کوبای بدبخت از زمان انقلاب در دهه ۵۰ یک ماشین اجازه نداشته وارد کند! ، هنوز ماشینهای دهه ۵۰ در کوبا سوار میشوند مردم
نمایش نسخه قابل چاپ
کوبای بدبخت از زمان انقلاب در دهه ۵۰ یک ماشین اجازه نداشته وارد کند! ، هنوز ماشینهای دهه ۵۰ در کوبا سوار میشوند مردم
درود دوست فرهیختهی من.(پوزش بابت دیرکرد در پاسخگویی، اینترنت من ناگهان قطع گشت)
چیزیست شبیه به همین که میگویی. من هیچ دوست نمیدارم در جایی عمومی چون اینجا، برای مصائب و احساساتِ خود سیرک بر پا کرده و حوصلهی دوستان را بسوزانم؛ خود از بیزاریجویانِ inject کردنِ احساسات شخصی به دیگران هستم.
خردگرایی منزلیست در انتهای مسیری طولانی و یکطرفه. من نیز گرچه این روزها به چشم خویش ویرانیِ ذهن و روانام را نظارهگر بوده و میبینم خود را همچون درختی خزانخورده که برگهایش یک به یک بر مرکبِ باد مینشینند، اما از هماکنون برگهای نو برای رُستن بیتابی میکنند. با این روزها ناآشنا نیستم، پیش از این نیز یکبار چنین چیزی را تجربه کرده بودم و آن زمانی بود که از خواب ایمان مذهبی پریده و شهامتِ خود را سپردن به دامانِ خردگرایی به جان خریدم. تجربهای بس روانگداز بود؛ اینبار نیز هیچ از آن دست کم ندارد و بسا که از آن پرزورتر نیز هست. بیشک اگر توانِ ادامه دادنِ مسیری که در آن هستم را داشته باشم، داریوشی زاده میشود که هرگز با این که هست همسنج نخواهد بود. ورنه همان به که نباشم.
کسی رحم و شفقت از جهان هرگز ندیده و ما همگی گلادیاتورهایی هستیم که ناگهان خود را میانهی میدان نبردی مییابیم که از هرسویش جنگویانی چند با گرزهای گران و شمشیرهای برآهیخته بر ما یورش میآورند! یک دم برای گلایه کردن به ناعادلانه بودنِ این «بازی» ِ ناخوانده، کافیست برای برباد رفتنِ سرمان! و این تنها توصیفیست بیمقدار از جهان بیرون. اما آنکس که در اندیشهی معمای هستی شد و خود از گلههای گوسفندها رهاند، آنکس که بر کردارِ خردورزانه ارج نهاد و آنکس که همچون ماهیِ بیجان خود را به دست رودِ خروشان نَسِپُرد و خیالِ رفتن بر پاد جهتِ رود را داشت، چه دام و دانهها که بر سر راه خویش خواهد یافت و چه خطرها که به جان خواهد خرید.
من دیری بود که خود را رستگار میدیدم و خرسند از اینکه هفتخوان رهایی را گذراندهام. اما دیدم چه خیالهای خامی در سر داشتم و خود را چه ساده میفریفتم.
سخن در این مورد بسیار است راسل عزیز و من چون نمیتوانم شرح ماجرا را با جزئیات بگویم(شوربختانه) ، ناگزیر سخنانام همگی از مبهمگویی خارج نخواهند شد. و همچنین چون قصد سر بردن حوصلهی شما و دوستان را ندارم، بیش از این به این موضوع نمیپردازم.
:e303:
درود به داریوش گرامی
در اینکه در زندگی بسیاری با گرزهای گران به آدم می تازند شکی نیست. بدتر آنکه گاهی ما در ایستاری گیر می کنیم که هیچ یارای رویارویی با آن آدم بدها نداریم.
ولی وقتی از آن ایستار رهایی یافتیم. گرچه دیگر تهدید فیزیکی در کمین ما نیست. ولی ما جریان اندیشه ها را هنوز به دوش می کشیم.
گاهی باید بپذیریم زندگی منصف نیست. کسانی به ما بدی می کنند و ما هرگز فرصتی نخواهیم داشت آنها را به پاداَفره کارشان برسانیم. گیتی همین است دیگر.پس بهتر است جریان اندیشه را بر زمین بگذاری تا سبک شوی و زندگی و دیدی نو را آروین کنی.
پارسیگر
عاقا اینو از فیسبوک دهه پنجاه برداشتم:
به نظر من اثبات خوبیه برای اسپاگتی پرنده یا اسب شاخدار.گفتآورد:
ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪﯼ ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ، ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۴ ﻓﺼﻞ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ﺣﺮﻑ " ﻝ" ۳ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺎﻩﻫﺎﯼ ﻫﺮ ﻓﺼﻞ
ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺣﺎﺻﻠﻀﺮﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ۳*۴=۱۲ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۲ ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽﺁﯾﺪ
ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻭﻑ " ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ" ۱۲ ﺣﺮﻑ
ﺍﺳﺖ .
...
ﻧﺘﯿﺠﻪ : ﺁﯾﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﻘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؟
ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯽ ﻫﺪﻑ ﻭ ﺑﯽ ﻣﻨﺸﺎﺀ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ؟
ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ
ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ .....
بازهم نوستالژی، فرتوری از سخنگاه گفتگو ، زمانی که هکر های شیعه،
به گمان خود پیروزی بزرگی بدست اورده بودند! (در بایگانی ام یافتم)
فایل پیوست 3117
ج.ا. تاکنون سه بار آرش بیخدا را دستگیر کرده, چهار بار از او ندامتنامه چاپ نموده, پنج بار اعتراف تلویزیونی پخش کرده, شونسد بار هم اعدامش کرده! (((:
دوستان درباه ی وضع اقتصادی سیاسی چی فکرمیکنید، قمیت ماشین و اینها همینجور میآید پایین؟
امروز آغا هم یک سخنرانی درباره یانقلاب فرهنگی کرده و درباره ی هر چیزی که یک ذره سل کرده بودند حرف شده که باید دانشگاه ها سیاسی نشود و ...(باقی مواضع مزحرف) همیشگی، اینها برای خفه کردن بسیجی هاست یا خرشان از پل گذشته و دوباره شمشیر را از رو بسته اند؟
درست است که هرگاه اینها پول نداشته اند شل و هرگاه پول بدستشان رسیده است سفت کرده اند
ولی اینبار آماج این سخنان این است که رهبر نمیخواهد خود را از تک و تا بیندازد و پیام
او این است که گرچه ما در بیرون، نرمش قهرمانانه گردیم، ولی شما ملت پررو نشوید
چرا که دست آمریکا همچنان کوتاه و دست ما بر شما دراز است! هوایی نشید!!
همچنان که گفتید، پیام به خودی های حزب اللهی ست که ترس ورشان داشته است که
"نکند ما رفتنی هستیم" نیز میباشد که نه، ما کنترل کارها و روند سیاسی را در دست داریم .
•