوچگرایانه از خیام نیشاپوری که آدم را به فراخنای اندیشه فرومیبرد:
آن قصر که جمشید در او جام گرفت،
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت.
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چه گونه گور بهرام گرفت؟
فایل پیوست 3150